زمانی که مردم جامعهای از نشاط اجتماعی برخوردار باشند، وفاق، همبستگی، تعلق اجتماعی، تعاملات اجتماعی مطلوب، رضایت از زندگی و همچنین سلامت روانی و اجتماعی افراد افزایش پیدا کرده و طبیعی است که به موازات آن، آسیبهای اجتماعی نیز کاهش می یابد و انگیزه برای کار و تلاش افزایش می یابد و در نتیجه، چنین جامعه ای، مسیر پیشرفت و ترقی را طی می کند.
جامعه با نشاط، جامعهای است که استعدادهای افراد آن شکوفا شده و رفاه و امنیت را برای آحاد آن جامعه به ارمغان آورد؛ در مقابل، جامعه افسرده، خموده و غمگین، هر روز بر مشکلاتش افزوده و به دشواری و سختی بیشتر می گراید.
نشاط در زندگی، ترکیبی است از شرایط فردی و اجتماعی و در واقع، خود نشانه ای است از نگرش های مثبت نسبت به جهان و محیطی که فرد را فرا گرفته و در آن زندگی می کند.
نشاط در زندگی، احساس خوشبختی، اعتماد متقابل، احساس تعهد و موارد مشابه، همه در یک دسته فرهنگی قرار داشته و نشانه نگرش فرد به خود و جهان پیرامون است و سطح پایین نشاط اجتماعی به گرایش های منفی نسبت به جامعه مربوط می شود.
باید به این نکته هم توجه کرد که بین شادی و زندگی رابطه مستقیمی وجود دارد؛ یعنی فردی که در ظاهر و باطن شاد است، چهره ای گشاده دارد و امیدواری، پویایی و تفکر منطقی بر وجودش حکمفرماست؛ شادی، تصمیم گیری را برای او آسان میکند و تلاش و قدرت بهره مندی از فکر و عقل را برای او راحت تر می کند؛ چنین انسانی، زمین را بر خود تنگ نمی بیند و در کوچه باغ زندگی او، از بن بست خبری نیست؛ در نتیجه از زندگی کردن لذت می برد و وجودش برای خود و دیگران ارزشمند می شود.
در کل نشاط اجتماعی شرایطی است که افراد از آن احساس رضایت کرده و پویایی دارند و به طور کلی می توان گفت، نشاط و شادی تحت تأثیر جامعه و شرایط فردی انسان ها قرار دارد و شادکامی موجب تحرک فیزیکی و شکوفایی ظرفیت های جدید در جامعه می شود.
برقراری گسترده روابط اجتماعی، گسترش مشارکت های مردمی و هدفمندی جامعه از آثار نشاط اجتماعی است. نشاط اجتماعی، حاصل عواملی است که از جامعه ای به جامعه ای دیگر متفاوت بوده و این تفاوت ناشی از فرهنگ جوامع است.
عوامل موثر بر میزان نشاط اجتماعی
مقبولیت اجتماعی، امید به آینده، عدالت اجتماعی، پایبندی به اعتقادات دینی، بیگانگی، همبستگی و محرومیت اجتماعی از عواملی هستند که در کاهش و افزایش نشاط اجتماعی مؤثر هستند.
اگر شادکامی اجتماعی را حاصل شادی افراد جامعه بدانیم، به این باور می رسیم کهافسردگی افراد در افسردگی جامعه مؤثر است؛ پس باید عوامل مؤثر در ارتقای شادی افراد را بشناسیم و برای گسترش این عامل در جامعه تلاش کنیم.
موضوع نشاط اجتماعی مهم است، چرا که توفیق هر جمع و جامعه ای به نیروهایی بستگی دارد که خود را قبول دارند، خوشحال هستند و دور از سستی و افسردگی روزگار میگذرانند.
موتور محرکه توسعه پایدار، نشاط اجتماعی است که از انحرافات اجتماعی میکاهد، امنیت اجتماعی را گسترش می دهد، تولید همراه با خلاقیت و نوآوری را رایج و همبستگی اجتماعی را افزایش داده و بیگانگی با جامعه را کاهش می دهد.
نتایج یک تحقیق نشان می دهد که سطح شادمانی در جامعه ایران پایین و در بیش از نیمی از افراد میزان شادمانیشان کمتر از اندازه متوسط است؛ رابطه بین شادمانی و بی اعتمادی، احساس ناامنی معکوس است.
در سطح کلان رابطه مثبتی بین سرمایه اجتماعی و احساس شادمانی وجود دارد. در مورد تأثیر عوامل مادی بر شادمانی نیز، بر اساس نتایجاین تحقیق می توان عنوان کرد که در سطح خُرد همراه با افزایش درآمد، افزایش چندانی در میزان شادمانی افراد به وجود نمی آید، اما در سطح کلان میانگین شادمانی افراد در کشورهای با سطح توسعه اقتصادی و درآمد بالاتر، بیشتر از میانگین شادمانی افراد در کشورهای کم درآمدتر است.
نبود و یا از بین رفتن نشاط اجتماعی در یک جامعه به دو عامل فردی خانوادگی و محیطی اجتماعی بستگی دارد.
از عوامل فردی خانوادگی می توان به اشکال در سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی، دستمزد پایین و مشکلات شدید اقتصادی، کمبود وسایل تفریحی و رفاهی، ضعف در مهارت های ارتباطی با دیگران و انزوا و گوشه گیری، مشکلات خانوادگی و کاهش روابط خانوادگی اجتماعی اشاره کرد.
عواملی چون بافت شهر و محله که با استانداردهای روحی و روانی و فرهنگی در تعارض باشد، آلودگی های صوتی و سر و صدای شدید و خشن و از بین رفتن صدای طبیعت مانند صدای آب جاری، نغمه دلنشین پرندگان و وزش باد در شاخسار درختان، تنش های عصبی و پایین بودن نقطه جوش افراد و گلاویز شدن افراد به دلایل بسیار ساده، ترافیک، نداشتن ثبات اقتصادی و تورم و دسترسی سخت و دشوار به امکانات لازم و اولیه برای یک زندگی ساده، بزهکاری های اجتماعی و نگرانی از برخوردهای خشن در جامعه، بی نظمی و هنجارشکنی های اجتماعی، تعارض بین فرهنگ و باورهای دینی با رفتارهای اجتماعی، بروز، شکل گیری و نهادینه شدن بعضی ضدارزش ها مانند کم شدن روحیه تعاون و همدلی و نوع دوستی یا افزایش ریا و دروغ، کم شدن فضای سبز و محدود شدن زیبایی فضای سبز به پارک های دور از دسترس که بیشتر افراد به صورت بسیار گذرا و با فاصله زمانی زیاد می توانند از این فضاها استفاده کنند و در عوض از بین رفتن فضای سبز متصل به زندگی روزانه مانند حیاط خانه و تراس و ایوان منازل و درختان خیابان ها و گذرگاه ها یا آرایش بسیار نازیبای آنها، جدا شدن انسان از طبیعت و پرندگان، کم شدن جلوه زیبای شهری با به کارگیری رنگ های سرد و کدر مانند رنگ های خاکی، خاکستری و رنگ های تیره با درخشندگی کم، استفاده نکردن از جلوه های ویژه و زیبا از نمادهای هنری و استفاده بسیار محدود از موسیقی آب روان، خرابی ها و زشتی راه ها، پیاده روها، جوی های خیابان، دیوارهای منازل و دیگر عناصر شهری، از عوامل محیطی اجتماعی هستند.
تفاوت شادی و نشاط
شادی همیشه با هیجان، خنده و حرکت همراه است؛ در حالی که در نشاط، احساس بهجت و سرور با خنده همراه نیست، اما احساسی است که موجب لذت فرد می شود.
