0

پیامدهای فقر و ضرورت توجه به آن از منظر امام رضا(ع)

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

پیامدهای فقر و ضرورت توجه به آن از منظر امام رضا(ع)
پنج شنبه 24 مهر 1399  9:12 AM

پیامدهای فقر و ضرورت توجه به آن از منظر امام رضا(ع)

امام رضا(ع) می فرماید: «المسکنه مفتاح البوس»  ( بحار 75/353) فقر کلید بدبختی هاست. یعنی دزدی، بزهکاری، خودفروشی، جرم و جنایت، ناامنی و... در پیوند با فقر قابل تبیین می باشندت. مطالعات علمی و تجربی چه در ایران و چه در خارج از ایران این سخن را تایید می کند. رئیس نیروی انتظامی کشور چندی پیش اعلام کرد که در پی نوسانات قیمت ها در کشور و تاثیر منفی آن بر قیمت کالاها تا پایان آبان ماه دزدی های زیر 100 هزار تومان، 20% افزایش یافت. [1]

یکی از پیامدهای فقر این است که انسان از فرط گرسنگی و نداری مجبور به فروش فرزند خود می شود. در روایتی آمده است  که فردی به نام زکریا بن آدم از اصحاب امام رضا(ع) از وی سوال می کند: مردی ذمی بخاطر شدت فقر و گرسنگی، وقتی دید که نمی تواند فرزندش را از گرسنگی نجات دهد، فرزندش را آورد و گفت وی را در برابر سبر کردنش، به بردگی ببر. امام فرمودند این درست نیست چه فرد مسلمان و یا غیر مسلمان باشد. ( تهذیب 7/77)

 امروزه پدیده قاچاق انسان یک شغل پر درآمد برای دسته هایی از مردم است که از فقر و گرسنگی گروهی سوء استفاده می کنند و به این شغل کثیف اشتغال می ورزند. البته شکل های آن در هر محیطی متفاوت است. یکی از شکل های آن، به عقد در آوردن دختران خردسال برای مردان بزرگ سال است. همین چند روز پیش در یکی از سایت های خبری آمده بود که دختری 15 ساله به عقد پیرمردی 90 ساله در عربستان درآمده است.[2] این نیز ریشه در فقر داشته و به شکلی همان فروش انسان است.

چندی پیش در سایت خبرگزاری ایلنا آمده بود که 2.5 میلیون نفر بچه های در سن تحصیل هستند که برای گذران زندگی مشغول به کار می باشند.[3]   

بی جهت نیست که در وصیت رسول الله (ص) به علی(ع) آمده است اربعه من قواصم الظهر .. و فقر لایجد صاحبه مداویاً ( ) چهار چیز کمرشکن است یعنی این قدر تلخ است که انسان نمی تواند از ناراحتی آن بر قامت خود بایستد. یکی از آنها این است که فرد برای گذران زندگی خویش تمامی تلاش خود را می کند اما باز هم در فقر به سر می برد. مانند بیماری که به هر داروخانه ایی مراجعه می کند اما داروی مورد نظرش را نمی یابد. 

دلایل پیدایش و تداوم فقر در جامعه متعدد می باشند. از دلایل فردی و شخصی مانند تنبلی، داشتن روحیات ناسازگار، دست کجی و... گرفته تا دلایلی که در شمار دلایل کلان جامعه قرار دارند.  

از منظر قرآن کریم یکی از دلایل فقر، رانت­خواری گروه هایی از افراد جامعه از منابع عمومی و در نتیجه تمرکز ثروت در دست گروه هایی از مردم و شکل گیری فقر در جامعه است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

«و ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول ولذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل کی لایکون دوله بین الاغنیاء منکم» (حشر/7) 

ترجمه: آنچه خداوند از اهل آبادی ها به پیامبرش باز گرداند، از آن خدا و پیامبر وخویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا این اموال در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد.

گرچه در این آیه سخن از فیئ (مالی که بدون جنگ به دست مسلمانان می رسد) است، اما منظور هر چیزی است که اولا در میان مردم ارزش داشته ثروت محسوب می شود و ثانیا هیج کس برای آن زحمتی نکشیده، عرقی نریخته است، در این صورت آن چیز در مالکیت خصوصی کسی داخل نشده، بلکه متعلق به عموم جامعه است که حکومت به نمایندگی از مردم باید آن را در اختیار گیرد. بر همین اساس است که فیئ از انفال است و در این آیه نیز می فرماید که این اموال در دست رسول الله است تا در مصارفی که تعیین می شود آن را صرف کند. در این آیه راه های مصرف مشخص شده است. مصارف در این آیه مانند آیه خمس( انفال/41 ) است. سه سهم اول یعنی لله، للرسول و ذی القربی[4] بوده که حاکم اسلامی در مصارف عمومی مانند هزینه های دولت، ایجاد نهادهای عمومی مانند مکان­های آموزشی، بهداشتی، درمانی و... صرف می شود. سه سهم بعدی به کسانی که در فقر به سر برده اعم از فقر دائمی یا موقت تعلق می گیرد. پس آیه، توزیع این ثروت های عمومی را در رفع فقر و مصارفی که جنبه عمومی داشته باشند، جایز می داند. سپس قرآن هدف از این توزیع منابع به گونه یادشده را، توزیع عادلانه منابع و ثروت در جامعه ذکر کرده تا مبادا اموال در دست گروه محدودی از افراد دست به دست شده، ثروت بر روی ثروت افزوده گردد و دیگر مردمان در فقر و ناداری به سر برند.    

