احترام نظامی حاج قاسم که درس تواضع و بزرگی بود
شنبه 13 دی 1399 8:12 AM
اردبیل - رزمنده جبهه مقاومت گفت: سرلشکر سلیمانی در جلسهای قرار شد برای صحبت پای میکروفون بروند که از سرلشکر جعفری بهدلیل جایگاه فرماندهی اجازه خواستند که احترام و تواضع خود را نشان دادند.
خبرگزاری مهر - گروه استانها، سیده صغری جوادی: بامداد جمعه سیزدهم دیماه سال ۱۳۹۸ یک روز فراموش نشدنی در تاریخ ایران اسلامی است، روزی که یکی از محبوبترین چهرههای انقلاب اسلامی که نماد مقاومت و مبارزه با ظلم جهانی بود توسط شلیک سه موشک لیزری پهپاد آمریکایی در فرودگاه بغداد مورد هدف قرار گرفت و به همرزمان شهیدش پیوست. به یقین شهادت تنها چیزی بود که لایق و شایسته حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که بعد از سالها مجاهدت به آرزوی دیرینهاش رسید.
در جریانات مربوط به داعش در کشورهای عراق و سوریه، افکار عمومی با چهره دیگری از «حاج قاسم» که فرماندهی بینظیر در میدان جنگ بود، آشنا شد، چهرهای که او را در قامت یک سیاستمدار و دیپلمات کارکشته نیز نشان داد که توانایی اقناع و همراهسازی دیگر کشورها را برای ورود به جبهه مقابله با تروریستها در سوریه دارد.
امسال اولین سالی است که ایران اسلامی سالگرد شهادت کسی را گرامی خواهد داشت که سالهای سال با مجاهدت خالصانه و شجاعانه در میدانهای نبرد با استکبار جهانی مبارزه کرد. با اینکه فقدانش جبرانناپذیر است، اما با وجود تربیتیافتگان مکتب شهید سلیمانی به یقین اقتدار، امنیت و سربلندی کشورمان خواهد ماند و روز به روز بیشتر خواهد شد.
به همین مناسبت خبرنگار مهر با سردار غلام عسگر کریمیان، فرمانده سابق سپاه عاشورای آذربایجان شرقی و جانشین سابق فرمانده سپاه حضرت عباس (ع) استان که در سال ۱۳۵۹ جذب نیروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده و در نیروی انسانی، اطلاعات و عملیات لشگر ۳۱ عاشورا خدمت کرده و در عملیات خیبر بعد از مجروحیت از ناحیه فک و صورت در طلائیه به اسارت دشمن درآمده و بعد از هفت سال در سال ۱۳۶۹ به میهن اسلامیمان بازگشته است به گفتگو نشسته است تا از سردار سلیمانی برای ما و مخاطبان بگوید.
* با توجه به شناختی که از شهید سلیمانی دارید شخصیتشان را چگونه دیدید و برجستهترین ویژگیشان چه به لحاظ شخصی و چه مدیریتی در نظر شما چیست؟
با یاد و نام شهیدان، امام شهیدان و سردار قاسم سلیمانی، علمدار آزادسازی قدس و تشکیل بسیج جهانی اسلام. بنده در دورهای که فرمانده سپاه عاشورای استان آذربایجانشرقی بودم ارتباط نزدیکی با سردار سلیمانی داشتم. ما از استانهایی بودیم که به لحاظ پشتیبانی از جبهه مقاومت اسلامی، سابقه و تجربه بسیار خوب و پنج سال پی در پی رتبه اول کشوری را داشتیم به همین خاطر علاوه بر جلسات عمومی که در محضر فرمانده کل سپاه و فرماندهان عالی سپاه شرکت داشتیم به صورت خصوصی نیز در خصوص پشتیبانی از جبهه مقاومت در محضرشان بودیم.
* وقتی به فرماندهانی مثل شهید سلیمانی نگاه میکنیم، کنار روحیه شجاعانه و محکم در برخورد با سختیها یا در میدان جنگ، به موازات آن یک روحیه لطیف و عاطفی بزرگ را هم در آنها میبینیم. این دو چگونه با هم جمع میشود؟ و پیامد آن در موفقیت و مقبولیت مردمی چه میزان میتواند تأثیرگذار باشد.
