0

مهم ترین مسأله امروز زنان چیست؟(دیدگاه کارشناسان مسائل زنان)

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مهم ترین مسأله امروز زنان چیست؟(دیدگاه کارشناسان مسائل زنان)
سه شنبه 2 دی 1399  4:12 PM

چالش های پیش روی زنان

دکتر سهیلا صادقی فسائی

دکتر سهیلا صادقی فسائی دارای مدرک دکتری در رشته جرم شناسی اجتماعی از دانشگاه منچستر انگلستان و فوق دکتری در رشته جرم شناسی از دانشگاه Huddersfieldاست.

زمینه های تدریس و تحقیقات وی عمدتاً بر روی زنان و آسیب شناسی اجتماعی متمرکز گردیده و در حال حاضر رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات اجتماعی زنان دانشگاه تهران است و در گروه های تخصصی فرعی گروه جامعه شناسی مانند مسایل اجتماعی، مطالعات جوانان، پژوهش و مطالعات زنان نیز عضویت دارد.

او عضو انجمن جامعه شناسان ایران، انجمن جرم شناسان اروپا و آمریکا و نیز عضو هیأت تحریریه چند مجله تخصصی علوم اجتماعی و زنان است.

طبق تفکر عامه چنین تصور می شود که بسیاری از موانع جدی که بر سر راه پیشرفت زنان بوده، مرتفع گشته و تساوی حقوق زنان در بسیاری از زمینه ها حاصل گشته است. برای مثال موانع رسمی که در گذشته زنان را مورد تبعیض قرار می داد کاهش یافته است. زنان اخیراً در بسیاری از موقعیت های حرفه ای مشغول به کار هستند و یا اکثریت ورودی به دانشگاه ها در رشته های مختلف را زنان تشکیل می دهند. در طی 30 سال گذشته در عین وقوع انقلاب اسلامی نگرش افراد نسبت به مشارکت های اجتماعی زنان نیز دستخوش تغییر گشت. بسیاری از مردان با فعالیت های زنان عنادی ندارند و زنان نیز به قابلیت های خود واقف گشته اند. امروز اکثریت زنان جوان مایلند که زندگی خانوادگی، ازدواج، بچه و شغل را با هم داشته باشند و بر خلاف گذشته که مردان خود را نان آور خانواده می دانستند و اصرار بر خانه نشینی و محدود ساختن زنان به وظایف خانه داری و بچه داری می کردند ما امروز بسیاری از آنها بر این باروند که زن و شوهر در مسئولیت ها، خانه داری، نگهداری از بچه ها و نان آوری باید مشارکت داشته باشند.

بسیاری از رهبران سیاسی و مذهبی نیز بر این امر تأکید می کنند که موقعیت زنان باید بهبود و گسترش یابد.

علی رغم دستاوردهای بسیاری که در سال های اخیر در موقعیت زنان در سرتاسر جهان ایجاد شده است هنوز چالش های جدی بر سر راه آن ها وجود دارد که به بعضی از موارد اشاره می شود.

برای مثال علی رغم اینکه ساختار تحصیل در بسیاری از رشته ها زنانه است، ساختار شغلی کاملاً مردانه است و دسترسی زنان به مشاغل سطح بالا یا کاملاً مسدود و یا بسیار محدود است. زنان عمدتاً در مشاغل سطح پایین، کم درآمد و یا نیمه وقت قرار داده می شوند. امکانات زیرساختی برای حمایت از کار کردن آنها یا اصلاً وجود ندارد و یا بسیار محدود است. کار در سازمان ها کاری یکنواخت، خشک و غیر قابل انعطاف می باشد به صورتی که با سایر وظایف از جمله بچه داری اصطکاک پیدا می کند و زنان بابت اشتغال خارج از منزل باید فشارهای مضاعفی را تحمل کنند برای مثال زنان شاغل علاوه بر کار بیرون 35 ساعت به طور متوسط به امور خانه(غیر از بچه داری) می پردازند در حالیکه این رقم برای مردان شاغل بسیار اندک است.

امروزه در بسیاری از موارد، درآمد زنان برای مشاغل یکسان با تخصص و سابقه های یکسان، 70 درصد درآمد مردان است و هنوز در محیط های کاری شاهد عدم تساوی جنسیتی می باشیم. هنوز راه یابی زنان به موقعیت های سطح بالای مدیریتی کاملاً مسدود است.

امروزه بیش از یک سوم از خانوارهایی که سرپرستی آنها با زنان است فقیر هستند و از عدم امکانات کافی رنج می برند.

امروز، بحث خشونت علیه زنان خصوصاً در فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی بحث جدی است که معمولاًٌ پنهان باقی می ماند.

در روابط میان شغلی نیز تفاوت میان جایگاه زنان و مردان قابل مشاهده است. مردان به طور کلی کمتر از زنان در رفتارهایشان محدودیت دارند و بیشتر از زنان از فضاهای مشخص استفاده می کنند. در هنگام صحبت کردن نیز صحبت زنان را قطع می کنند و نیز آراء خود را بر دیگران تحمیل می کنند.

در صحنه سیاست، مشارکت سیاسی زنان با موانع جدی ساختاری روبروست. برای مثال عدم دسترسی به منابع مالی، شبکه های ارتباطی، پست های سیاسی و اجرایی و عدم حمایت رهبران احزاب از فعالیت های آنها موجب گردیده است که زنان کمتر به موقعیت های مهم دست یابند. علی رغم تحولات اخیری که موجب ورود زنان به صحنه های سیاسی شده است، هنوز اکثریت کسانی که قانون وضع می کنند و یا مجری آن هستند، مردانند و ماهیت بعضی از قوانین بغض آلود به نظر می رسد.

زنان در مدارس، بخش اعظمی از معلمان ابتدایی را تشکیل می دهند و حال آنکه در دانشگاه ها نسبت آنها کاهش می یابد و ارتقاء آنها در محافل آکادمیک محدود است. بیشتر فرصت های مطالعاتی و ارائه این امتیازات به مردان هیچ گونه توجیهات منطقی جز یک نوع ایدئولوژی جنس گرایانه ندارند.

در حوزه بهداشت و سلامت نیز تفاوت های قابل ملاحظه ای میان زنان و مردان مشاهده می شود. برای مثال بحث های عمومی در مورد بهداشت و سلامتی، دلالت های حاصل را در مورد زنان در بردارد. اگر چه گفته می شود عمر زنان بیشتر از مردان است، اما گزارش های پزشکی نشان می دهد که زنان بیشتر از مردان مریض می شوند و در شرایط ناتوانی در سال های پیری، میرایی زنان بیشتر از مردان است و حال آنکه مسئولیت اولیه سلامتی سایر افراد خانواده نیز بر عهده زنان است.

ذکر مسایل فوق، توجه ما را به منزلت و جایگاه زنان در جامعه جلب می کند. در طول سال های گذشته تعداد کمی از مردم به نحو جدی در مورد زنان و تجربیات آن ها فکر کرده اند. الگوهایی که زندگی زنان را تحت تأثیر قرار می دهد، الگوهای طبیعی و یا مورد انتظار تلقی شده اند. تعداد کمی از افراد منزلت و جایگاه زنان را در جامعه ما مورد سئوال قرار داده اند و در عوض این گونه تصور می شود که زنان به حقوق کامل خود دست یافته اند و حال آنکه نکات فوق بیانگر این موضوع است که اگر چه زنان راه زیادی را طی کرده اند، اما هنوز راه زیادی را در پیش روی دارند.

مطالعه و تحقیق در مورد مسایل زنان می تواند بسیاری از غفلت های گذشته را جبران نماید و دانش جدیدی را برای سیاست های اجتماعی فراهم سازد. ناگفته نماند که این گونه تحقیقات باید با توجه به بعد فرهنگی و اجتماعی و به دور از تندروی های افراطی، نزاع های سیاسی و خود باختگی فرهنگی صورت گیرد. عواملی که امروزه آفت بحث های مربوط به زنان گردیده است به طوری که بحث در حوزه زنان، امروزه از یک سو تحت تأثیر دیدگاه های افراطی جزم اندیشانه و از سوی دیگر تحت تأثیر دیدگاه های شبه روشنفکری منفک از شبهه های اجتماعی قرار دارد. دیدگاه هایی که علی رغم داعیه های خود از درک مسایل زنان عاجز می باشند.

تفکر و تحقیق عالمانه در مورد زنان می تواند نحوه تفکر ما را در مورد جامعه تغییر دهد و موجب تجدید نظر در فهم ما نسبت به نهادهای اجتماعی گردد.

تفکر در مورد زنان می تواند الگوهای عمیق روابط جنسیتی را در جامعه ما آشکار سازد، الگوهایی که بخشی از دنیای اجتماعی ما هستند، الگوهایی که نحوه فکر کردن و عمل کردن ما را تحت تأثیر قرار می دهند.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها