پاسخ به:ضرورت، اهمیت و کارکردهای ازدواج از نگاه دین
جمعه 1 اسفند 1399 10:31 AM
تأخیر در ازدواج و پیامد منفی آن
1- پیدایش یاس و ناامیدی: یکی از تبعات منفی تحقق نیافتن ازدواج جوانان، بروز یأس و ناامیدی در زندگی و در پی آن افسردگی در میان آنها است.
2- بروز خلأ عاطفی و احساس تنهایی: امروزه آثار و تبلیغات عدم تحقق ازدواج به دلیل زندگی ماشینی بیش از گذشته شده است زیرا افزایش اشتغالات روزمره فرصتی برای برقراری ارتباط با دیگران باقی نمیگذارد به طوری که به رغم همزیستی میلیونها انسان، ارتباط عاطفی چندان عمیقی میان آنان وجود ندارد. این امر موجب میشود که افراد برای رهایی از احساس تنهایی و تألمات زندگی به دنبال پناهی در کانون خانوادگی خویش باشند تا از این رهگذر زمینه مناسبی برای تبادل احساس و عاطفه به وجود آورند در چنین شرایطی، طبیعی است که محرومیت از ازدواج، موجب تهدید جدی سلامت عاطفی افراد بویژه دختران و پسران (که طبع حساس و عواطف سرشاری دارند) میگردد.
3- گسترش فساد و فحشا: پاسخگویی به غرایز جنسی (که یکی از طبیعیترین نیازهای انسان است) از طریق مشروع، در سایه ازدواج و تشکیل خانواده میسر میگردد. طبیعی است که اگر راه وصول به این طریق، مسدود باشد یا امکان دستیابی به آن با مشکلات عدیدهای مواجه گردد، بهرهگیری از راههای غیر مشروع برای اطفای این غریزه گستردش مییابد.
موانع ازدواج و علل تأخیر آن
هر جوانی طبعاً به ازدواج و تشکیل خانواده علاقه دارد. همچنین غریزۀ جنسی نیز او را دعوت به ازدواج می¬کند. او باید هر چه زودتر به نیاز طبیعی خود پاسخ مناسب داده و تشکیل خانواده بدهد. لیکن در واقعیت چنین نیست و قسمتی از ازدواج¬ها به تأخیر می¬افتد. آنچه باعث این تأخیر می¬شود، مشکلات و موانعی است که در این راه وجود دارند. بعضی از آنها را در اینجا اشاره می¬کنیم:
عوامل اجتماعى ـ اقتصادى مؤثر بر تأخیر ازدواج
1- مشکلات اقتصادی و تشریفات و رسوم غلط: مهم¬ترین مسایلی که غالباً آنها را به عنوان موانعی بزرگ برای ازدواج مطرح می¬کنند عبارتند از فقر و مشکلات اقتصادی، بالا بودن هزینه¬های عقد و ازدواج، بالا بودن مهریه، عدم توانایی تهیه جهیزیه، تورم، تشریفات، پیرایه¬ها وآداب و رسوم غلط.
هر جوانی طبعاً میل دارد ازدواج کند و زندگی خود را سامان دهد. غریزۀ جنسی هم او را بدین امر هدایت می¬کند. اما برخی از جوانان برخلاف میل باطنی، از ازدواج به موقع خوداری می¬کنند و این¬گونه مطرح می¬کنند که توان پرداخت مخارج عقد و عروسی و تهیة مسکن و اسباب و لوازم زندگی را ندارند و نمی¬توانند مخارج آینده زندگی را تأمین و آبرومندانه زندگی کنند و بهترین روزهای جوانی را در حال تجرد به سر می¬برند و هنگامی ازدواج می¬کنند که اشتیاق دوران جوانی کاسته شده و برخی تا پایان عمر از این نعمت بزرگ محروم می-شوند و مجرد زندگی می¬کنند.
2- ادامه تحصیل: عامل دیگری که موجب تأخیر ازدواج می¬شود ادامة تحصیلات است. اغلب پسران و دختران علاقه دارند تحصیلات خودشان را در صورت امکان تا مقطع لیسانس و بالاتر ادامه دهند. از طرف دیگر، ازدواج را با درس خواندن ناسازگار می¬دانند زیرا ازدواج مسئولیت¬آفرین است و شخص را مقید می¬سازد. والدین نیز همین عقیده را دارند و غالباً حاضر نیستند دربارة ازدواج فرزندان محصلشان اقدام کنند. پسران و دختران بر خلاف میل طبیعی، خویشتن را ملزم می¬کنند که ازدواج را تا پایان دوره تحصیلات- به ویژه در شهرهای بزرگ- به تأخیر بیندازند. با این¬که تحت فشارهای نیروی غریزة جنسی قرار می¬گیرند اما ناچارند آن را سرکوب کنند چون ادامة تحصیلات را برای آیندة خویش ضروری و سرنوشت¬ساز می¬دانند و هر آنچه را که مانع ادامه تحصیل محسوب شود از پیش راه بر می¬دارند. اما غریزه جنسی به هر حال یک واقعیت است و نمی¬توان آن را نادیده گرفت.
3- مشکل مسکن: یکی از موانع ازدواج نداشتن مسکن است. تهیة مسکن برای جوانان بسیار دشوار است و به همین دلیل، ازدواج¬ها از سن مناسب به تأخیر می افتد. مشکل نداشتن مسکن اگرچه اساسی است اما نباید سد راه ازدواج شود، زیرا اولاً بسیاری از افراد، پس از ازدواج این مشکل را حل کرده و صاحب مسکن می¬شوند. حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) نیز هنگام ازدواج، خانه نداشتند و اتاقی را از یکی از مسلمانان عاریه کردند. ثانیاً روی هم رفته، وقتی عوارض و مشکلات بی¬همسری را با مشکل مسکن مقایسه می¬کنیم، می¬بینیم که پیامدهای منفی مشکل مسکن، بسیار کمتر از عوارض و مشکلات ترک ازدواج است. ثالثاً مشکل مسکن باید با همت و کار و کاردانی، بر اساس روحیه استقلال طلبی، تعاون و همکاری دولت و ملت حل گردد. ازدواج یک عامل محرک برای ایجاد حس استقلال طلبی و روحیة کاردانی است و می¬تواند در جوان نیرویی پدید آورد که او با سرپنجه تدبیر و همت، مشکل مسکن را حل کند. اکنون طرح¬هایی از جمله مسکن مهر امید به خانه¬دار شدن بسیار زیاد کمک کرده است.
4- عدم همراهی پدر و مادر و بهانه¬جویی¬های آنان: بعضی از پدران و مادران، بسیار پرتوقع و مشکل¬پسندند. یکی دیگر از مشکلاتی که در تحقق ازدواج یا ادامه آن خلل وارد می¬کند و گاهی آن را با بن¬بست روبرو می¬کند، عدم همراهی پدر و مادر یا دخالت سایر بستگان است. بسیاری هستند که محرومیت آنها از نعمت ازدواج، معلول مخالفت و بهانه¬گیری برخی از بستگان است. آنها به جای اینکه با پادرمیانی و نظارت، گره¬ها را بگشایند، به بهانه¬های واهی و دخالت¬های مستقیم گرههای بیشتری در کار می¬اندازند. گروه دیگری از والدین، نسبت به ازدواج فرزندانشان واکنش نشان نمی¬دهند. آنان کوچک¬ترین توجهی به نیاز جنسی فرزندان خود نمی¬کنند و نیازمندی آنان به زناشویی را نادیده می¬گیرند.
5- مشکل¬پسندی: یکی دیگر از دلایل تأخیر ازدواج در برخی افراد، مشکل¬پسندی آنهاست. به همین دلیل برخی از جوانان در ازدواج بیش از حد سختگیری می¬کنند و همین سختگیری افراطی باعث می¬شود که سن آنها از سن معمول ازدواج بالاتر برود. بدیهی است هرچه سن بالاتر رود از یک طرف معیارهای انسان برای ازدواج تغییر می¬کند و بیشتر و سختگیرتر می¬شود و از سوی دیگر با افزایش سن ممکن است روز به روز از امتیازات مثبتی که فرد برای ازدواج دارد کاسته شود و در نتیجه عملاً ازدواج کردن دشوار گردد. این مسأله، به ویژه در مورد دختران صادق است. البته این مشکل¬پسندی فقط از ناحیه دختر و پسر نیست بلکه از طرف خانواده و بستگان طرفین نیز اعمال می-گردد. آنچه پایدار است و باعث نشاط، شادابی و خوشبختی در زندگی زناشویی می¬گردد، تفاهم، صداقت، وفاداری، احساس مسئولیت، ایثار، گذشت، شکیبایی و... است.
6- آزادی¬های غلط "حمایت¬های افراطی" و گریز از مسئولیت: یکی دیگر از دلایل ازدواج نکردن برخی جوانان و بالا رفتن سن ازدواج آنها این است که فکر می¬کنند ازدواج نوعی محدودیت است و با ازدواج کردن، آزادی¬های خود را از دست می¬دهند. این گروه از این طریق از پذیرش مسئولیت شانه خالی می¬کنند. بعضی از خانواده¬ها، تمام شرایط لازم را برای این افراد اعم از خوراک، پوشاک، حمایت مالی و... فراهم می¬کنند و از این طریق، به تشدید باور آنها کمک می¬کنند و شرایطی را برای آنها تأمین می¬کنند که علاقه و انگیزه¬ای برای ازدواج باقی نمی¬ماند و تصور نمی¬کنند که ازدواج نوعی رفاه، آرامش و آسایش به همراه دارد. این گروه از جوانان لازم است بدانند که ازدواج صحیح باعث رشد و تکامل انسان می¬شود و بی قیدی و بی هدفی باعث شکست و تباهی انسان می¬گردد. ازدواج، انسان را از سرگردانی و بی¬پناهی و تنهایی نجات می¬دهد و غریزة جنسی را به طور طبیعی ارضاء می¬کند. ازدواج، انسان را از خطر پوچی در زندگی حفظ می¬کند. در این میان تربیت فرزندان به نحوی که آنان مسئولیت¬پذیر باشند از اهمیت زیادی برخوردار است.
7- روابط نامشروع: گسترش فساد و انحرافات جنسی و روابط نامشروع نیز از جمله عوامل ازدواج نکردن برخی از افراد، به ویژه پسران به شمار می¬رود. بدون تردید، یکی از عوامل مهمی که انسان را به سوی ازدواج سوق می¬دهد، میل و نیاز جنسی است. زمانی که افراد به راحتی بتوانند با جنس مخالف ارتباط برقرار کرده و نیاز جنسی خود را به طور غیرمشروع و غیرقانونی برآورده سازند، دیگر چه نیازی به ازدواج دارند؟
8- مشکل در انتخاب همسر: یکی از موانع و مشکلاتی که بر سر راه ازدواج جوانان وجود دارد مشکل انتخاب همسر است. یعنی دختر و پسر معیار مشخصی برای ازدواج ندارند و نمی¬دانند که همسر آینده آنها باید چه صفات و خصوصیاتی داشته باشد ¬و یا کانال¬ها و سامانه-های معرفی گزینه در دسترس آنان نمی¬باشد.