سردار سلیمانی وقتی با آن عظمت، ابهت نظامی و جایگاه جهانی در جهان اسلام و دنیا بگوید که «من یک سربازم» طبیعتاً من نیز یک سرباز کوچک از سربازان ولایت هستم. ما مسلمان هستیم و الگوگیری ما باید از اسلام و اخلاق اسلامی باشد. قرآن کریم به صراحت به مؤمنین و رسول اکرم (ص) میفرماید: «اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» با همدیگر بسیار دلسوز، مهربان، صمیمی و متواضع ولی در مقابل دشمن بسیار محکم و استوار همانند آهن باید ایستادگی کرد.
مصداق بارزی از این آیه را ما در خصوصیّات اخلاقی شهید سلیمانی میبینیم، او با فرزندان شهدا، خانواده و مردم، مخصوصاً مردم محروم بسیار مهربان و متواضع ولی در مقابل دشمن سختگیر بود، به طوری که دشمن از نگاه ایشان نیز میترسید.
رهبر معظم انقلاب در توصیه خود به فرماندهان عالی سپاه و نیروهای مسلّح در باب مدیریت و فرماندهی قاطعیّت و صمیمیّت را در تضاد همدیگر ندانستهاند و اینکه یک فرمانده میتواند در جای خودش قاطع و در جای دیگر صمیمی باشد.
* رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از شهادت سردار سلیمانی فرمودند: «به شهید حاج قاسم سلیمانی به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درسآموز نگاه کنیم» به نظر شما علت این تعبیر چه بود و به نظر حضرتعالی چه چیز سبب میشود یک شخصیت معاصر نظامی از سوی ولی فقیه به عنوان یک «مکتب» و «مدرسه درسآموز» معرفی شود؟
سردار سلیمانی به واسطه ارتباطش با خداوند، مجاهدت، اخلاص، تلاش، توسل، توکل و مقاومتش تبدیل به یک الگوی جهانی شد.پیام حضرت آقا در خصوص سردار سلیمانی این است که مکتب باید بماند و ما در آن، درس بیاموزیم. به این منظور است که راه، روش و منش ایشان وفق اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی است و باید معرفی، ماندگار و تبدیل به الگو شود. در حال حاضر در بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس و مجموعههای فرهنگی، گروه تحقیقاتی و پژوهشی راهاندازی شده است تا مکتب شهید سلیمانی را تحلیل، پژوهش و معرفی کنند و بگویند که سردار سلیمانی به واسطه ارتباطش با خداوند، مجاهدت، اخلاص، تلاش، توسل، توکل و مقاومتش تبدیل به یک الگوی جهانی شد. مطمئن هستم مکتب شهید سلیمانی ماندگار است و امیدواریم در راستای تقویت و معرفی این مکتب به وظایف خود عمل کرده و بیش از این تلاش کنیم.
* شهید سلیمانی چه ویژگیهایی داشت که میتواند صاحب مکتب و منش شده و راهش برای جامعه ما درس و سرمشق شود؟
ما باید در جامعه الگوسازی کنیم، یکی از الگوها میتواند شهید سردار سلیمانی باشد. یادمان باشد گاهی ما مبالغه میکنیم و این مبالغه باعث جلوگیری از رشد و کند شدن اخلاق و الگوگیری در جامعه میشود. به این معنا که مثلاً شهید را آنقدر بالا میبریم و در جایگاه دستنیافتنی قرار میدهیم که منِ سرباز کوچک وقتی به جایگاه او نگاه میکنم میگویم من نمیتوانم به آن دست یابم به همین خاطر از تلاش برای رسیدن به آن منصرف میشوم.