نشاط، تنها خنده و طنز نیست، بلکه یک حس درونی است؛ به همین ترتیب شادی می تواند یک هیجان کاذب و زودگذر حتی منفی باشد؛ در حالی که ماهیت نشاط اصیل، مثبت و با دوام است. شادی های کاذبی که از سوی محرک های متفاوت مثل داروهای روانگردان، موادمخدر، الکل و موارد مشابه به دست می آید، کوتاه و گذرا بوده و پیامدهای اندوه و افسردگی را به دنبال دارد.
یکی از نقش های آحاد افراد جامعه، افزایش نشاط اجتماعی است. برای نمونه، داشتن لبخند بر لب در برخوردهای اجتماعی و دوری از عبوس بودن، اخم کردن و مکدر بودن که موجب انتقال انرژی منفی به دیگران می شود.
استفاده از عطر و لباس های آراسته با رنگ های شاد در منزل و در جامعه متناسب با هنجارهای اجتماعی در این زمینه مطرح است، به عنوان نمونه رنگ های سنگین اما شاد برای بانوان و آقایان می تواند در محیط کار، جامعه و خانواده استفاده شود.
تقویت اعتماد به نفس، اراده و حافظه و تربیت آنها در مسیر پرورش با روش های کارآمد،پیشگیری از فشارهای روانی و ایجاد کنترل بر فشارهای روانی، کمک به بالا بردن ظرفیت تحمل پذیری و پرهیز از عصبانیت های زودهنگام، ریشه کنی افکار منفی و ناآرام و هیجان های رنج از راه های افزایش نشاط اجتماعی است.
به عبارتی باید تلاش کنیم که مشکلات زندگی مانند مسایل اقتصادی، تمامی فکر و ذکر افراد را در تمامی لحظات زندگی اشغال نکند و در اندازه متعادل به افکار مثبت نیز، توجه داشته باشند و روحیه امید را در درون خود تقویت کنند.
امنیت اقتصادی و امنیت شغلی، سلامت اداری و شایسته سالاری هم می تواند در حوزه نشاط اجتماعی بسیار تأثیرگذار باشد، حفظ شأن و جایگاه کارکنان و تکریم ارباب رجوع در ادارات و سازمان ها، تأثیر بسیاری بر آرامش روانی و رضایت اجتماعی آنان دارد. این تحول و افزایش روحیه کار و حفظ آرامش روحی باید ابتدا در بدنه ادارات دولتی رخ دهد تا مردم به آرامش برسند.
شهرداری و استانداری باید پیشگامان این حرکت باشند. توجه به رعایت نظم و نظافت در ادارات و استفاده از گیاهان و رنگ های شاد برای با طراوت کردن فضاهای انتظار ارباب رجوع باید در دستور کار ادارات باشد.
رسانه ها می توانند ناامیدی، هراس و اضطراب مضاعفی تولید و تحرک هیجانی اقتصادی و اجتماعی را افزایش دهند و یا می توانند موجب شکیبایی، امیدواری و تاب آوری اجتماعی شوند.
رسانه ها در شرایط بحرانی یکی از مهم ترین گروه های مرجع و تعیین کننده هستند که نقش رهبری مخاطبان و شهروندان را به عهده دارند؛ بر این اساس رسالت حساسی بر دوش فعالان رسانهای در شرایط بحران قرار دارد.
در این میان، در سال های اخیر، فضای مجازی هم به عاملی برای تخریب نشاط و امید اجتماعی تبدیل شده است. فضای مجازی گرچه سرمایه بزرگی برای انسجام اجتماعی و گسترش آگاهی ها و بلوغ اجتماعی است، اما وقتی بدون آگاهی از شیوه استفاده، به دست شهروندانی می افتد که تنها برای شهرت یا قدرت، هر خبر و تحلیلی را در آن منتشر می کنند بدون آنکه دقت کنند که چه آسیبی به نشاط اجتماعی می زنند، می تواند دور از ملاک نشاط اجتماعی عمل کند./
زمانی که مردم جامعهای از نشاط اجتماعی برخوردار باشند، وفاق، همبستگی، تعلق اجتماعی، تعاملات اجتماعی مطلوب، رضایت از زندگی و همچنین سلامت روانی و اجتماعی افراد افزایش پیدا کرده و طبیعی است که به موازات آن، آسیبهای اجتماعی نیز کاهش می یابد و انگیزه برای کار و تلاش افزایش می یابد و در نتیجه، چنین جامعه ای، مسیر پیشرفت و ترقی را طی می کند.
