حسابداری چیست ؟
شنبه 15 آذر 1399 7:34 AM
حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است که با فراهم کردن اطلاعات لازم کمک می کند تا سرمایه گذارها، اعتبار دهندگان، مدیران و دولت نسبت به مسائل اقتصادی بهتر بتوانند تصمیم بگیرند. حرفه حسابداری جزء یکی از مشاغل حساس جامعه محسوب می شود؛ در واقع به دلیل محاسبات و جزییاتی که در این شغل اهمیت زیادی دارند، دقت و توجه بالای حسابدار را می طلبد.
حسابداری یک سیستم است که در آن فرآیند جمعآوری، طبقهبندی ، ثبت، خلاصه کردن اطلاعات و تهیه گزارشهای مالی و صورتهای حسابداری در شکلها و مدلهای خاص انجام میگیرد. تا افراد ذینفع درون سازمانی مثل مدیران سازمان و یا برونسازمانی مثل بانکها، مجامع عمومی سازمان ها ی مورد نظر و یا مقامات مالیاتی بتوانند از این اطلاعات استفاده کنند. به همین دلیل کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند، بیشترکار دفترداری انجام می دهند تا حسابداری، چرا که گزارشها وصورتهای مالی این اینگونه از افراد مطابق استاندارد های حسابداری نیست و پردازش کافی نمیشود . برای مثال یک حسابدار تجربی نمیتواند براحتی بین دارایی کوتاه مدت و بلند مدت تفاوت قائل شود و یا نمیداند که چگونه باید معاملات ارزی را در دفاتر ثبت کرد.
به بیانی ساده حسابداری یک زبان است. زبانی که راجع به موقعیت مالی یک سازمان اطلاعاتی را فراهم میکند. اگر یادگیری حسابداری را آغاز کنید در اصل شروع به آموختن این زبان تخصصی کردهاید. با یادگیری زبان حسابداری میتوانید عملیات مالی هر نوع سازمانی را بفهمید و با آن ارتباط برقرار کنید؛ زیرا اطلاعات مورد نیاز اغلب سازمانها بسیار شبیه به هم هستند و میتوان آنها را در سه دستهی اصلی طبقهبندی کرد: اطلاعات عملیاتی، اطلاعات حسابداری مالی، و اطلاعات حسابداری مدیریتی.
کار حسابدار به طور خلاصه، شامل سه مرحله ثبت، تهیه گزارش و ارایه آن است؛ یک حسابدار معمولا اطلاعات مالی را ثبت و گزارشات مالی را تهیه و به مدیریت شرکت یا مراجع قانونی ارائه می کند. حسابدارن داده های خام را در دفاتر و نرم افزارهای حسابداری ثبت و به آنها نظم می بخشند. محصول نهایی کار یک حسابدار گزارشات و صورت های مالی است که مبنای تصمیم گیری ذینفعان (مدیران، مجامع عمومی سازمان، سرمایه گذاران، دولت و…) می باشد.
مهمترین شاخه های حسابداری عبارتند از حسابداری صنعتی، حسابداری مالی، حسابرسی، حسابداری دولتی و حسابداری مدیریت.
این حسابداری که بتدریج و پس از انقلاب صنعتی روی داد در جهت نیاز به دانستن بهای تمام شده محصولات تولیدی بود. در این نوع از حسابداری هدف اصلی سیستم دانستن بهای تمام شده یک واحد از نظر تمامی عوامل هزینه میباشد. همزمان و همراه با تکامل ابزارها و شیوه های تولید، در سده های بعد، روشها و شیوههای هزینهیابی پیشرفتهای ابداع و بکار گرفته شد که هزینه عملیات را بدرستی شناسایی نماید.
حسابداری صنعتی امروزه ثمره این فرایند شتاب آمیز تکاملی است که اصولا” همان هدف اندازه گیری و گزارش بهای تمام شده محصولات، خدمات و فعالیتها را دنبال میکند.