باید بگویم شهید سلیمانی هم یک انسان معمولی است که در یکی از روستاهای دورافتاده شهر کرمان متولد شده بود ولی به واسطه تلاش، کوشش، اخلاص و نیتهای خوب، مجاهدت در جبهههای نبرد چه در داخل و چه در خارج و ارتباط صمیمی و خالصانهای که با خداوند برقرار کرده بود، پروردگار به وعده خود عمل کرد و به او عزت داد و عزیزش کرد. ما باید با رفتار الگوسازی کنیم و مردم را با رفتار خود به کارهای نیک دعوت کنیم. سردار سلیمانی با رفتار خود الگوسازی کرد. سخنان او بیشتر حماسی و راز و نیازش بیشتر در فراق سوختن است.
* آیا مکتب شهید سلیمانی ظرفیت این مسأله را دارد که پرورش دهنده حاج قاسمهای جدید برای انقلاب اسلامی باشد؟
اعتقاد من این است که قاسم سلیمانیهای فراوانی در میان جوانان داریم. فقط این هنر ما است که آنها را کشف کنیممن به جرأت عرض میکنم به عنوان فردی که در صحنه بودم و شناختی از خارج و داخل دارم، این قاسم سلیمانیها در کشور تربیت شدهاند که نمونه آن شهید حججی و… بودند و هستند. در جریان جنگ سوریه و مدافعان حرم یکی از مشکلات و دغدغههای من مراجعه بیش از حد جوانان برای اعزام به سوریه بود، اینها همه قاسم سلیمانی هستند و تربیت شدهاند. اعتقاد من هم این است که قاسم سلیمانیهای فراوانی در میان جوانان داریم. فقط این هنر ماست که آنها را کشف کنیم و استعداد و اعتقادات، انگیزه و روحیه جهادگر بودن آنها را به درستی و در راستای ساختن و دفاع از کشور استفاده کنیم.
ظرفیتها موجود است و باید با هنرمندی در جای خود قرار بگیرد. اگر دقت کنیم بیش از ۹۰ درصد شهدای مدافع حرم جوانان و نسلهای سوم و چهارم انقلاب هستند. با جدیت میگویم قاسم سلیمانیها تربیت شدهاند و اگر امروز دشمن نمیتواند به ما نگاه چپ کند به واسطه همین افراد، حاکمیت و روحیه ما است. علیرغم داشتن مشکلات در کشور، در جمهوری اسلامی پیشرفتهای بسیار چشمگیری را شاهد بودهایم و انقلاب اسلامی در حال حاضر در تراز کشورهای ابرقدرت جهان است.
با بررسی سخنان بزرگان دنیا در خصوص رهبری جمهوری اسلامی ایران، توان دفاعی آن، تابآوری مردم و میزان مقاومت مردم در برابر دشمن، همه اینها الگو است. دشمن فکر میکرد با تحریم، جنگ و جریان منافقان و گروهکها و تحریف میتواند ما را از جریان انقلاب اسلامی منحرف کنند که ناموفق بودند که انشاءالله به برکت خون شهدا و با عنایت مقام معظم رهبری این راه را ادامه خواهیم داد و سختیها و کم و کاستیها را هم برطرف خواهیم کرد.
* آنچه همرزمان و دوستان شهید سلیمانی از رفتار و منششان میگویند نشان میدهد که اخلاق ایشان میتواند درسی برای همگان باشد. میتوانید نمونهای از رفتارشان را که به عینه دیدهاید بفرمائید.
سردار سلیمانی درجه سرلشگری گرفته بودند. در اولین جلسهای که در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل سپاه بودیم وقتی قرار شد برای صحبت پای میکروفون بروند بلند شدند و از سردار جعفری که درجه سرلشگری داشتند، اجازه خواستند و همانند یک سرباز احترام نظامی انجام دادند و بعد پشت تریبون رفتند.
در همان جا من به دوستان گفتم با اینکه «حاج قاسم» هم درجه و گاهی در موقعیتها سردار از جایگاه بالاتری هم برخوردار است ولی چون سمت فرماندهی از آن سردار جعفری است احترام و تواضع خودشان را نشان دادند.
ما وقتی مسلمان هستیم با اخلاق و عدالت اسلامی زندگی میکنیم. در حدیثی از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمده است: «هر کس رابطهاش را با خدا اصلاح کند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود». یکی از صفات مهم ایشان تواضع، اطاعت از ولایت و اوامر الهی، زندگی بر مبنای اخلاق اسلامی در چهارچوبهای تعریف شده و رعایت حلال و حرام بود. همه اینها جز عواملی هستند که موجب شد خداوند متعال لطف، مرحمت و عنایت خود را بر ایشان نازل کند و محبتش را در دل مردم و اطرافیان او بیندازد.
