اطلس کشورهای منقرض شده یا مکان هایی که از روی نقشه حذف شده اند!
پنج شنبه 24 مهر 1399 10:00 AM
گرچه نقشه جهان به نظر روی سنگها بنا شده است، اما درواقع سیال است و به دلیل نیروهای زمینشناسی، سیاست، درگیری یا پول، مرزها دائماً جابجا میشوند. در طول این مسیر، ملتهای جدید بسیاری به وجود آمدهاند، اما بعد از چند سال که شرایط بار دیگر تغییر میکند، چند سال یا حتی چند روز پسازآن از بین میروند.
و همانطور که در کتاب جدید "اطلس کشورهای منقرضشده " توسط نویسنده گیدئون دفو بسیار مشهود است، دلیل از بین رفتن آنها همیشه نتیجه دیپلماسی بینالمللی، برجام یا پیمان صلح نیست. اغلب این موضوع فقط به حماقت برمیگردد.
دفو سرنوشت 48 ایالت از بین رفته را در کتاب سرگرمکننده خود جمعآوری کرده است و در چند پاراگراف مهم با جزئیات دقیق ریشه و نتایج هر یک را شرح میدهد که شامل ماجراجویی، طرحریزی و بیکفایتیها است .
علت اصلی این انقراضها ورودیهای عجیبی است که از روش عادی (فروختهشده به انگلیس) تا سوارهنظام (پرتاب یک سکه) تا روشهای کاملاً عجیبوغریب (تلفنها) متغیر است. این کتاب که درباره آن تحقیق شده است، از قصههایی الهام گرفته شده است که خود نویسندگان اعتراف کردهاند " نقشه نادر "ی است که دفو در طول سالها جمعآوری کرده است.
دفو میگوید: «من به یاد میآورم که از کودکی کشف کرده بودم که اشکال روی نقشه همیشه ثابت نیستند . من فکر کردم اینیک وضعیت پادشاهی گمشده در آتلانتیس است، اما اینطور نیست و داستانها از این هم احمقانهترند.»
جمهوری سونورا را ببینید، یک منطقه ساحلی بزرگ در مکزیک امروزی که در مدت کوتاهی به دست ویلیام واکر، یک فرصتطلب بیاعتبار، به یک مکان پراکنده در نقشه تبدیل شد و با پشتیبانی از 50 ارتش نیرومند ادعای خود را تأیید کرد.
سرانجام پس از لشکرکشی ارتش واکر، که در اثر بیماری، فرار از زندان و راهزنان 30 نفر از سربازان خود را از دست داد ، به دستور رئیسجمهور ایالاتمتحده دستگیر شد و هیچکس علت مرگ او را جدی نگرفت .
دفو کشورها را به چند دسته تقسیم میکند،که بسته به شرایط آنها بر اساس سیاست فوتبال ، پادشاهی بایگانیشدهاند. دفو میگوید به نظر میرسد وقتی نوبت به ایجاد ملتهایی با عمر کوتاه میرسد انواع مختلفی از آن وجود دارد.
همانطور که این رویداد در بسیاری از نقاط این کشور اتفاق افتاد، منطقه Fiume ایتالیایی زبان در پایان جنگ جهانی اول با استفاده از یکقلم در حین سوارکار، مرزهایش را دوباره طراحی کردند . این مورد در یوگسلاوی تازه تأسیس نیز پیش آمد.
D'Annuzio با حمایت یک باند خشن به نام "لژیونر "، با پیدا کردن فرصت، قلمرو را تصرف کردند و سپس با بیش از یک سال ریاست، باعث ایجاد سردرگمی و هرجومرج شدند تا اینکه پس از برانگیختن خشم ایتالیا از ریاست برکنار شدند .
Moresnet بیطرف یکی دیگر از کشورهای کوچکی است که توسط کشورهای بزرگتر که قلمروهای مورد مناقشه خود را طرح کردهاند، ایجاد شد، این بار در پایان جنگهای ناپلئون این اتفاق رخ داد . این معدن در سال 1816 ایجاد شد و بیش از یک معدن روی بین بلژیک و پروس بود.
دفو میگوید: من Neutral Moresnet را نقطهای معتدل میدانم.
Moresnet بیطرف جایی است که چند پسر بزرگ نمیتوانند در مورد اینکه چه کسی باید یک بخش زمین را داشته باشد توافق کنند، بنابراین درنهایت تصمیم میگیرند که آن زمین متعلق به کسی نباشد . هیچکس هرگز از افرادی که در آنجا زندگی میکنند نظر آنها را نمیپرسد.
این قلمرو مثلثی شکل درواقع بیش از یک قرن باقیمانده بود، تا اینکه در پایان جنگ جهانی اول توسط بلژیک گرفته شد و توانست برای مدتی با معدن روی خود را حفظ کند. وقتی این معدن بسته شد، سرنوشت آن هم محتوم اعلام شد.
دفو میگوید: اینکه یک کشور چگونه تلاش میکند تا خود را تثبیت کند برای من جذاب است. آنها یک کارخانه تولید نوشیدنی راهاندازی کرده و تمبرهای خود را تولید میکنند، زیرا فکر میکنند که میتوانند مجموعهداران را به خود جذب کنند و به این شکل به حیاتشان ادامه دهند.
آنها حتی در نظر داشتند که به تنها کشور اسپرانتو زبان جهان تبدیل شوند، اسپرانتو خود، نمای خوشبینانهای از آینده است. از دیگر نکات جالبتوجه میتوان به دولت این سرزمینی که در سال 1943 به زادگاه بیمارستان اتاوا اعطاشده است اشاره کرد تا پرنسس جولیانای هلند بتواند وارث بالقوهای را به دنیا آورد.
داستانهای بسیار ترسناکی نیز وجود دارد که شامل آنچه دفو "درجه ناخوشایند " مینامد میشود .
کمتر قصهای از داستان دولت آزاد کنگو که در سال 1885 در آفریقای مرکزی و از طریق برخی معاملات تجاری بسیار توسط لئوپولد دوم پادشاه بلژیک شکل گرفت، بدتر بوده است. لئوپولد با کنار گذاشتن دولت دموکراتیک خود، از یک شرکت خصوصی برای به دست آوردن زمینهای وسیع استفاده کرد و سپس آنها را به یک انبار عظیم لاستیک تبدیل کرد و ساکنان آن مجبور به کار بودند و درواقع یک کشور برده ایجاد کردند.
باکمال تعجب، درزمانی که گسترش و بهرهبرداری از امپراتوری در اوج بود، قساوت هایی که به نام لئوپولد انجام شد خشم همسایگان اروپایی بلژیک را برانگیخت و دولت خجالتزده وی را مجبور کرد دولت آزاد کنگو را از دست او خارج کند.
دفو میگوید اگرچه او عادت داشته است داستانهای سورئال و گاه احمقانهای برای رمانهایش بیان کند، اما داستانهای جمعآوریشده در "اطلس کشورهای منقرضشده " اغلب عجیبتر هستند. وی میگوید: «بسیاری از این مطالب مضحک هستند طوری که نمیتوانید به آنها فکر کنید . این از هر چیزی که من تصور میکردم احمقانهتر است.»
او میگوید، در دنیایی که مرزهای آن هنوز برای قدرت مورد اعتراض قرار میگیرند داستانهای بسیاری برای نوشتن وجود دارد.
دفو میگوید: «من فقط فکر میکنم که هرگز یک مجموعه ثابت از مرزها وجود نخواهد داشت.»