این نوع از حسابداری را می توان حسابداری گزارش نیز نامید. زیرا هدف اصلی در این نوع از حسابداری، تهیه صورتهای مالی اساسی میباشد که مورد نیاز استفاده کنندگان از این صورتهای مالی است. شاید بتوان گفت که دلیل اصلی پیدایش این نوع حسابداری، اصل تفکیک شخصیت میباشد. این اصل امکان مشارکت صاحبان سرمایه ای را که به تجارت نمی پرداختند ممکن ساخت و به این شکل باعث رشد و توسعه بنگاه های تجاری شد. این نوع از مشارکت باعث پیدایش سهام و بازار بورس شد. البته دلیل اصلی ایجاد بازار بورس را می توان، افزایش شمار شرکتهای سهامی دانست.
یکی دیگر از موضوعات اصلی که در این دوران تأثیر اساسی بر رشته حسابداری گذاشت برقراری مالیات بر درآمد بود. این نوع از مالیات که در اغلب کشور های صنعتی اروپا وسیله ای برای تأمین عدالت اقتصادی است از اوایل قرن نوزدهم ایجاد و به تدریج جزئی از نظام مالیاتی کشورها شد. تعیین مالیات بر درآمد مستلزم شناخت دقیق سود خالص بود و لازمه این شناخت نگهداری حسابها و دفاتر منظم و تهیه صورتهای مالی که میزان سود را به درستی نشان دهد. به این ترتیب دولتها به صورت یکی از اصلی ترین استفاده کنندگان از صورتهای مالی مؤسسات درآمدند.
دیگر استفاده کنندگان از این صورتهای مالی عبارتند از بانکها، اعتبار دهندگان، بستانکاران بلند مدت و کوتاه مدت، فروشندگان، مشتریان، کارکنان، سرمایهگذاران بالقوه، کارگزاران بازار سرمایه، جامعه و مدیریت مؤسسه.
اندیشه کنترل عمومی بر هزینه های دولت از اواخر قرن نوزدهم میلادی به بعد پدید آمد و دولتهای برخی از کشور های اروپایی مکلف شدند که درآمدها و هزینه های سالانه خود را پیش بینی و به تصویب مجلس نمایندگان برسانند و بدین ترتیب، تنظیم و تدوین بودجه دولت متداول گردید پیدایش و رواج سیستم بودجه، سیستم حسابداری متناسبی را طلب می کرد که این جریان به پیدایش حسابداری دولتی به صورت رشتهای متمایز انجامید.
در اواخر قرن نوزدهم مدیریت علمی به عنوان رشتهای خاص توسط فردریک تیلور مطرح گردید. مدیریت علمی بطور بسیار خلاصه، روش برخورد منظم و منطقی با مسائل سازمانها به منظور یافتن مناسبترین راه برای انجام هر کار است و بر کسب اطلاع دقیق و کامل از آنچه میگذرد و نتایجی که بر اثر هرگونه تغییر حاصل میشود تأکید دارد. این نوع از مدیریت نیاز زیادی به اطلاعاتی از قبیل بهای تمام شده محصولات و خدمات، مقدار تولید، هزینه اجزاء مختلف تولید، قیمت فروش محصولات و خدمات و ظرفیت منابع مختلف نظیر ظرفیت تولیدی ماشین آلات و تجزیه و تحلیل این اطلاعات داشت. این جریان، نیاز به اطلاعات و بخصوص اطلاعات مالی را فزونی بخشید. افزایش استفاده مدیران از اطلاعات مالی موجب شد که روشهای هزینه یابی تولیدات، خدمات و فعالیتها بهبود و توسعه یابد و اطلاعات مفصل تری از جنبه های مختلف مالی فعالیتها فراهم آید.
بدین ترتیب، حسابداری مدیریت به عنوان رشتهای خاص در اوایل قرن حاضر شکل گرفت.
یکی از مباحث جدید در دانش حسابداری، نگرش نوین به منابع انسانی به عنوان یکی از موثرترین عوامل مولد در ایجاد درآمد موسسات است. در این مبحث، ارزش اقتصادی منابع انسانی به مثابه دارایی با اهمیت موسسه تلقی و امکان ارایه آن در صورتهای مالی مطرح می گردد.
سابرسی، بررسی گزارش مالی شرکت (بهصورتیکه در گزارش سالانه ارائه شده) توسط فردی مستقل از شرکت است. گزارش مالی شامل ترازنامه، صورت درآمد، صورت تغییرات در حقوق صاحبان سهام (statement of changes in equity)، صورت گردش نقدی (cash flow statement) و یادداشتهایی شامل خلاصهای از سیاستهای مهم حسابداری و سایر یادداشتهای توضیحی است.