می توان با تکیه بر مفاد آیه شریفه به این جمع بندی رسید که شاخصه حکومت دینی این است که منابع عمومی را در مصارف عمومی و رفع فقر خرج کرده و از توزیع آن در میان اقلیت ممتاز اجتناب می­کند. این برداشت، از سخنان متعدد ائمه از جمله امام رضا(ع) تایید می شود. مامون از وی خواست تا ویژگی­های  اسلام را به اختصار برای وی شرح دهد.  لذا امام، مسائل اعتقادی، اخلاقی و برخی از احکام اسلامی را بیان می­کند. سپس امام به این نکته اشاره می کند که اعتقاد به اسلام اقتضاء می کند که انسان از برخی افراد و برخی کارها اعلام برائت نماید. به عنوان نمونه از کارهایی که خلیفه سوم در حکومتش انجام داد، برائت جوید. یکی از کارهایی که خلیفه سوم مرتکب شد این بود که اموال عمومی را بر خلاف دستور آشکار قرآن و سنت پیامبر در میان اقلیتی تقسیم کرد. دیگر اینکه مسئولیت ها را نه بر اساس کاردانی و تقوا بلکه بر اساس خویشاوندی تعیین می کرد. (بحار 10/358 و عیون اخبار الرضا 2/ 126) ببینید خلیفه سوم مناصب را به چه کسانی واگذار می کرد. 

در خطبه ایی از امیرالمومنین (ع) که در کافی نقل شده است ابتدا  ایشان سخنان پیامبر را نقل می کند که زمانی خواهد رسید که فرهنگ مردم تغییر می­کند. بچه ها در این فضا رشد می کنند و سالخوردگان در این فضا عمر خود را به پایان می برند لذا روش هایی را که حکومت ترویج کرده است، سنت تلقی می کنند. به گونه ایی که اگر کسی بخواهد وضع را به همان وضع سابق و سنت رسول الله(ص) برگرداند، مردم در برابر وی می ایستند و فکر می کنند که سنت را می خواهیم تغییر دهیم. سپس وی مواردی را بر می شمرد که توسط حکومت های خلفاء بر خلاف سنت رسول الله جریان یافته است و اکنون مردم به آن خو کرده اند به گونه ایی که اگر ایشان بخواهد در مقابل آنها بایستد نظم اجتماعی به هم می خورد. پس از سخنان یادشده حضرت دو ویژگی مشخص حکومت خود را توزیع یکسان بیت المال در میان مردم و جلوگیری از تمرکز ثروت در میان اقلیت ممتاز بیان می کند. و این همان شیوه رسول خدا بود. (کافی 8/59 ـ 61)

پس طبق تعالیم قرآن و اهل بیت(ع)، شاخص حکومت دینی این است که اجازه ندهد اموال در دست گروهی معدود دست به دست شوند. زیرا نتیجه تداول ثروت در دست گروهی محدود و دادن امکانات به آنها، نابرابری و فقر است. فقر از نظر دینی منفور است.

متاسفانه چنانچه در سخنان برخی مدیران کشور نیز ترسیم می شود مسیر ما بر خلاف شاخصه فوق است. به عنوان مثال خبرگزاری مهر از قول احمدی نژاد نقل می کند که 300 نفر در اقتصاد، 60% پول ها را بلوکه کرده اند. همچنین توکلی نماینده مجلس نقل می­کند که در نتیجه نوسانات ارزی اخیر و فروش ارز به قیمت مرجع، 15 میلیارد دلار از منابع عمومی به جیب گروه هایی خاص ریخته شد.

بنابراین این مسیری است که برخلاف تعالیم دینی بوده با شاخص هایی که تبیین شد سازگاری ندارد. اما به نظر می رسد که وضعیت ما بدتر است. چندی است که مسئله مطالبات معوقه بانکی مطرح است. دانش جعفری وزیر سابق اقتصاد مبلغ این مطالبات را 70 هزار میلیارد تومان بیان کرده که نسبت به کل مطالبات که حدود 250 هزار میلیارد تومان می باشد، 28% می باشد. با توجه به اینکه اگر نسبت مطالبات معوقه به کل مطالبات به 5% برسد وضعیت بانک به شرایط ریسکی رسیده است، نسبت 28% نشانگر وضعیت فوق العاده خطرناک بانکی کشور است که مسئولان باید به طور اضطراری با این پدیده برخورد کنند.  