جامعه با نشاط، جامعهای است که استعدادهای افراد آن شکوفا شده و رفاه و امنیت را برای آحاد آن جامعه به ارمغان آورد؛ در مقابل، جامعه افسرده، خموده و غمگین، هر روز بر مشکلاتش افزوده و به دشواری و سختی بیشتر می گراید.
نشاط در زندگی، ترکیبی است از شرایط فردی و اجتماعی و در واقع، خود نشانه ای است از نگرش های مثبت نسبت به جهان و محیطی که فرد را فرا گرفته و در آن زندگی می کند.
نشاط در زندگی، احساس خوشبختی، اعتماد متقابل، احساس تعهد و موارد مشابه، همه در یک دسته فرهنگی قرار داشته و نشانه نگرش فرد به خود و جهان پیرامون است و سطح پایین نشاط اجتماعی به گرایش های منفی نسبت به جامعه مربوط می شود.
باید به این نکته هم توجه کرد که بین شادی و زندگی رابطه مستقیمی وجود دارد؛ یعنی فردی که در ظاهر و باطن شاد است، چهره ای گشاده دارد و امیدواری، پویایی و تفکر منطقی بر وجودش حکمفرماست؛ شادی، تصمیم گیری را برای او آسان میکند و تلاش و قدرت بهره مندی از فکر و عقل را برای او راحت تر می کند؛ چنین انسانی، زمین را بر خود تنگ نمی بیند و در کوچه باغ زندگی او، از بن بست خبری نیست؛ در نتیجه از زندگی کردن لذت می برد و وجودش برای خود و دیگران ارزشمند می شود.
در کل نشاط اجتماعی شرایطی است که افراد از آن احساس رضایت کرده و پویایی دارند و به طور کلی می توان گفت، نشاط و شادی تحت تأثیر جامعه و شرایط فردی انسان ها قرار دارد و شادکامی موجب تحرک فیزیکی و شکوفایی ظرفیت های جدید در جامعه می شود.
برقراری گسترده روابط اجتماعی، گسترش مشارکت های مردمی و هدفمندی جامعه از آثار نشاط اجتماعی است. نشاط اجتماعی، حاصل عواملی است که از جامعه ای به جامعه ای دیگر متفاوت بوده و این تفاوت ناشی از فرهنگ جوامع است.
عوامل موثر بر میزان نشاط اجتماعی
مقبولیت اجتماعی، امید به آینده، عدالت اجتماعی، پایبندی به اعتقادات دینی، بیگانگی، همبستگی و محرومیت اجتماعی از عواملی هستند که در کاهش و افزایش نشاط اجتماعی مؤثر هستند.
اگر شادکامی اجتماعی را حاصل شادی افراد جامعه بدانیم، به این باور می رسیم که افسردگی افراد در افسردگی جامعه مؤثر است؛ پس باید عوامل مؤثر در ارتقای شادی افراد را بشناسیم و برای گسترش این عامل در جامعه تلاش کنیم.
موضوع نشاط اجتماعی مهم است، چرا که توفیق هر جمع و جامعه ای به نیروهایی بستگی دارد که خود را قبول دارند، خوشحال هستند و دور از سستی و افسردگی روزگار می گذرانند.
موتور محرکه توسعه پایدار، نشاط اجتماعی است که از انحرافات اجتماعی می کاهد، امنیت اجتماعی را گسترش می دهد، تولید همراه با خلاقیت و نوآوری را رایج و همبستگی اجتماعی را افزایش داده و بیگانگی با جامعه را کاهش می دهد.
