موسی مبرقع علیه السلام دانشمندی از تبار وحی
سه شنبه 18 آذر 1399 1:58 PM
حوزه/حضرت موسی مبرقع علیه السلام فرزند بلافصل امام جواد علیه السلام، از جمله راویان حدیث و دانشمندان عصر خود به شمار میرفت که طی چندین دهه اقامت در قم، منشأ خدمات و برکات فراوان بودند.
به گزارش خبرگزاری حوزه، بیست و دوم ربیع الثانی سالروز رحلت حضرت موسی مبرقع علیه السلام است؛ فرزند بلافصل امام جواد علیه السلام و برادر امام کوچکتر امام هادی علیه السلام که مرقد مطهرشان در قم، به عنوان سومین قطب زیارتی استان و یکی از مراقد مشهور در جهان تشیع است.
ایشان در حدود سال ۲۱۴ هجری قمری، دو سال بعد از ولادت امام هادی علیه السلام در مدینه به دنیا آمد. مادر ارجمند حضرت، سمانه مغربیه، بانویی است که امام هادی علیه السلام در شأن ایشان فرمود: «مادر من، بانویی است که حق من را می شناسد. او از اهل بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نمی شود و مکر جبار عنود به او راه نیابد. او همواره مورد نظر لطف خداوندی است و در شمار مادران صدیقان و صالحان است».[۱] امامزاده موسی مبرقع علیه السلام در دامان چنین مادری پاک، طاهر و والا مقام تربیت گردید که فرزندانش از صدیقان و صالحان به شمار میروند.
مسعودی در «اثبات الوصیه» روایتی را نقل میکند که «امام جواد علیه السلام فرمودند: ابوالحسن (امام هادی علیه السلام) به من و موسی به مادرش شباهت دارد.»[۲] بنا بر این روایت، امامزاده موسی مبرقع علیه السلام وامدار صفات برگزیدهای از ناحیه مادر ارجمندشان میباشند از جمله اینکه ایشان دارای بصیرت و ولایتپذیری و برخورداری از مقام قرب الهی است به گونهای که شیطان به او نزدیک نمیشود و نمیتواند او را بفریبد و همواره مورد تأیید خدای متعال و مشمول لطف الهی است.
در شناخت موقعیت و جایگاه حضرت موسی مبرقع در نزد امام جواد علیه السلام، علامه کلینی در الکافی روایتی را نقل میکند که: امام جواد علیه السلام قبل از شهادتشان طبق وصیت نامهای در روز یک شنبه سوم ذی حجه سال ۲۲۰هجری قمری، فرزندشان موسی مبرقع را پس از رسیدن به سن بلوغ، بدون شخص ناظر، متولی موقوفات و صدقاتشان قرار دادند.[۳] بنا بر تصریح امام جوادعلیه السلام در این وصیت نامه، حضرت موسی مبرقع به طور مستقل حتی بدون مشارکت برادر بزرگوارشان امام هادی علیه السلام متولی بخشی از موقوفات امام جواد گردید که این امر نشان از مقام عدالت، امانتداری، دین داری و کیاست جناب موسی مبرقع در نزد امام جواد علیه السلام دارد.[۴]
حسن بن محمد بن حسن قمی، از معاصرین شیخ صدوق در کتاب تاریخ قم که نگاشته سال ۳۷۸ هجری قمری است درباره موسی مبرقع مینویسد: اول کسی که از سادات رضویه به قم آمد، ابوجعفر موسی بن محمد بن علی الرضا بود که در سنه ۲۵۶ هجری قمری به قم وارد شد و پیوسته بر صورت خود برقع و نقاب میگذاشت از این رو او را موسی مبرقع گویند و چون وارد قم شد بزرگان عرب او را از قم بیرون کردند و به کاشان رفت، چون به کاشان رسید احمد بن عبد العزیز بن دلف عجلی او را اکرام کرد و هدایای بسیار به او بخشید. پس ابوالصدیم حسین بن علی بن آدم اشعری، یکی از رؤسای عرب اشعری، اهل قم را به سبب بیرون کردن موسی بن محمد بن علی توبیخ کرد و رؤسای عرب را به نزد ابی جعفر موسی فرستاد و ایشان نیز خدمتش شتافتند و از او عذر خواهی کردند و او را با احترام به قم آوردند و او را گرامی داشتند. پس از آن خواهران وی، زینب (اولین کسی که بر قبر حضرت معصومه علیها السلام قبه ای بنا کرد) و ام محمد و میمونه دختران حضرت جواد علیه السلام و بریهه دخترش به نزد وی آمدند و تمام ایشان در قم وفات یافتند و نزد فاطمه علیها السلام مدفون شدند.
