پاسخ به:همبستگی اجتماعی و مشارکت عمومی (دیدگاهها، عوامل تقویت، تهدیدها و راهکارها)
سه شنبه 21 بهمن 1399 12:09 PM
جامعه شناسانی مانند پارسنز معتقد است جامعه استعداد و ظرفیت جدال و ستیز را داراست که البته این استعداد ممکن است به فعلیت درآید یا درنیاید. از نظر پارسنز این جدال و ستیز از کمیابی عمومی کالاهای ارزشمند سرچشمه می گیرد. از این رو او به دنبال راهی است که از طریق آن، انسانها با وجود کمیابی مزمن کالاها در جامعه بتوانند در کنار هم به سر برند. امّا این که چگونه کمیابی کالاهای ارزشمند به تهدید همبستگی اجتماعی می انجامد، امری است که به موضوع ضرورتهای کارکردی در نظام اجتماعی پارسنز مربوط می شود. یکی از ضرورتهای کارکردی در نظام اجتماعی کارکرد تطبیق و انطباق خرده نظام با نظام اجتماعی است. چنانچه کارکرد تطبیق نتواند نیازهای خود را با شرایط محیطی و ارزشها حاکم بر جامعه هماهنگ نماید، همبستگی اجتماعی نظام اجتماعی تهدید خواهد شد.
ابن خلدون اضمحلال عصبیت قومی را موجب تضعیف همبستگی اجتماعی میان انسانها می داند و معتقد است که در برآوردن نیازها هر چه انسان به تن پروری و تجمل خواهی فرو رود به همان میزان به نابودی نزدیک می شوند.
همچنین عوامل زیر تهدید کننده همبستگی اجتماعی انسانها به شمار می آیند.
سوءظن و بدبینی های بی جا را می توان از جمله عوامل شکل گیری اختلاف و تفرقه گرایی و دامن زدن به آتش تشتت و پراکندگی دانست. اسلام چنین روحی را در میان جامعه شدیداً محکوم کرده و با بیانها و هشدارهای گوناگونی، اهل ایمان را از آن برحذر می دارد، تا از زیانهای فردی و اجتماعی آن در جامعه جلوگیری نماید. قرآن می گوید:
ای اهل ایمان، از بسیاری از گمانها بپرهیزید، که بعضی از گمانها گناه است.
حضرت علی(ع) می فرماید:
وقتی سخنی را می شنوید، تا می توانید برای آن احتمال خیر و صحیح بدهید، درباره آن گمان بد نبرید.
بهتان و افترا موجب شکاف و اختلاف در جامعه می گردد، همچنین بهتان زدن سبب زوال ایمان بهتان زننده است. امام صادق(ع) می فرماید:
هرگاه شخص مؤمنی به برادر مسلمانش بهتان بزند و تهمتی به او ببندد، ایمان درونی اش نابود می شود، همان طور که نمک در آب نابود می گردد.
چه بسا افراد پاک و آراسته ای، به سبب حب و بغض های دشمنان مورد ضربه ها و لطمه های جدی قرار می گیرند و شکست های دردناک و مخربی را در زندگی متحمل می شوند.
توقع ها و طمع های بی مورد را می توان از جمله علل اختلاف و تفرقه گرایی ها دانست. چون افراد گاهی برای اشغال پست های حساس و یا به دست آوردن درهم و دینار و یا هدفهای دیگر دست حاجت، پیش این و آن دراز می کنند و چنانچه به خواسته ها و تقاضاهای بی جای خود نرسند، سر به عصیان می گذارند و به جبهه بندیها متوسل می شوند بدین جهت، اسلام این حالات را موجب سقوط شرافت و عزت انسانی فرد و جامعه معرفی کرده است. پیامبر اکرم(ص) می فرماید:
کسی که دست سؤال پیش مردم دراز کند، در صورتی که خوراک سه روز خود را دارد، روز قیامت در حالی به پیشگاه محاسبه الهی می آید که صورتش گوشت ندارد.
از جمله علل مهم اختلاف و دسته بندیهای یک جامعه را می توان جاه طلبی و برتری جویی برخی از افراد دانست. کسانی که برای خود جایگاه ویژه ای قائل هستند و خود را موجودات برتر از سایرین می دانند، به تدریج برای رساندن خود به جایگاه موهوم دست به اقدامات تجاوزگرانه ای می زنند. روحیه چنین افرادی مستکبرانه و عملشان استکباری است. رفتار مستکبرانه، آمیخته با ستم و تعدی است. مبتلایان به روحیه استکباری می کوشند بهترین امکانات و بهترین موقعیت اجتماعی را به خود اختصاص دهند و حتی اطرافیان و هواداران را نیز به جایگاهی برسانند که شایسته شان نیست و بدین ترتیب نظامی طبقاتی به وجود می آید که در آن فرودستان باید در خدمت فرادستان قرار بگیرند. لذا جاه طلبی و برتری جوئی در مرحله اول موجب خودخواهی و عصیان می گردد و سپس فرد جاه طلب وقتی در هدفهای خود پیروز نشد، به اختلاف و تفرقه گرایی دامن می زند. قرآن کریم برای جاه طلبانی که قهراً به عصیان و سرکشی نیز می پردازند می فرماید:
خانه آخرت را برای کسانی قرار می دهیم که در زمین خواستار برتری و فساد نیستند و فرجام (خوش) از آن پرهیزگاران است.
پیامبر(ص) می فرماید:
حب مال و جاه طلبی، نفاق را در دل می رویاند، همان طور که آب سبزی را می رویاند.
بُخل، حسد و کینه را نیز می توان از انگیزه های اختلاف و تفرقه گرایی در جامعه به شمار آورد. بدین جهت اسلام این صفات را هم مذموم و منفور و حتی گاهی نابود کننده ایمان افراد قلمداد کرده است. امام باقر(ع) می فرماید:
به یقین حسد نیروی ایمان را می خورد، همچنان که آتش هیزم را می خورد و نابود می کند.
خواهش های نفسانی به اندازه ای توان دارند که انسان را به نادیده گرفتن موازین تعیین شده وادارند، به گونه ای که حتی مقدس ترین ایده ها و آرمان ها را نادیده بگیرد. بسیاری از رفتارهای نابه هنجار و حق کشی ها و حریم شکنی ها از نفسانیات انسان سرچشمه می گیرند. خواهش های نفسانی جلوه های فراوانی دارد، از عوامل بسیار نیرومند تفرقه و تشتت است. آیات زیادی در قرآن وجود دارد که در آنها از نفسانیات و آثار و تبعات آنها سخن گفته شده است. اختلاف دینی در میان عالمان، ناشی از بغی و حسد معرفی شده است. قرآن کریم در این زمینه می فرماید:
راه تفرقه نپیمودند مگر از روی حسد، هنگامی که برایشان علم آمد.