نتایج یک تحقیق نشان می دهد که سطح شادمانی در جامعه ایران پایین و در بیش از نیمی از افراد میزان شادمانیشان کمتر از اندازه متوسط است؛ رابطه بین شادمانی و بی اعتمادی، احساس ناامنی معکوس است.
در سطح کلان رابطه مثبتی بین سرمایه اجتماعی و احساس شادمانی وجود دارد. در مورد تأثیر عوامل مادی بر شادمانی نیز، بر اساس نتایج این تحقیق می توان عنوان کرد که در سطح خُرد همراه با افزایش درآمد، افزایش چندانی در میزان شادمانی افراد به وجود نمی آید، اما در سطح کلان میانگین شادمانی افراد در کشورهای با سطح توسعه اقتصادی و درآمد بالاتر، بیشتر از میانگین شادمانی افراد در کشورهای کم درآمدتر است.
نبود و یا از بین رفتن نشاط اجتماعی در یک جامعه به دو عامل فردی خانوادگی و محیطی اجتماعی بستگی دارد.
از عوامل فردی خانوادگی می توان به اشکال در سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی، دستمزد پایین و مشکلات شدید اقتصادی، کمبود وسایل تفریحی و رفاهی، ضعف در مهارت های ارتباطی با دیگران و انزوا و گوشه گیری، مشکلات خانوادگی و کاهش روابط خانوادگی اجتماعی اشاره کرد.
عواملی چون بافت شهر و محله که با استانداردهای روحی و روانی و فرهنگی در تعارض باشد، آلودگی های صوتی و سر و صدای شدید و خشن و از بین رفتن صدای طبیعت مانند صدای آب جاری، نغمه دلنشین پرندگان و وزش باد در شاخسار درختان، تنش های عصبی و پایین بودن نقطه جوش افراد و گلاویز شدن افراد به دلایل بسیار ساده، ترافیک، نداشتن ثبات اقتصادی و تورم و دسترسی سخت و دشوار به امکانات لازم و اولیه برای یک زندگی ساده، بزهکاری های اجتماعی و نگرانی از برخوردهای خشن در جامعه، بی نظمی و هنجارشکنی های اجتماعی، تعارض بین فرهنگ و باورهای دینی با رفتارهای اجتماعی، بروز، شکل گیری و نهادینه شدن بعضی ضدارزش ها مانند کم شدن روحیه تعاون و همدلی و نوع دوستی یا افزایش ریا و دروغ، کم شدن فضای سبز و محدود شدن زیبایی فضای سبز به پارک های دور از دسترس که بیشتر افراد به صورت بسیار گذرا و با فاصله زمانی زیاد می توانند از این فضاها استفاده کنند و در عوض از بین رفتن فضای سبز متصل به زندگی روزانه مانند حیاط خانه و تراس و ایوان منازل و درختان خیابان ها و گذرگاه ها یا آرایش بسیار نازیبای آنها، جدا شدن انسان از طبیعت و پرندگان، کم شدن جلوه زیبای شهری با به کارگیری رنگ های سرد و کدر مانند رنگ های خاکی، خاکستری و رنگ های تیره با درخشندگی کم، استفاده نکردن از جلوه های ویژه و زیبا از نمادهای هنری و استفاده بسیار محدود از موسیقی آب روان، خرابی ها و زشتی راه ها، پیاده روها، جوی های خیابان، دیوارهای منازل و دیگر عناصر شهری، از عوامل محیطی اجتماعی هستند.
تفاوت شادی و نشاط
شادی همیشه با هیجان، خنده و حرکت همراه است؛ در حالی که در نشاط، احساس بهجت و سرور با خنده همراه نیست، اما احساسی است که موجب لذت فرد می شود.