حضرت موسی مبرقع علیه السلام، هشت روز مانده به آخر ماه ربیع الثانی سال ۲۹۶ هجری قمری در ۸۲ سالگی دار فانی را وداع گفت و حاکم قم، عباس بن عمرو غنوی بر وی نماز خواند. ایشان، در خانهای که به خانه محمد بن حسن بن ابی خالد اشعری ملقب به شنبوله از اصحاب امام جواد علیه السلام معروف بود؛ دفن گردید.[۵]
حضرت موسی مبرقع علیه السلام، تحت آموزههای وحیانی پدر ارجمندشان امام جواد و برادر گرامیشان امام هادی علیهما السلام به عنوان یک شخصیت برجسته در علم و فضیلت و تقوا در بین مردم شناخته می شدند. یحیی بن اکثم، قاضی دربار خلفاء بنی عباس با یک نقشه از پیش تعیین شده از طرف دستگاه حکومت در راستای دشمنی و کینهتوزی با بیت امامت و ولایت و تخریب مقام اهل بیت پیامبر علیهم السلام که در نزد مردم، سؤالاتی پیچیده و دشوار که عمدتا شبهات قرآنی و فقهی بود، از جناب موسی مبرقع علیه السلام به صورت مکتوب پرسید که نشان از موقعیت علمی ایشان در نظر برجستهترین دانشمند حکومت بنی عباس دارد. حضرت موسی مبرقع علیه السلام با کیاست و ولایتپذیری خویش سؤالات یحیی بن اکثم را به امام هادی علیه السلام عرضه میکند و آن حضرت نیز پاسخی صریح و دندانشکن به سؤالات یحیی بن اکثم میدهند و دستگاه حکومت را دچار شکست مفتضحانهای میکنند.[۶]
منابع معتبر حدیثی شیعه با نظر به میزان وثاقت و عدالت حضرت موسی مبرقع علیه السلام، نسبت به ثبت احادیث ایشان، اقدام نمودهاند. بخشی از این منابع معتبر عبارتند از: تحف العقول: متن کاملی از نامه را با سیزده سؤال که موضوعات ۷ عدد آن، شبهات قرآنی و ۶ عدد آن فقهی است؛ گزارش کرده است.( تحف العقول، صص ۴۷۱ الی ۴۸۱) الاختصاص: نامه مزبور را با ۱۲ سؤال بیان کرده است. الاختصاص، صص ۹۱ الی ۹۶) تفسیر قمی: دو سؤال را متناسب با تفسیر آیات سوره یوسف(تفسیر قمی: ج ۱، صص۳۵۶ و ۳۵۷) و سوره شوری (همان: ج ۲، صص۲۷۸ و ۲۷۹) آورده است. تفسیر عیاشی: ۴ سؤال را متناسب با تفسیر آیات سوره های آل عمران ( تفسیر عیاشی: ج۱، ص۱۷۶)، اعراف(همان: ج۲، ص۹)، یونس(همان: ج ۲، ص ۱۲۸) و یوسف(همان: ج ۲، ص۱۹۷) بیان کرده است. الکافی و تهذیب الاحکام: یک سؤال فقهی را با موضوع میراث خنثی آورده است. (الکافی: ج ۷، صص ۱۵۸ و ۱۵۹ - تهذیب الاحکام: ج ۹، ص ۳۵۵) علل الشرائع: یک سؤال قرآنی را در تفسیر آیه ۹۴ سوره یونس آورده است. (علل الشرائع: ج۱، ص۱۲۹)
______________
[۱] (دلائل الأمامه، طبری:ص۴۱۰)
[۲] (اثبات الوصیه: ص۲۲۸)
[۳] الکافی: ج۱ ص۳۲۵
[۴] رک: البدر المشعشع فی أحوال ذری؛ موسی المبرقع، محدث نوری
[۵] تاریخ قم، صص۲۱۵و۲۱۶
[۶] تحف العقول، ص۴۷۸