– مدیریت شرکت موردنظر، گزارش مالی شرکت را تهیه میکند. گزارش مالی باید براساس الزامات قانونی و استانداردهای گزارشگری مالی تهیه شود؛
– مدیران شرکت گزارش مالی را تایید میکنند؛
– حسابرسان با شناخت و درکی که (باتوجه به مسائل اقتصادی و صنعتیای که ممکن است درطول دورهی گزارشگری بر آن کسبوکار اثر گذاشته باشد) از فعالیتهای شرکت بهدست آوردهاند، بررسی خود را شروع میکنند.
– حسابرسان دربارهی هریک از فعالیتهای اصلی فهرستشده در گزارش مالی، هرگونه ریسکی را که میتواند اثر قابلتوجهی بر وضعیت مالی یا عملکرد مالی شرکت بگذارد و همچنین بعضی از اقداماتی را (که کنترلهای داخلی نامیده میشوند) که شرکت برای کاهش آن ریسکها در پیش گرفته است، شناسایی و ارزیابی میکنند.
– حسابرسان براساس ریسکها و کنترلهای شناساییشده، به این مسئله توجه میکنند که مدیران برای اطمینان از دقیق بودن گزارش مالی چه کاری انجام دادهاند و شواهد حمایتی را بررسی میکنند.
– سپس حسابرسان دربارهی اینکه آیا گزارش مالی، بهطورکلی چهرهای واقعی و منصفانه از نتایج مالی و وضعیت مالی شرکت و گردش نقدی آن را نشان میدهد و آیا مطابق با استانداردهای گزارشگری مالی و درصورت لزوم، قانون شرکتها (Corporations Act) است یا خیر، قضاوت میکنند.
– درنهایت، حسابرسان گزارش حسابرسی را برای سهامداران یا اعضای شرکت تهیه و در آن نظر خود را بیان میکنند.
حسابرسی انواع گوناگون دارد و مهمترین آنها عبارتند از:
– حسابرسی صورتهای مالی
– حسابرسی رعایتی
– حسابرسی عملیاتی
– حسابرسی قانونی
– حسابرسی داخلی
– حسابرسی صورتهای مالی
هر گاه از حسابرسی بدون قید و شرط اضافی یاد شود، منظور همان «حسابرسی صورتهای مالی» یا به اختصار «حسابرسی مالی» است. هدف اصلی این حسابرسی اعتباردهی به صورتهای مالی است. منظور از اعتباردهی، اظهار عقیده یا قضاوت شخص یا اشخاص مستقل و ذیصلاح نسبت به مطابقت تمامی جنبههای با اهمیت ادعاهای منعکس در صورتهای مالی با معیارهای تعیین شده یعنی اصول حسابداری است. البته چنین اظهار نظر یا قضاوتی باید مبتنی بر شواهد معتبر و کافی باشد.
اصول حسابداري نیز به طور کلی شامل موارد زیر می باشند که دانستن آنها برای هر حسابداری ضروری می باشد.
• اصل قيمت تمام شده
• اصل وضع هزينه هاي همان دوره از درآمد همان دوره
• اصل افشاي حقايق
• اصل قابل اعتماد بودن
• اصل قابليت مقايسه
• اصل ثبات رويه
دولتها برای ایفای نقش خود در اقتصاد، نیازمند برخورداری از منابع درآمدی هستند. مالیاتها مهمترین منبع درآمد دولتها هستند. تعامل مردم و دولت از طریق مالیات، یکی از شاخصههای دموکراسی محسوب میشود. مالیات، قیمت یا بهای خدمات دولت است که مردم میپردازند. اتکای بعضی از دولتها به درآمدهای سهلالوصول نظیر درآمدهای نفتی، عوارض گمرکی به ارتباط دولت و مردم در بعضی از امور خدشه وارد کرده است؛ بهنحویکه دولتها میتوانند بدون توجه به تقاضای مردم روزبهروز بزرگتر و ناکارآمدتر شوند. بدیهی است که در این شرایط مالیات کارکرد مناسب خود را از دست میدهد و خود را با پیکرهی بیمار اقتصاد هماهنگ میکند که با اصلاحات ساختاری در عرصههای اقتصادی و سیاسی میتوان کارکرد مالیات در جامعه را اصلاح کرد.