تفاوت مهمی میان پدیده مطالبات معوقه بانکی نسبت به اعطاء اموال عمومی در دست گروهی ممتاز که توضیح آن در ذیل آیه شریفه و روایات گذشت، وجود دارد. در آیه شریفه سخن از اموال عمومی مانند فیئ و انفال است. انفال مانند نفت و درآمدهای نفتی متعلق به همه افراد از نسل حاضر و آینده است و حق همگانی است. اما کسی برای آن زحمت نکشیده، عرق نریخته است. نعمتی خدادادی است. ولی پدیده مطالبات معوقه بانکی دستبرد به دسترنج افراد و اموال آنان می باشد. توضیح اینکه بانک واسطه میان سپرده گذار و گیرنده تسهیلات می باشد. بانک سرمایه هایی که از افراد جذب کرده است موظف است به وکالت از طرف آنان در تسهیلاتی که دارای سود مناسب است صرف کرده و سود به سپرده گذاران بپردازد. تفاوتی میان سپرده گذاران بانکی و گیرندگان تسهیلات است. افراد سپرده گذار به چند میلیون نفر می رسند و نوعا از طبقه متوسط به  پایین می­باشند در حالی که گروه دوم یعنی گیرندگان تسهیلات در مقایسه با آنان بسیار کمترند و گیرندگان وام بالا چند هزار نفر بیشتر نیستند که از طبقات بالای جامعه محسوب می شوند. بنابراین در مطالبات معوقه اولا دسترنج افراد و اموال آنان به گیرندگان چنین تسهیلاتی داده شده است، ثانیا از طبقات پایین به طبقات بالا پرداخت شده و تاکنون بازپس گرفته نشده است. یعنی با این شیوه، از روشی نادرست­تر از سوء استفاده از اموال عمومی، تمرکز ثروت در دست گروهی ممتاز تشدید شده است. که صد رحمت به همان سوء استفاده از اموال عمومی. چرا که نه تنها به اموال و دسترنج افراد دستبرد زده شده است بلکه جریان اموال از طبقات پایین جامعه به سمت طبقات بالا بوده است. بنابراین از آنجا که طبق قانون بانکداری بدون ربا، بانک وکیل سپرده گذار است لذا در اینجا  خیانت در امانت صورت گرفته است.

آیا آسیب های اجتماعی، فقر و نابسامانی­های اقتصادی و... با پدیده هایی مانند قضیه سه هزار میلیاردی و مطالبات معوقه بانکی و ... بی ارتباط است؟

اینجاست که انسان به یاد سخن امام رضا می افتد. روزی مامون از شنیدن خبر فتح مناطق اطراف کابل بسیار خوشحال شده بود با آب و تاب آن را برای امام رضا نقل کرد.

حضرت فرمود آیا تو به این مسروری؟

مامون گفت:  فتح مناطق جدید خوشحالی ندارد؟

حضرت فرمود در باره این مردم از خدا بترس. ..تو  امور مسلمانان را تباه کردی. نمی بینی فرزندان مهاجران و انصار ( که قدیمی ترین گروه مسلمان هستند)  جلوی چشم تو مورد ظلم و ستم می شوند؟ مردم برای گذران معاش، خود را به آب و آتش می زنند ولی از تامین مخارج زندگی عاجزند. آنان کسی را نیز که به شکوایشان گوش دهد نمی یابند  و خبرها نیز به تو نمی رسد. ( عیون اخبار الرضا(ع) 2/159)

مفهوم سخنان حضرت این است که تو به اضافه شدن چند کیلومتر مربع به سرزمین اسلامی دلخوش کرده­ایی در حالی که ظلم و فقر در جامعه اسلامی بیداد می کند. هر گاه جامعه به گونه ایی بود که ظلم و فقر در آن کاهش یافتند، جای خرسندی دارد و الا سرزمینی بر سرزمین های تحت ستم اضافه شود که جای خوشحالی نیست.   

بنابراین با توجه به پیامدها وآسیب­های فقر در جامعه و ارتباط فقر با توزیع ناعادلانه منابع عمومی در جامعه و تمرکز آن در دست گروهی محدود، ضروری است که این مسئله مورد بازنگری قرار گیرد. چنانچه در سخنان امام رضا به مامون گذشت جامعه اسلامی جامعه ایی فارغ از ظلم و فقر است. معیار اسلامی تر شدن آن نیز نزدیک شدن به وضعیت یادشده است. لذا ضروری است دانشمندان اقتصادی، جامعه شناختی و سیاسی به تحلیل پدیده فقر پرداخته، علل وقوع، تداوم و گسترش آن را تبیین نمایند تا در سیاست گذاری­ها مورد توجه واقع گردد.      

 


[1]  http://www.ghanoononline.ir  مورخ 14/9/91

[2]  http://farhangnews.ir/content/20147 مورخ 18/10/91

 

[3]  http://www.shaparakdaily.ir/shaparak/News.aspx?NID=48971 مورخ 3/10/91

[4]  ذی القربی بنا بر تبیین شیعه صرف فامیل و بستگان پیامبر نیست، بلکه منظور ائمه که جانشینان وی می باشند، است. 

تشکرات از این پست
fatemeh_75 nazaninfatemeh iraji5
دسترسی سریع به انجمن ها