نشاط، تنها خنده و طنز نیست، بلکه یک حس درونی است؛ به همین ترتیب شادی می تواند یک هیجان کاذب و زودگذر حتی منفی باشد؛ در حالی که ماهیت نشاط اصیل، مثبت و با دوام است. شادی های کاذبی که از سوی محرک های متفاوت مثل داروهای روانگردان، موادمخدر، الکل و موارد مشابه به دست می آید، کوتاه و گذرا بوده و پیامدهای اندوه و افسردگی را به دنبال دارد.
یکی از نقش های آحاد افراد جامعه، افزایش نشاط اجتماعی است. برای نمونه، داشتن لبخند بر لب در برخوردهای اجتماعی و دوری از عبوس بودن، اخم کردن و مکدر بودن که موجب انتقال انرژی منفی به دیگران می شود.
استفاده از عطر و لباس های آراسته با رنگ های شاد در منزل و در جامعه متناسب با هنجارهای اجتماعی در این زمینه مطرح است، به عنوان نمونه رنگ های سنگین اما شاد برای بانوان و آقایان می تواند در محیط کار، جامعه و خانواده استفاده شود.
تقویت اعتماد به نفس، اراده و حافظه و تربیت آنها در مسیر پرورش با روش های کارآمد، پیشگیری از فشارهای روانی و ایجاد کنترل بر فشارهای روانی، کمک به بالا بردن ظرفیت تحمل پذیری و پرهیز از عصبانیت های زودهنگام، ریشه کنی افکار منفی و ناآرام و هیجان های رنج از راه های افزایش نشاط اجتماعی است.
به عبارتی باید تلاش کنیم که مشکلات زندگی مانند مسایل اقتصادی، تمامی فکر و ذکر افراد را در تمامی لحظات زندگی اشغال نکند و در اندازه متعادل به افکار مثبت نیز، توجه داشته باشند و روحیه امید را در درون خود تقویت کنند.
امنیت اقتصادی و امنیت شغلی، سلامت اداری و شایسته سالاری هم می تواند در حوزه نشاط اجتماعی بسیار تأثیرگذار باشد، حفظ شأن و جایگاه کارکنان و تکریم ارباب رجوع در ادارات و سازمان ها، تأثیر بسیاری بر آرامش روانی و رضایت اجتماعی آنان دارد. این تحول و افزایش روحیه کار و حفظ آرامش روحی باید ابتدا در بدنه ادارات دولتی رخ دهد تا مردم به آرامش برسند.
شهرداری و استانداری باید پیشگامان این حرکت باشند. توجه به رعایت نظم و نظافت در ادارات و استفاده از گیاهان و رنگ های شاد برای با طراوت کردن فضاهای انتظار ارباب رجوع باید در دستور کار ادارات باشد.
رسانه ها می توانند ناامیدی، هراس و اضطراب مضاعفی تولید و تحرک هیجانی اقتصادی و اجتماعی را افزایش دهند و یا می توانند موجب شکیبایی، امیدواری و تاب آوری اجتماعی شوند.
رسانه ها در شرایط بحرانی یکی از مهم ترین گروه های مرجع و تعیین کننده هستند که نقش رهبری مخاطبان و شهروندان را به عهده دارند؛ بر این اساس رسالت حساسی بر دوش فعالان رسانه ای در شرایط بحران قرار دارد.
در این میان، در سال های اخیر، فضای مجازی هم به عاملی برای تخریب نشاط و امید اجتماعی تبدیل شده است. فضای مجازی گرچه سرمایه بزرگی برای انسجام اجتماعی و گسترش آگاهی ها و بلوغ اجتماعی است، اما وقتی بدون آگاهی از شیوه استفاده، به دست شهروندانی می افتد که تنها برای شهرت یا قدرت، هر خبر و تحلیلی را در آن منتشر می کنند بدون آنکه دقت کنند که چه آسیبی به نشاط اجتماعی می زنند، می تواند دور از ملاک نشاط اجتماعی عمل کند./