مالیات هزینهای اجباری است که توسط یک نهاد دولتی (در سطح محلی، منطقهای یا ملی) بهمنظور تأمین هزینههای مالی فعالیتهای دولت، تعیین و دریافت میشود. در علم اقتصاد، مالیات به هر نهاد یا شخصی که بارِ مالیاتی پرداخت میکند، از کسبوکارهای مشمول پرداخت مالیات گرفته تا مصرفکنندگان نهایی محصولات یک کسبوکار، تعلق میگیرد. همانطور که گفته شد، هدف دولتها از دریافت مالیات، تأمین سرمایهی لازم جهت تحقق پروژهها و خدمات عمومی است. پرداخت مالیاتِ تعیینشده، یک وظیفهی اجباری محسوب میشود و چنانچه نهاد یا شخصِ مشمول بهعمد از پرداخت بدهیهای مالیاتی خود شانه خالی کند، از سوی مراجع قانونی مجازات خواهد شد. جمعآوری مالیات نیز توسط مراکزِ تحت نظارت دولت صورت میگیرد.
انواع مالیات در ایران به دو دسته زیر تقسیم میشوند:
الف) مالیات های مستقیم
ب) مالیات های غیرمستقیم
در تعریف این دو دسته از مالیاتها اختلافاتی وجود دارد با این وجود شایعترین تعریف این است که درصورتی که مؤدی مالیاتی و پرداختکننده مالیات یک نفر باشند آن مالیات مستقیم محسوب میشود وگرنه مالیات غیرمستقیم خواهد بود (به شخصی که مسئول پرداخت مالیات است، مؤدی مالیاتی گفته میشود)
تعریف ارزش افزوده به بیان ساده ، در واقع ارزش افزوده اختلاف بین ارزش کالاها و خدمات فروخته شده با ارزش کالاها و خدمات خریداری شده است . به بیان ساده مالیات بر ارزش افزوده مالیاتی است که خریدار هنگام خرید کالا و خدمات به فروشنده می پردازد و فروشنده نیز باید در دوره های زمانی مشخص آن را به دولت و سارمان امور مالیاتی پرداخت نماید .
در قانون سه نوع مالیات بر ارزش افزوده مقرر گردیده است :
مالیات بر ارزش افزوده از نوع مصرفی
مالیات بر ارزش افزوده از نوع درآمدی
مالیات بر ارزش افزوده از نوع تولیدی
مدیریت مالی یک سازمان، امری حیاتی و مهم است. یک مدیر خوب مالی میتواند با هوشمندی و درایت به پیشرفت و اوج گرفتن یک مجموعه و سازمان کمک کند و در حالت مقابل میتواند سبب افول یک سازمان باشد.
احتمالا میدانید که هر سازمان بخشهای مختلفی دارد و هر بخش زیر نظر یک مدیر اداره میشود. دپارتمان مالی یکی از بخشهای جداییناپذیر سازمانهاست و مدیر مالی نقشی کلیدی در آن ایفا میکند. میتوان گفت وظایف مدیر مالی شبیه به وظایف یک خزانهدار است که مضاف بر آن، مسئولیتهای تحلیلی هم دارد و این مسئولیتها شامل پشتیبانی از تیم مدیریت در تصمیمهای عملیاتی سازمان میشود.
مدیر مالی باید سرمایه را به شیوهای مدیریت کند که بازده سرمایهگذاری حداکثر و ریسک حداقل شود. همچنین اطمینان حاصل شود که ساختار کنترلی مناسبی بر انتقال و سرمایهگذاری سرمایهها وجود دارد.
به علاوه، مدیر مالی به تحلیل مالی در حوزههایی مثل برآورد کردن، بودجهبندی، مشارکت در تحلیل کاهش هزینهها و بازبینی نحوهی عملکرد عملیاتی میپردازد. سِمت شغلی مدیر مالی از سمت تحلیلگر مالی بالاتر است.