چرا گاهی نمیتوان زندگی مشترک را ادامه داد؟
جمعه 12 دی 1399 7:07 PM
سلامت نیوز:بر اساس آمار منتشر شده از سوي مرکز آمار ايران، در حالي در سه ماهه بهار سال جاري 2198 طلاق به ثبت رسيده است که طول مدت ازدواج اين طلاقها کمتر از يک سال بوده است. اين در حاليست که براي ازدواجهاي يک تا پنج ساله نيز 9982 طلاق در همين بازه زماني به ثبت رسيده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی ، اگرچه آمار طلاقهاي ثبت شده در بهار سال 99 براي ازدواجهاي کمتر از يک سال 675 مورد و براي ازدواجهاي يک تا پنج سال 1614 مورد نسبت به بهار سال گذشته کاهش داشته است اما سوال اينجاست که چرا برخي زوجهاي جوان نميتوانند زندگي مشترک را تحمل کنند و به طلاق روي ميآورند؟.دکتر آزيتا کشاورز، هيات علمي دانشگاه و مدير تيم تخصصي خيانت و طلاق انجمن ازدواج و خانواده اظهار کرد:
ميتوان گفت طلاق هنگامي رخ ميدهد که شرايط يک رابطه بحراني ميشود، به گونهاي که اين شرايط در فعاليت اجتماعي آنها نيز تاثير مخرب ميگذارد. در چنين شرايطي افراد قادر به تحمل استرسهاي ايجاد شده نيستند، رابطه مخرب و غيرقابل هدايت ميشود به گونهاي که با توهين و شکستن حريم يکديگر، تحقير و تهديد، چشم انداز اميدوارکنندهاي در رابطه ديده نميشود.
اين خانواده درمانگر تصريح کرد: هيچ مشاوري حق ندارد به زوجين بگويد که آنها به درد هم نميخورند و بايد طلاق بگيرند اما در چنين شرايط بحراني افراد نياز دارند با کمک مشاورين دورنمايي از زندگي خود را ببينند و تصميمي بالغانهاي براي ادامه آن بگيرند.کشاورز در ادامه به بيان عوامل موثر در طلاق زوجين پرداخت و گفت: از جمله اين عوامل، ازدواج افراد زير 18 سال است که گاهي به دليل ازدواج زود هنگام به طلاق ميانجامد.
حتي بعضي اوقات ازدواج مجدد افراد پس از طلاق نيز به طلاق مجدد ختم ميشود چراکه آنها يادنگرفتهاند چگونه با سوگ پس از جدايي، خشم، مواجهه با زخمهاي قديمي از ازدواج گذشته ،کنار بيايند از اين رو شکستهاي بهبود نيافته ازدواج قبلي را در رابطه بعدي تکرار ميکنند. در چنين شرايطي دريافت مشاوره پس از جدايي و پيش از ازدواج مجدد به شدت توصيه ميشود.
به گفته اين روانشناس، اختلاف در الگوهاي باوري زوجين، اختلاف در سليقه و ارزشها، بيکاري، سطح توان اقتصادي زوجين و ناتواني در تحقق خواستهها، اختلاف در سطح تحصيلات، طلاق والدين ـ مطابق با پژوهشها فرزنداني که والدين آنها طلاق گرفتهاند مستعد اين هستند که در رابطه خودشان نيز با طلاق مواجه شوند چراکه مهارت حل مسئله را نياموختهاند ـ و خيانت، ناسازگاري و اختلالات جنسي ، اختلالات رواني واختلالات شخصيتي و... از جمله عمده دلايل طلاق زوجين است.
زوجين مهارت حل تعارضات را نياموختهاند
اين خانواده درمانگر با تاکيد بر عدم آموزش مناسب براي ازدواج به جوانان توسط والدين ادامه داد: اغلب زوجين مهارت حل تعارضات و مشکلات را نياموخته اند وهمچنين تعداد اختلافات و تعارضات موجود در يک رابطه مهم نيست، آنچه مهم است مهارت حل اين تعارضات است.کشاورز با اشاره به فاکتور اعتياد و اثرات خانمان برانداز آن بر افزايش طلاق افزود: ما بايد اعتياد خانوادههاي ايراني را دريابيم، گاهي فشار عاطفي بسيار زياد بر روي افراد، طرد شدگي و کاهش وابستگي به همسر و زندگي منجر به اعتياد زوجين به سيگار، مواد مخدر، تماشاي فيلمهاي مستهجن و... ميشود.
مدير تيم تخصصي خيانت و طلاق در انجمن ازدواج و خانواده، جدي نگرفتن مشکلات شخصيتي، روحي و رواني همسران را از جمله عوامل موثر در جدايي دانست و ادامه داد: اضطراب، افسردگي، بيماريهاي رفتاري يا دو قطبي و... ميتوانند منجر به فرسايش روابط و افزايش آمار طلاق شوند. همچنين نقش رسانههاي اجتماعي را در بروز اختلافات ميان زوجين نميتوان ناديده گرفت چراکه روابط نامتعارف زوجين در شبکههاي اجتماعي ولو اينکه منجر به خيانت سايبري نشوند با ايجاد اعتياد به فضاي مجازي و استفاده ي بيش از حد از موبايل به طور حتم دعواهاي بيپايان، برآورده نشدن تمناي زوجين از يکديگر و در نهايت دوري را ايجاد ميکند.
دوري از ازدواج عجولانه
وي معتقد است که جوانان بايد به سمت همسر گزيني بالغانه پيش روند چراکه اغلب جوانان به علت علاقه بيش از حد به يکديگر نسبت به ازدواج عجولانه تصميم ميگيرند و دوران شناخت از يکديگر را به حداقل ميرسانند. همسر گزيني نابالغانه اغلب منجر به طلاق مي شود. اين صبوري در رابطه باعث ميشود حتي اگر در رابطهاي مشکلاتي ايجاد شود زوجين با صبوري و تاب آوري و آن مشکلات را حل ميکنند و عجولانه تصميم به ازدواج نميگيرند.
تطابق مهمتر از تفاهم است
اين استاد دانشگاه درباره درک متقابل و تفاهم زوجين تصريح کرد: مهم تر از تفاهم در روابط، تطابق است. تطابق به اين معناست که زوجين بدون تغيير در شخصيت خود و با شناخت کافي نسبت به خود، هويت و خواستههاي خود با ويژگيها و شخصيت همسر خود به تطابق ميرسند. زوجين با استفاده از تطابق مذاکره ميکنند و بدون تغيير يکديگر به نظرات هم احترام ميگذارند تا به درک متقابلي از يکديگر برسند.اين روانشناس اظهار کرد:
درواقع آنچه منجر به طلاق ميشود سوءتفاهم زوجين است. از جمله اين سوءتفاهمات موانع ارتباطي، ارتباطات غلط، گوش ندادن به حرف يکديگر، غرور، سرزنش يکديگر، احساس برتري بر يکديگر، حسابگري در رابطه، قضاوت، دعواهاي کشدار و ادامه دادن بحثهاي گذشته، کند و کاو در گذشته و گشتن درون زبالههاي اخلاقي و ارتباطي گذشته هستند.به گفته کشاورز، زوجين با شخصيت کُشي از طريق اسم گذاشتن بر روي همسر و استفاده از واژه هاي توهين آميز نظير کچل، خپل و... ميتوانند رابطه عاطفي خود را تخريب کنند.
از اين رو لازم است زوجين يکديگر را با واژه زيبا خطاب و حتي با واژههاي زيبا نام يکديگر را در موبايل خود ذخيره کنند.وي با تاکيد بر اينکه تفاهم کامل و نبودن مشکل در هيچ رابطهاي ممکن نيست، ادامه داد: کناره گيري مکرر ، ترک محيط، قهر کردنها، سکوت پس از دعوا، خود را محق دانستن، تهديد، تحقير، انتقاد و گله کردن طولاني مدت ميتواند روابط را دچار اختلال کند. تطابق در ازدواج مهمتر از تفاهم است، چراکه گاهي تفاوتها ازدواج را لذت بخشتر ميکند از اين رو بايد تطابق را آموخت.اين روانشناس ادامه داد: براي مثال تطابق در نام گذاري فرزند،تربيت کودک ،تطابق در انتخاب رشته ي تحصيلي و تطابق در انتخاب ازدواج فرزند و... از جمله تطابقهاي است که زوجين بايد در زندگي مشترک به کار گيرند.
اهميت تابآوري در رابطه زناشويي
کشاورز به اهميت تاب آوري در تداوم روابط نيز اشاره کرد و گفت: زوجين بايد اختلاف سن خود را در نظر بگيرند و هميشه همسر مد نظر داشته باشد که شايد تمايلات خانم به دليل سن کمتر اوست و لازم است با خانم کنار آيد و تاب بياورد به خواستههاي او احترام بگذارد و حتي بالعکس در شرايطي خانم با ويژگيها و شخصيت آقا کنار بيايد.
مدير تيم تخصصي خيانت و طلاق در انجمن ازدواج و خانواده همچنين اين را هم گفت که هميشه صبر و کنار آمدن با شرايط منجر عدم طلاق و حفظ روابط نميشود چراکه نميتوان با صبر در کنار همسر معتاد، همسر داراي اختلال رفتاري و مشکلات روانشناختي و... زندگي کرد. تحمل و صبر بايد بر پايه منطق شکل گيرد ، تشخيص آن با مراجعه به متخصصان و روانشناسان انجام ميشود. گاهي اين تابآوري به تخريب روابط کمک ميکند و مخرب است. از سوي ديگر برخي اختلافات کوچک و بهانهها مغرضانه و قابل تدبيرند و بايد از آنها جلوگيري کرد تا منجر به طلاق نشوند.
عشق درست چه ويژگيهايي دارد؟
به گفته اين استاد دانشگاه، يک عشق کامل و درست جاري بين زن و شوهر از سه بعد صميمت، شور و اشتياق و تعهد در نسبتهاي تقريبا مساوي تشکيل ميشود. صميميت به علاقه، گرمي رابطه، محبت، نزديکي و در قيد و بند يکديگر بودن معطوف ميشود. شور و اشتياق به زمينههاي جنسي و فيزيکي ميان دو نفر مربوط ميشود به طوري که ديدار و بودن آنها کنار هم را شيرين و لذتبخش ميکند. به بيان ديگر اين بخش به انگيزه و هيجان زن و مرد ارتباط دارد.
تعهد به يکديگر نيز به معناي تلاش براي حفظ رابطه با توجه به دلايل اخلاقي است. روابط نيازمند مراقبت هستند تا از گزند زمانه در امان بمانند.اين خانواده درمانگر همچين معتقد است که زماني رابطه عاطفي ميان زن و مرد به درستي حفظ ميشود که زوجين به هر سه جنبه مثلث عشق به طور تقريبا يکسان اهميت دهند. محبت و علاقه بايد در کنار اشتياق بودن با هم قرار بگيرد تا کاملتر شود و از آن سو دو نفر متعهدانه براي حفظ اين رابطه بکوشند. هر زن و مردي بايد سه ضلع اين مثلث را در زندگي خود بسنجد تا متوجه شود در کجاي رابطه ضعف وجود دارد. رابطه آرماني زماني شکل ميگيرد که دو نفر براي تقويت هر سه بعد مثلث عشق بکوشند.
اين استاد دانشگاه با تاکيد بر لزوم دخالت نکردن والدين در اختلافات ميان زوجين تصريح کرد: خانوادهها حتي با هدف خيرخواهي نبايد وارد روابط زوجين شوند. گاهي خانوادهها با هدف خيرخواهي دائما راجع به روابط زوجين به آنها تذکر ميدهند در حالي که با اين دخالتها نه تنها مشکلات را حل نميکنند بلکه کيفيت روابط زوجين را هم کاهش ميدهند.وي در ادامه به والدين توصيه کرد:
والدين عزيز، به حد و مرزها احترام بگذاريد، شايد شما فرزندان خود را به خوبي بشناسيد اما همسران آنها را به خوبي نميشناسيد و نميتوانيد با تذکرات خود صميميت ميان آنها را افزايش دهيد. زوجين بايد خود، مشکلات ارتباطي خود را حل و از روابط خود مراقبت کنند. درباره نحوه مواجهه با اختلافات، نحوه عشق ورزيدن، مديريت سوءتفاهمات و... مطالعه کنند، مشاوره بگيرند تا کيفيت رابطه خود را افزايش دهند.