بیا زندگی را زندگی کنیم
شنبه 25 بهمن 1399 8:51 AM
آن چیزی كه همه بر آن توافق داشته و دارند این است كه خانواده مانند یك پیكر است. یك عنصر زنده كه از اعضای مختلفی تشكیل شده است. این پیكر اما نیاز به تغذیه دارد؛ باید چیزهایی به او بدهیم تا سرپا و سلامت بماند.
این روزها بحث در باره ی خانه و خانواده داغ شده است. خیلیها خیلی حرفها در این مورد زدهاند و خیلیها با بیشتر آن حرفها موافق بودهاند و خیلیهای دیگر مخالف.اما آن چیزی كه همه بر آن توافق داشته و دارند این است كه خانواده مانند یك پیكر است. یك عنصر زنده كه از اعضای مختلفی تشكیل شده است. این پیكر اما نیاز به تغذیه دارد؛ باید چیزهایی به او بدهیم تا سرپا و سلامت بماند.
شاید مناسب باشد زندگی را به پیكر انسان تشبیه كنیم. اگر تغذیه انسان خوب و براساس قاعده باشد، میتواند در برابر بیماریها، سختیها و استرسها مقاومت كند. خانواده هم باید درست تغذیه شود تا در برابر مشكلات قد خم نكند.
عقل و عشق؛ ستونهای چاردیواری
ما باید یاد بگیریم و به فرزندانمان هم یاد بدهیم كه خانواده یك عنصر زنده است. در این پیكره، همه اجزا به هم پیوستهاند. اگر یكی از اعضای خانه به هر دلیلی ناراحت، نگران یا افسرده باشد نمیتوان انتظار داشت كه اعضای دیگر بدون توجه به او زندگی عادی خود را ادامه دهند. این قانون طبیعت است كه حیات همه اجزای هر پیكره زندهای به یكدیگر وابسته و بر یكدیگر اثر گذارند.
برای یك زندگی شیرین و همراه با تفاهم باید همه افراد خانواده با هم همراه باشند. همراهی گام اول زندگی موفق زیر یك سقف و در یك چاردیواری است. همین جا به این نكته اشاره كنیم كه تفاهم به این معنی نیست كه همه افراد خانواده باید در تمام موضوعات هم رای و هم عقیده باشند؛ بلكه منظور در كنار هم بودن است. این كه به رای دیگران احترام بگذاریم و در یك جمع دوستانه به حل مشكلات بپردازیم.
نكته دوم كه متاسفانه در این روزگار كمتر به آن توجه میشود این است كه خانه و خانواده برای زنده بودن بیش و پیش از هر چیز به عقل و عشق نیاز دارد.
این روزها همه افراد آنقدر درگیر مسائل و مشكلات زندگی روزمره شدهاند كه اصل زندگی را فراموش كردهاند. به همین دلیل همهچیز در چاردیواریهایمان میریزیم جز عشق و محبت و پس از مدتی تعجب میكنیم از این كه میبینیم دور و برمان پر شده از توقع، انتظار، بدخلقی، خشم، غم و... كه همه مانند میكروبهایی خطرناك بر پیكر زندگی میتازند. اگر فكری برای مقابله با این تهاجم نكنیم، همینها زندگی را از پا درمیآورند و ما به عنوان افراد یك خانه، مانند این است كه همیشه روی گسل فعالی زندگی میكنیم. هر آن باید منتظر باشیم كه زلزلهای زندگیمان را از هم بپاشد.
راهحل چیست؟
برای این كه زندگیهایمان، بو و رنگ واقعی زندگی بگیرد باید فكری كنیم. باید نوری بر این چاردیواریها بتابد. نباید دست روی دست بگذاریم و آن قدر نگاه كنیم تا زندگی جلوی چشمان ما از پا دربیاید. فرصت ما برای زندگی محدود است. بیهوده این فرصت را از دست ندهیم.
پس بیایید سفرههایمان را روی زمین واقعی پهن كنیم. باید یاد بگیریم از دنیای فكر و خیال بیرون بیاییم. با ای كاش و حیف و... كاری از پیش نمیرود. خانواده ما همین است كه هست و ماها همینهایی هستیم كه میبینیم. باید برای بهتر شدن همین شرایط گامی برداشت و كاری كرد. باید از خیالهای پوچ و واهی دور شد بهتر است. گام بر زمینی كه روی آن زندگی میكنیم بگذاریم و راههای پیشرو را بهتر بشناسیم. خیالهای غیر واقعی، ما را در جایی بین زمین و آسمان نگه میدارد. در چنین شرایطی راه به هیچ كجا نمیبریم. باید این فكرها را دور بریزیم؛ مانند نیاكانمان در چهارشنبهسوریهای قدیم. باید زندگی را جور دیگری ببینیم. این كار سخت نیست. فقط باید باورش كنیم.
از همین امروز، سهم عقل و عشق را در زندگیهایمان بیشتر كنیم. دست به زانو بگیریم و بلند شویم و در دنیای واقعی راههای سعادت را بجوییم. این خواستن، گام نخست است.
- بخش خانواده ایرانی تبیان