* به نظر شما برای زنده نگه داشتن و الگوسازی سیره اخلاقی شهیدانی چون سردار سلیمانی باید چگونه عمل شود؟
اگر بخواهیم فرهنگ ماندگار داشته باشیم باید از هنر استفاده کنیم. هنرمندان باید به میدان بیایند. چطور دشمنان عقیده، سیاست و روش باطل خود را از طریق هنر به ما القا میکنند و تحت تاثیرمان قرار میدهند، ما نمیتوانیم. متأسفانه در هنر کمکاری وجود دارد که باید با استفاده از هنر مدیریت هنرمندان، آوردن آنها به صحنه، کشف و استفاده از استعدادها و انسانهای مستعد آن را تقویت کرد. امیدواریم هنرمندان نیز در این واهی بیشتر وارد عمل شوند.
نباید در خصوص شهدا و همچنین حاج قاسم سلیمانی به گونهای صحبت کنیم که همه فکر کنند دست نیافتنی است تا این امر موجب شود تا به صورت مقطعی از آنها یاد شود و کمکم به دست فراموشی سپرده شود. اسطورهها و الگوهای خودمان را باید حفظ و معرفی کنیم مخصوصاً برای نسل جوان و کسانی که آماج گلولههای نبرد فرهنگی به سوی آنهاست. ما باید با این الگوها ارتباط برقرار کنیم و نگذاریم که فراموش شوند.
نباید بگذاریم در خصوص شهیدان و شهید سردار سلیمانی که قهرمان بلامنازع کشور ایران اسلامی و انقلاب است این گونه عمل شود. به نظر من رساندن پیام خون شهیدان به آیندگان وظیفه همگانی است و هر چقدر کار کنیم بازهم جای کار دارد.
* شما یکی از فعالین جبهه مقاومت هستید و حتماً خاطرات زیادی از شهدای مدافع حرم دارید. لطفاً مخاطبان را میهمان یکی از خاطراتتان کنید؟
مأموریت شهید «عباس عبداللهی» در عراق تمام شده بود و باید به ایران باز میگشت. پیش من آمد و گفت: «میخواهم به سوریه بروم». گفتم: «عباس! ضرورتی نداره. هنوز نیرو نخواستن برو پیش خانوادهات». او با استقامت ادامه داد: «من آمادهام به سوریه بروم اگر میتوانم کاری انجام دهم». او به سوریه رفت.
سردار رحیم نوعیاقدم میگفت: «شهید عبداللهی خود به تنهایی یک لشگر بود» چون کاری نبود که که از عهده آن بر نیاید. ماموریّت سختی را انتخاب کرد و در راه ایفای آن شهید شد و پیکرش دست دشمن ماند.
روزی سردار نوعیاقدم به تبریز آمد و با هم به خانهاش رفتیم. در آنجا حس کردم سردار از خانواده شهید عبداللهی که ۲ دختر و یک پسر داشت خجالت میکشد که عباس را با خود نیاورده است. او شروع کرد به صحبت از عباس و گفت: «داعش سه هزار نفر و چند هزار دلار در مقابل جنازه عباس خواسته است».
فرزند شهید عباس عبدالهی: بهخاطر جنازه پدرم به دشمن باج ندهیدامید، پسر شهید که ارتباط نزدیکی با من داشت، آمد و کنارم نشست و در گوشم گفت: «با وجود اینکه پدرمان را دوست داریم و دلمان برایش تنگ شده، اما به حاج رحیم بگو اگر بخواهد به خاطر جنازه پدرم به دشمن باج بدهد ما راضی نیستیم». میتوانم بگویم که عباس در صحنه نبرد و خانوادهاش در پشت صحنه، در مقابل دشمن ایستادگی کردند و مجموعه این مقاومتها تبدیل به یک مقاومت در برابر دشمن شد و آنها را شکست داد.