0

حفظ هویت ایرانی - اسلامی در فرایند جهانی شدن

 
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:حفظ هویت ایرانی - اسلامی در فرایند جهانی شدن
سه شنبه 16 دی 1399  4:09 PM

فرهنگ جهانی و فرهنگ بومی:

فرهنگ، تمامی دنیای اطراف و پیرامونی ما را در ذهن­مان تعریف کرده به آنها شکل می بخشد، طبقه­بندی­شان می­کند و به آنها معنا می­بخشد.(تری­یاندیس، 1378: 48)

فرهنگ درحقیقت بخش انسان­ساخته­محیط است، اعم ازاینکه ذهنی­باشد و یا عینی. فرهنگ است که تعیین می­کند صاحبان آن فرهنگ رابطه­شان را با محیط، ماوراءالطبیعه و مردم درون و بیرون فرهنگ­شان چگونه تنظیم کنند.(بورن. اد، 1379: 120)

ما جهان را کمتر آنگونه که هست، و بیشتر آن­طور که ما هستیم، درک می کنیم ؛ چرا که فرهنگ است که تعیین می کند چگونگی اطلاعات دریافتی ما از محیط، روش تفسیر و روش مورد استفاده آنها را درک کرده و به­کار می­بندیم.(تری یاندیس، 1378: 44 و 47) به بیانی دیگر، فرهنگ است که واقعیات را برایمان می سازد! فرهنگ، هم ظرف و هم مظروف اندیشه تا رفتار ماست. فرهنگ به گروه و اعضای آن کمک می کند تا از عهده مشکلات زندگی در محیطی خاص و در زمانی معین برآیند. شاید بهتر باشد فرهنگ را شیوه با هم زیستن در دنیایی بدانیم که "نفوس انسان­ها با تمامی گوناگونی­های­شان" یک بعد، محیط بعدی دیگر و نوع تعاملات آن دو، بعد سوم و مکمل آنها به­شمار می­روند.

فرهنگ­ها از فصول مشترکی برخوردارند، همان گونه که تمایزاتی با یکدیگر دارند. فصول مشترک فرهنگ های مختلف که به اصیل ترین و انسانی ترین وجوه فرهنگ مربوط می شود، فرهنگ جهانی را می سازد. مخاطبان چنین فرهنگی نیز جهانی خواهند بود و آن به بخش بزرگی از نیازها و تقاضاهای فرهنگی موجود در مردم و جوامع مختلف پاسخ خواهد گفت. اکنون در سطح جهان، تلاش های مستمر و بعضاً سازمان یافته ای برای تأکید بر این وجوه مشترک و انسانی فرهنگ انجام می شود و سازمان یونسکو آن را یکی از اصلی ترین وظایف خود به حساب می آورد.(دکوئیار، شماره 316: 5ـ7، بهجت­آبادی و عادل رفعت، شماره 316: 8ـ9) اما آن به­معنای نادیده گرفتن فرهنگ­های بومی و گوناگونی­های زیست بومی­شان نیست. فرهنگ­های بومی بدون آن که حذف­شوند، می­توانند درقالب تکثرفرهنگی نقشی بزرگ ایفاکنند واکنون سازمان­های انسان­دوستانه­جهانی، از جمله یونسکو حفظ وتقویت فرهنگ­های بومی وزیست­بوم­های آن را از مسئولیت­های خود می­دانند. منظور از زیست­بوم، شرایط فیزیکی و محلی، جغرافیایی، آب و هوا و تمامی گیاهان و جانوران یک اقلیم است که از عوامل مهم و تعیین کننده فرهنگ یک منطقه یا جامعه است و فرهنگ هر ناحیه و جامعه از بستر تعامل انسان با آن برمی­خیزد.(تری یاندیس، 1378: 46 و57) اما رابطه فرهنگ و زیست بوم یک طرفه نیست و در فرهنگ های پویا، همان گونه که زیست بوم، فرهنگ انسانی را می آفریند، فرهنگ شکل گرفته در بستر آن نیز خود، خالق شرایطی جدید بر زیست بوم می گردد که در آن شکل گرفته است و تعامل آنها مداوم ادامه خواهد داشت. همین نکته است که مطالعات فرهنگ های محلی و جوامع منطقه ای را ضروری می سازد.

اما نباید به فرهنگ ها به شکل پدیده های ایستا نگاه کنیم. فرهنگ ها مدام دست خوش تغییر هستند، آن ها از درون یا بیرون در معرض تحول قرار می­گیرند. گاه به­وسیله فرآیندهای خودجوش و درون­زا، به خلاقیت و نوآوری دست زده و گاه از طریق تعامل فرهنگی از فرهنگ­های دیگر اقتباس کرده و متأثر می­شوند. تفاوت­های فرهنگی همیشه بوده و خواهد بود و بسیاری از وجوه این تفاوت­ها، بیش از اینکه از اختلافات برخیزد از گوناگونی ها و تنوعات روح انسانی حکایت دارد که خود می­تواند به موضوعی برای شناسایی بهتر انسان­های جوامع مختلف از یکدیگر تبدیل شده و تکامل شان را مقدور سازد. در گذشته به اختلافات فرهنگی به­عنوان بهانه­ای برای درگیری­های قومی، ملی و... نگاه می­کردند، اما در دنیای امروز فرهنگ­های پویا به اختلافات فرهنگی به­مثابه پدیده­هایی که انعکاس­دهنده گوناگونی­های اندیشه و تجارب روح انسان­های مختلف­اند، می­نگرند و از آن به­عنوان دستاویزی برای شناخت هر بیشتر و بهتر یکدیگر بهره می­برند.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها