پاسخ به:۴ عامل مؤثر در سبک زندگی
پنج شنبه 18 دی 1399 8:18 PM
* سبک زندگی به ویژگی درونی افراد که فراتر از فطرت است باز میگردد
کاویانی ارانی: فرمایشات آقای دکتر کامل بود و من میخواهم در خصوص مفهوم سبک زندگی، یک جمعبندی داشته باشم.
در سبک زندگی آنچه که نسبتاً ثابت است ناظر به رفتارها به صورت عینی و بیرونی نیست بلکه سبک زندگی به ویژگی درونی افراد که فراتر از فطرت است باز میگردد و در واقع بیان کننده منطق رفتار است؛ یعنی ترکیبی از فطرت، آموزش و ... است اینکه من صبور هستم یا نه، آیا من نوعدوست هستم، آیا علاقهای به برقراری روابط چالشی با دوستانم دارم یا خیر؟ آیا حوصله حضور در جمع افراد را دارم، این ویژگیهای درونی، دیگر محصولِ فطرت، توحید و یا اعتقاداتِ صرف نیست بلکه ترکیبی از تمام این امور به علاوه امور تربیتی و آموزش اجتماعی و ... است؛ بدین معنا که نگرش ما درباره انسان، کل هستی، خدا، معاد و ... و تربیت دوران کودکی فرد و ظرفیتهای فطری که از آن برخوردار است آن محیطی که در اطراف فرد وجود داشته و تمام آنها باعث شده تا یک سری ویژگیها در نهاد شخصی شکل گیرد که در مجموع، تعیین کننده رفتارهای افراد است؛ به طور مثال: رفتارهای بنده میتواند متفاوت باشد اما مجموع رفتارها به صفاتی میرسد که این صفات، نسبتاً پایدار هستند فرد حسود باید خیلی تمرین کند که خصلت حسادت او در جایی آشکار نشده و در رفتارش بروز پیدا نکند یا انسانی که به لحاظ شخصیتی، بخشنده است این بخشندگی را حتی در سختترین شرایط نیز نشان میدهد.
* وقتی از سبک زندگی صحبت میکنیم، صفات و ویژگیهای درونی مدنظر است
وقتی صحبت از سبک زندگی میکنیم، منظورم صفات و ویژگیهای درونی است و بر همین اساس، عواملی که تغییرپذیری رفتار ما را مشخص میکند باید آنها را به رسمیت بشناسیم. تفاوتهای زمانی، موقعیتهای جغرافیایی، ارتباط با مخاطبان مختلف موجب تغییر در رفتارها میشود. در فضای صمیمی محدود، شوخی هم مجاز است اما در فضای رسمی که همگان بر رفتار ما نظارت دارند، داشتن رفتاری رسمی، مطلوب است. بنابراین ثابت و یا متغیر بودن برخی از رفتارها منافاتی با هم ندارد.
شریفی: اگر ما زیربناهای تصمیمگیری را برای انتخاب رفتار افراد، مبنا قرار دهیم به فهم موضوع کمک خواهد کرد. وقتی که زیربنای تصمیمگیری یک شخص، منافع فردی است مثلاً جایی که جنبه تشویق اجتماعی، مشاهده دیگران و سود و نفعی در محاسبات آن فرد وجود دارد او به دیگران کمک میکند اما جایی را که احتمال خطر وجود دارد میبینیم که همان فرد کمک نمیکند از این رو در اینجا نظام منافع فرد، تعیین کننده است در این صورت، تظاهر، ریا، تضادهای رفتاری و نفاق نیز قابل مشاهده خواهد بود.
سبک زندگی معرف شخصیت و هویت اجتماعی است. جامعهای که بر اساس منافع فردی و یا منافع گروهی، رفتارها را تنظیم میکند، شاهد تضادهای اجتماعی ناشی از سبک تصمیمگیری افراد برای زندگی است که ناشی از نظام منافع فردی است اما وقتی فرد بر اساس منافع اجتماعی تصمیم میگیرد و قصد دارد به دیگران کمک کند چه کسی شاهد باشد یا نباشد، چه پاداش بگیرد و یا پاداش نگیرد رفتار این فرد، یکسان خواهد بود.
* سبک اسلامی، سطحی بالاتر از سطح عادی را در زندگی به فرد نشان میدهد
اگر نظام تصمیمگیری همین فرد، فراتر از اجتماع بوده و نظام تصمیمگیری الهی داشته باشد بدینمعنا که توجهی ندارد که کار وی مورد پذیرش جمع است یا نه بلکه بر اساس پسند و اقبال خداوند آن کار را انجام میدهد ما میتوانیم پیشبینی بهتری درباره این فرد داشته باشیم. به طور مثال؛ ما از یک مسلمان و شیعه انتظار داریم که فرهنگ خدامحوری را که مبنای سبک زندگی او هست را در هر موقعیتی بدون ملاحظه منافع ،کمک و ایثار خوییش را داشته باشد. پس وقتی با این منطق به موضوع نگاه میکنیم سطح نظام تصمیمگیری ما میتواند متفاوت باشد.
وقتی درباره «سبک اسلامی» صحبت میکنیم سبک اسلامی، سطحی بالاتر از سطح عادی را در زندگی به فرد نشان میدهد که میتواند مبنایی باشد برای بروز رفتارهای اجتماعی بهتر.
البته تفاوتهای رفتاری افراد، ناشی از نظام تصمیمگیری آنهاست اگر نظام تصمیمگیری فرد، آسیبزا و مخرب باشد یعنی سبک زندگی او هم برای خودش و هم برای اجتماع، زیانآور است در واقع این فرد کسی است که محتوا و قالب رفتاری او آسیب رسان بوده و در یک مسئلهای نسبتاً پایدار است و آن اینکه سبک زندگی آسیبرسانی برای خود و دیگران دارد.
«مبانی ارزشی» به طور بهتری، سبک زندگی را تعیین میکند؛ همچنین نظام ارزشی و باورهایی که غنیتر است کمک بیشتری را به تصمیمگیری و نوع انتخابها داشته باشد و طبیعتاً میتواند کارآمدی بیشتری در سبک زندگی به ما ارائه داده و آرامش بیشتری را نصیب فرد کند. از سویی دیگر، همین مبانی ارزشی نیز تأثیر بسزایی در تنظیم رفتار مردم نیز دارد و آنها رفتارهای قابل قبولتر، صادقانه و سالمی را از خود نشان میدهند.