احساس تعلق اجتماعی
پنج شنبه 2 بهمن 1399 1:51 PM
وسايل ارتباط جمعى مخصوصاً در جوامع جديد که در آن با امحاء نسبى سلکها و جماعتها (در معناى اجتماعات معنوى Gemeinschaft). مواجه هستيم، با افرادى برخورد مىنمايند که در انبوه وسيع شهر و با کاستى روابط سنتي، در تنهائى بىسابقهاى به سر مىبرند. حال صداى راديو، يا تصوير تلويزيون و يا نوشته روزنامه ابزارى است در راه احساس تعلق اجتماعي. با خواندن روزنامه احساس مىکنيم ما هم حلقهاى از زنجير جامعهايم، ما هم مانند هزاران نفر اين مسئله را مطالعه مىکنيم. پس احساس اشتراک، تعلق و پيوند متقابل خواهيم داشت. با مطالعه روزنامه يا شنيدن راديو، از حوادث محيط پيرامون خود اطلاع برمىگيريم، حوادثى که از آن ماست. پس وسيله ارتباطى همچون پلى بين افراد جامعه عمل مىکند و آنان را از تعلقشان به يک کل آگاه مىسازد. حادثه خاصى که در گوشهاى دورافتاده مطرح مىشود. تنها يک حادثه نيست، بکله زمينه اشتراک منافع ما با ديگر افراد جامعه ما است. |
همچون نشان يا نمادى از تعلق متقابل ما به يک کل است که جامعه ما خطاب مىشود. علاوه بر اين، مطالعات مختلف نشان داده است که هرقدر مطالعه روزنامه، شنيدن راديو و تلويزيون کاهش مىپذيرند، به همان نسبت نيز مشارکت اجتماعى بهعنوان شاخصى از احساس تعلق به جامعه کاستى مىيابد و اين امر به هيچروى تعجبآور نيست، زيرا همانطور که ژان استوتزل در اثر خود 'وظايف و کارکردهاى مطبوعات' مىنويسند: 'مطالعه روزنامه يا استفاده از هر وسيله ارتباط جمعى هم علت و هم معلول مشارکت اجتماعى است. مشارکت در حيات اجتماعى مستلزم آگاهى از حوادث آن است و بالعکس. مطالعهٔ روزنامه يا هر وسيله ديگر ارتباطى موجبات مشارکت فعالانهترى در حيات جمعى را فراهم مىآورد، خواندن روزنامه امکان همانندى خوانده را با کل جمع فراهم مىسازد. مکانيسم اين همانندى توسط روانکاوان مورد تحليل قرار گرفته است. ما از طريق برخى مدلهاى (مشترک) هويت خود را باز مىيابيم' (Stoetzel (J):Fonctions de la Presse á côté de I'information,p:278). |
فرآيند همبستگى مثبت بين مشارکت اجتماعى و استفاده از وسايل ارتباط جمعى و بازيابى هويت فردى در حوادث اجتماعى بهعنوان نمادهاى مشترک و تقويت احساس تعلق اجتماعي، را برخى چون لرنر در مباحث ديگرى چون احساس مشترک (Empathy)٭ تحليل نمودهاند. |
٭ اين مفهوم را همدردى نيز در فارسى ترجمه کردهاند. ليکن درست نيست. چون منظور از اين مفهوم در خود يافتن احساس ديگرى است. حال اين امر در وجود ديگرى يا ديگران مىتواند لذت، الم، غم يا شادمانى باشد. |
بهنظر آنان وظيفه اساسى وسايل ارتباطى تقويت چنين احساسى است. شخص از اين طريق شهروند (Citizen) واقعى يک اجتماعى خواهد بود، چه مىتواند خود را به جاى ديگرى قرار دهد، احساسات او را از آن خود سازد و در غم يا شادى ديگرى يا ديگران سهيم گردد. او چون مىداند اقدامى خاص چه انعکاسى روانى خواهد داشت، از انجام آن دست بر مىدارد. پس بهنظر لرنر هر قدر مردمى با وسايل ارتباط جمعى پيوند محکمترى مىيابند، به همان نسبت نيز مشارکت اجتماعى آنان و قابليت زندگى آنان در جمع (Sociability) با درک ديگران افزايش مىيابد و جهان سوم که در مراحل نخستين برخورد تاريخى خود با وسايل الکترونيک جديد است، با پيدائى شخصيتهاى انتقالى ( PersonalityTransitional)، يعنى آنان که با شرايط جديد محيط پيرامون انطباق بيشترى يافتهاند، عاملى مهم در راه حرکت به سوى دنياى جديد مىيابد.٭ |
٭ تحليل مکانيسم توسعه با ويژگىهاى روانى از ديرباز مطرح بوده است. بهنظر لرنر رشد اجتماعى متضمن فهم ديگران، شرکت در حيات جمع و بهطور کلى ساختيابى شخصيت به نحوى است که وفاق اجتماعى را تقويت نمايد و موجب، 'پرتاب جامعه' به سوى آينده شود. او تمامى اين صفات را در مفهوم شخصيت انتقالى جاى مىدهد شومپتر مفهوم کارگزاران اقتصادى (Entrepreneurs) را مطرح مىسازد. اينان کسانى هستند که قدرت خطر کردن و حرکت به سوى آينده را دارا هستند، از ابتکار و خلاقيت برخوردار هستند و پيوند امروز جامعه را با فرداى آن ميسر مىسازند. کارگزاران اقتصادى لزوماً داراى سرمايه نيستند، ليکن در جامعهاى که هر روز مديريت از سرمايه بيشتر جدا مىشود و پيدائى شرکتهاى سهامى عام موجبات بسيج سرمايههاى کوچک را به تعداد وسيع فراهم مىسازد. اين افراد مىتوانند راههائى تازه در حيات اقتصادي، سياسى و حتى فرهنگى جامعه پديد آورند. |
پس، وسايل ارتباط جمعى هم عامل و هم نشاندهنده تعلق اجتماعى انسانها است. |
مهاجرت از شهر يا منطقهاى به منطقه ديگر در مواردى چند با تغيير روزنامهٔ مورد مطالعه به نفع منطقه جديد قرين خواهد بود . همانطور که ژان استوتزل در مقاله فوقالذکر يادآور مىشود مطالعه لوموند (۱) ، يا فيگارو (Figaro روزنامه معروف دست راستىهاى فرانسه)، يا اومانتيه (Homanite، ارگان دستچپىهاى فرانسوي)، هر يک نشان از تعلق فرد به گروه فکرى خاصى دارد و مهاجرت ايدئولوژيک، قبل از همه، با تغيير روزنامهها صورت تحقق مىپذيرد. علاوه بر اين، هر يک از گروههاى تخصصى نيز ارگان خاص خود را دارا هستند. دندانپزشکان، پزشکان و متخصصان علوم انسانى و هنرمندان، هر يک هويت خود را در مجله يا روزنامه خويش مىجويند، در آن شرکت مىکنند و آن را از خود مىدانند(۲). |
(۱) le monde روزنامه معتبر فرانسوى که مخصوصاً قشرهاى روشنفکر و دارى تحصيلات دانشگاهى به آن تمايل دارند. |
(۲) پيدائى اين روند جديد موجد تجلى مفهومى تازه در مباحث ارتباطات است که با نام همگان (Public)، از آن ياد مىشود. منظور اين است که در دنياى جديد بسيارى از انسانها بدون آنکه يکديگر را بشناسند. از روزنامه يا مجله خاصى استفاده مىکنند و همين موجبات بروز تشابه در انديشه و حتى عمل آنان را فراهم مىسازد. در مواردى چند آنان بدون اينکه هيچ تماسى با هم داشته باشند، عادات و آداب مشترکى مىيابند، حتى لباس آنها مشابهت مىيابد و نحوه صرف و طبخ غذا در بين آنان تشابه مىپذيرد. |
اين خانواده جديد فکرى خود نوعى گروه وسيع اجتماعى را پديد مىآورند. آنان مشتريان يک کانون فرهنگى هستند و گاه همين کانون (روزنامه يا مجله) جهت تشديد همبستگى بين آنان مسابقاتى خاص برگزار مىکند، کلوبهاى ورزشى خاصى از آنان دعوت مىنمايند و به اين ترتيب با يکديگر آشنائى بيشترى مىيابند. گاه همين مجله موجبات سفر جمعى کسانى که از اين همگان آنان علاقه بدان دارند فراهم مىسازند. اينان (همگان) گروههائى ناهمجا، فاقد ساخت و سازمان هستند و واقعيتى تازه هستند که هر روز ابعادى نو مىپذيرند. |