0

حفظ هویت ایرانی - اسلامی در فرایند جهانی شدن

 
fatemeh_75
fatemeh_75
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 10557
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:حفظ هویت ایرانی - اسلامی در فرایند جهانی شدن
سه شنبه 16 دی 1399  4:09 PM

هویت فرهنگی و هویت ملی:

هویت به معنی "چه کسی بودن" است و از نیاز طبیعی انسان به شناخته شدن و شناسانده شدن به چیزی یا جایی برمی آید. این حس تعلق، بنیادی ذاتی در وجود انسان دارد. برآورد شدن این نیاز، "خودآگاهی" فردی را در انسان سبب می­شود و ارضای حس تعلق میان یک گروه انسانی، خودآگاهی جمعی و مشترک یا هویت بومی یا ملی آن گروه انسانی را تعیین می­کند. اگر مردم یک کشور را به­عنوان سلول­های وجودی آن در نظر گیریم، بی­تردید ترکیبات اجتماعی و اداری، ارکان حیات آن کشور است و آنچه از هویت و ملیت می شناسیم، به منزله روح این پیکر خواهد بود.(ساختار فرهنگی هویت ملی، 1378: 34- 35)

اگر نیازمندی­ها معنوی و حس تعلق انسان به چیزی یا جایی ارضاء نگردد و انسان از هویت خودآگاهی نیابد، موجود سرگردانی بیش نیست که هرگز نخواهد توانست از کلاف سردرگم بی سر و سامانی و بی هدفی رهایی یابد.(همان: 32 ـ 33) این پدیده­ها و نهادهای معنوی و فرهنگی هستند که فضای انسانی را به­گونه محیطی مشخص و مستقل از دیگر محیط­های انسانی، جدا و متمایز می کند و افراد آن فضای انسانیِ ویژه را از روحیه سرشار معنوی و از حس همدلی و همراهی برخوردار می سازد. هویت ملی از وجوهی برخوردار است که به قرار زیر است:

 1- خانواده؛ 2- زبان؛ 3- دین و آئین؛ 4- زادگاه و سرزمین؛ 5- تاریخ؛  6- آداب و رسوم، سنت­ها و ارزش­ها؛ 7- باورها و رفتارها؛ 8- دانش و فنون؛  9- خودآگاهی و خودیابی و ... که از2 نحوه ترکیب مولفه­های پیشین پدید می­آید.

با نظری بر تاریخ گذشته سرزمین ایران و نگاهی به مؤلفه­های هویتی در جامعه کنونی آن در خواهیم یافت که هویت ایرانی، هویتی چند پایه است و بر عواملی چون سرزمین مشترک، تاریخ مشترک، ادبیات مشترک، دین مشترک، آداب و منش مشترک استوار است. هر ایرانی که در یک عامل از عوامل بالا با ایرانی دیگر شریک نباشد، در دیگر عوامل با او و دیگر ایرانیان شریک است. اگر چه هویت فرهنگی یک جامعه، مدیون تمامی اجزا و عناصر موجود در فرهنگ آن جامعه است، اما نمی­توان انکار کرد که این هویت­بخشی در برخی از عناصر یک فرهنگ حضور قوی­تری دارند. در واقع عناصری از فرهنگ در سطح مقطعی از زمان به­عنوان نمادهای هویت یک ملت متجلی شده و خود را عیان می سازد.(طرح تدوین برنامه ایران 1400، 1375: 3)

هویت یابی فرهنگی در عصر جهانی شدن:

فرهنگ شبکه ای زنده، پویا و زاینده است که طی سده ها پیوسته در حال تغییر، تکامل، پالایش و باززایی بوده است. بسیاری بر این تصورند که فرهنگ و به تبع آن، هویت فرهنگی صرفاً گنجینه هایی هستند که به ما به ارث رسیده و وظیفه ما نگهداری و پاسداری از آنها است، در حالی که با ابراز احترام به اندیشمندان و به خصوص بزرگان و دست اندرکاران عرصه فرهنگ و هنر که از چنین دیدگاهی برخوردارند، باید اذعان کرد که فرهنگ حاصل جوشش نیروهای خلاق انسانی و اجتماعی است که با تقدیس و تکریم  زاید و نابه­جا از زایش باز می­ایستد، حتی اگر پرستندگانش هدفی غیر از آن در سر داشته باشند! چرا که فرهنگ نه تنها حاصل و نتیجه پیشرفت انسانی و اجتماعی، بلکه عامل هر نوع پیشرفت انسانی نیز به­شمار می­رود. پس اگر فرهنگ و هویت­های فرهنگی از چنین جایگاه ارزشمندی برخوردارند، نباید آنها را چون سنتی ثابت و تغییرناپذیر تقدیس کرد، بلکه می­بایست آنها را فرایندی شکل پذیر دانست که نه تنها می­توانند خود را با وضعیت­های نوین تطبیق دهند، بلکه در عین حال این شرایط نوین را خلق نموده و اهداف و غایت آن را بازتعریف نمایند و در عین انعطاف پذیری، انسجام و تکثر خود را نیز حفظ کنند. باید بتوانند از یک سوی خرافات، تعصبات، تمایلات و تبعیض های غیرانسانی را از خود زدوده و از سوی دیگر وجوه انسانی­شان را در کثرت هر چه بیشتر بیافرینند و با تعامل با جوامع، فرهنگ ها و تمدن های دیگر، معیارها، عناصر و چه بسا فرآیندهایی را مبادله کنند که آن جوامع و تمدن­ها ارزش انسانی، اجتماعی و فرهنگی خود را به ثبوت رسانده باشند. اما حتی باید گامی نیز از آن پیشتر رود و بایدها و نبایدهای فرهنگی را خود بازتعریف کنند.

اما آیا در عصر جهانی شدن، آن رازدار پیامی جدید در هویت یابی فرهنگی است؟ آیا فرهنگ های زنده و زایای امروزی همان هایی نیستند که از جمود در گذشته خود اجتناب کرده و به جای متوقف کردن خود در زمان، کوشیده اند تا همراه با آن، افکار و کالبد خود را در آن تزریق کنند، توان باروری بیابند و از این راه، مدام زنده و پویا در اذهان بازآفریده شوند؟

هویت­یابی ملی در دنیای امروز:

هویت هر ملتی بی­شک در ریشه­های اجتماعی و فرهنگی تاریخ آن مردم نهفته است، ولی آن هرگز در حد گذشته محدود نشده، بلکه به ماهیاتی مربوط می­شود که از خصایص کنونی اجتماعی و فرهنگی جامعه نشأت می گیرد که کاملاً تازگی داشته و به دنیای امروز تعلق دارد. حتی خصایص تاریخی-هویتی یک ملت نیز به تمامی وقایع و مؤلفه­های گذشته­شان مربوط نمی­شود، بلکه از میان­شان، آن ویژگی­هایی ماندگار بوده و هنوز در روح جمعی آن ملت موج می زند، که با یافتن پیام و مخاطبی برای نسل امروز از فسیل شدن خود جلوگیری کرده و امکان بازتولید خویش را فراهم آورده باشد.(احمدی علی آبادی، 1381- 1382: 30- 31)

در دنیای امروز، هویت فرهنگی و ملی را دیگر نمی­توان مثل برخی از هویت­های موروثی در نظر گرفت، حتی اگر پذیرفته شود که همواره از طریق این میراث، انطباق فرد با جامعه خویش صورت می­گیرد. به­عبارتی دیگر، اکنون همچون سایر زمینه­های اجتماعی، معیار موروثی بودن، دیگر در دنیای امروز مشروعیت­بخش و معتبر نیست و هویت ملی نیز همچون سایر زمینه­ها به وجوهی معطوف است که اکتسابی بوده و نسل­های قبلی  طی تجارب تاریخی­شان به آفرینش و بازآفرینی آن مبادرت نموده­اند.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها