پاسخ به:مهم ترین مسأله امروز زنان چیست؟(دیدگاه کارشناسان مسائل زنان)
سه شنبه 2 دی 1399 4:11 PM
فاطمه آلیا کارشناس مترجمی زبان انگلیسی و کارشناس ارشد علوم سیاسی است او در نهادهای مختلف فرهنگی چون سازمان تبلیغات اسلامی، جهاد و سایر نهادهای فرهنگی فعالیت کرده و در زمینه های سیاسی هم از دوران دانشجویی عضو احزاب سیاسی مختلف بوده و در حال حاضر عضو کمیسیون فرهنگی، عضو فراکسیون فرهنگیان، عضو فراکسیون زنان و عضو فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی است.
مهم ترین چالش انسان ها، بویژه زنان عدم شناخت کامل حقوق و مسئولیت هایشان است. این موضوع به قدری عمیق و مهم است که علت مشاهده مواردی مثل تزلزل در تصمیم گیری و انفعال از سوی خانم ها این است که آنها به صورت باور و اعتقاد در خصوص حقوق و تکالیفشان به نتیجه نهایی نرسیده اند. سعادت نوع بشر بستگی به نوع جهان بینی اش دارد نه جهان بینی و تفکراسلامی هم که تعریف از انسان دارد، نگاهش به انسان بر اساس اراده و مسئولیت است. در مورد زنان هم این اصل صادق است. زنان ما در هجمه یک نوع فرهنگ غربی، دچار آثار و تبعات همان هجوم شده اند در نتیجه در مورد تکالیف و مسئولیت ها و حقوق خودشان دچار تردید و تزلزل می شوند. به بیان کلی، این مسئله مهم ترین چالش در خصوص زنان است. اگر بخواهیم همین را واکاوی کنیم تبیین تکالیف واقعی و اصلی زن که مسیر سعادت او در راهسپاری به هدف خلقت هم مشخص می کند، مهم ترین چالش برای زنان ماست.
البته حق و مسئولیت از هم جدا نیستند یعنی هیچ حقی نیست که قبل از آن مسئولیتی وجود نداشته باشد چرا که هر حقی در قبال یک مسئولیتی ایجاد می شود اما آن هجمه ای که در دنیا وجود داشته و دارد همین بوده که زنان متوجه حقوقی شوند که با خلقت واقعی و خواسته و سرشت واقعی آنان تناسبی ندارد و حتی اگر تناسب ناقصی داشت می توانست تا حالا تحولی دردنیا برای زنان ایجاد کند. این حقوق با تفکراتی که ظاهراً فرهنگی هستند در نهان، اغراض سیاسی را دنبال می کند. حقوقی که وقتی زن خودش را در تقابل با مرد می ببیند را از او به عنوان مثلاً یک رقیب طلب می کند حقوق محدودی هستند و با این کشورهای غربی خاستگاه این حقوق هستند می بینم که در سال های گذشته هیچ اتفاقی در کشورهای غربی نیفتاده و به همان حقوق محدودی هم که ادعا می کنند نرسیدند، چون آن حقوق ناقص و تک بعدی است و زاییده تفکر مادی بشر است. این آثار و تبعات آن هجمه هستند. در مقابل ما هم با این اطمینان قلبی و خوش باوری و خوش باوری و خوش بینی که تا حدودی بیش از اندازه بوده حرکت کرده ایم اما با این خوش بینی، تلاش درجهت تبیین حقوق و تکالیف اسلامی در حد انتظار مطلوب و رضایت بخش نبوده و علت اینکه ما در یک مقاطعی حتی در بین خانواده های متدین و مجموعه های اسلامی این است که در مورد حقوق و تکالیف دچار نوسان در فرآیند تربیتی دختران، این قضیه مورد غفلت قرار گرفته است. در دین اسلام نگاهی متوجه خانواده است که وقتی دختر به دنیا آمد خانواده ها باید چه تصوری داشته باشند که این خانواده در مسیر خودش دچار چه شرینی ها و لطافت ها می شود، قابل ذکر است. بعد در ادامه توجه به احساسات و عواطف دختران و توجه به شخصیت دختران را مطرح می کند و آنها را به صورت خیلی پر رنگ در خانواده در نظر می گیرد. در آموزش و پرورش دختران که زنان آینده ی جامعه خواهند بود، حق و تکلیف و مسئولیت، شناخت آن استعدادهایی که خداوند در نهاد انسان قرار داده، شروع هر نوع تعلیم و تربیتی است چه در خانواده، چه در دبستان و حتی قبل از آن، کتاب های جداگانه خاص معرفت شناسی زنان که باعث بشود خودشان را بشناسند و از همان ابتدا در خانواده و بعد در جامعه خودشناسی داشته باشند نکته مهم و ظریفی است.
ما نیازمند تحول در نظام آموزش خانواده هستیم. الآن در کشور ما بحثی تحت عنوان آموزش خانواده وجود دارد که به این وسیله باید برای آموزش خانواده تربیت شوند که این نیازمند فرهنگ سازی است تا خانواده ها یاد بگیرند پسرها و دخترهای خودشان را طوری تربیت کنند که فرزندان آنها که زنان و مردان آینده هستند یاد بگیرند در آینده چطور برخورد کنند و چطور رفتار کنند که این بحران را ما بعدها در حقوق و مسئولیت ها نداشته باشیم که مردان تکالیف خودشان و حقوق زنان را نشناسند و زنان هم تکالیف خودشان و حقوق مردان را نشناسند. اینها در بحث آموزش خانواده مطرح است که ما می بینیم بیشتر محتوای منابع و کتب مربوط به آموزش خانواده هم دستاوردهای جامعه شناسی و روانشناسی غربی دارد که بر مبنای فرهنگ ناب اسلامی نیست. بنابراین اینجا، در بحث آموزش خانواده ها تحول لازم است چون دختران و پسران ما در فرآیند تربیتی باید مسئولیت های خودشان را بشناسند، یعنی بررسی ها نشان می دهد که خانواده های ما به تکالیفشان آشنا نیستند تا حقوق زنان را رعایت کنند. در اینجا لازم است که خود زنان که این خلأ را می بینند در تربیت فرزندانشان تلاش کنند که خلأ نسل فعلی در مورد حقوق زن به فرزندان آنها منتقل نشود که این مستلزم این است که باید وقت بیشتری برای فرزندانشان بگذارند. به همین دلیل است که ما همیشه ادعا می کنیم زن محور خانواده است که می تواند به فرزند پسر خودش که مرد آینده است آموزش بدهد که حقوق زنان را رعایت کند. در حال حاضر هم مجلس و دولت با ایجاد مراکز مختلف برای زنان در این راستا قدم برداشته تا کمکی باشد که زنان در آینده از چالشی که ما اکنون از آن صحبت می کنیم دور باشند و مهم ترین راه این قضیه افزایش وقت زنان در خانواده هاست یعنی رسالت برای خانواده بودن زنان باید روز به روز تبیین بشود و قداست و اهمیت خانواده باید شناسانده شود تا آن اصل ده قانون اساسی رعایت شود.