۱ـ ایجاد روابط سالم بین اعضای خانواده: شیوههای ارتباطی نامناسب در خانواده، تأثیرات زیانباری روی فرد و سلامت او خواهند داشت. خانوادههای فاقد روابط گرم و محبت آمیز، خانوادههایی با سبک ارتباطی خصومتآمیز یا شیوههای ارتباطی به شدت وابسته، همواره با مشکلاتی روبهرو میشوند. برقراری شیوه ارتباطی محترمانه و درعین حال گرم و صمیمانه، نشاندهنده یک خانواده سالم است و به بهداشت روان آنان کمک میکند.
۲ـ ایجاد شرایط گفتوگو و تبادل نظر: با فراهم کردن محیطی گرم و صمیمانه، فرصت اظهار نظر و تبادل افکار به افراد خانواده داده میشود تا همه بتوانند مشکلات خود را در محیطی دوستانه مطرح کنند و با تکنیک بارش فکری، بهترین روش مشخص شود.
۳ـ تلاش برای رسیدن به اهداف خانوادگی: خانوادهای که دارای سطح بالایی از بهداشت روانی است، اشتراک و همراهی اعضا برای تعیین هدفهای خانواده و تأمین مصالح خانواده، پیروی از روشهای عقلانی در همه امور خانوادگی، شرکت دادن همه اعضای خانواده در تصمیمگیریهای مربوط به امور خانواده، تقسیم کار و واگذاری مسئولیت میان اعضا دیده میشود. به اینترتیب، اسباب رشد فرزندان در جنبههای مختلف شخصیتی فراهم خواهد شد.
۴ـ وضع قوانین مشخص در خانواده: وجود قواعد روشن در خانواده، برای حفظ ارزشها، تأمین نیازها و رسیدن به اهداف خانوادگی، حائز اهمیت است. وضع قوانین از آشفتگی در خانواده میکاهد و هماهنگی بین اعضای خانواده بیشتر میشود که به بهبود بهداشت روانی کمک میکند. البته قوانین باید بهصورت انعطافپذیر و متناسب با توانایی افراد باشد.
۵ـ همسو بودن والدین برای رشد و تربیت فرزندان: بهطور کلی نگرش و رفتار والدین میتواند تسهیلکننده یا مانعی در جهت رشد و تکامل کودک باشد. مراقبت مداوم، تسلط بیش از حد، محافظت بیش از اندازه و دلسوزی افراطی والدین به شخصیت کودکان آسیب میرساند. برای رسیدن به خانواده سالم، والدین باید به بچهها توجه کنند.
۶ـ پرهیز از توهین و سرزنش در برخورد با اشتباه: بهداشت روانی خانواده موجب میشود که افراد در موقعیتهای دردسرساز از یکدیگر حمایت کنند و به جای سرزنش یا توهین که جز تخریب شخصیتی پیامدی ندارد، مشکل را با همیاری یکدیگر حل کنند.