پاسخ به: اربعین حسینی در شعر آئینی
چهارشنبه 16 مهر 1399 11:06 AM
اربعین آمد، دلم را غم گرفت
بهر زینب عالمی ماتم گرفت
سوز اهل آسمان آید به گوش
ناله صاحب زمان آید به گوش
جان اهل بیت عصمت بر لب است
کاروان سالار آنها زینب است
جمله مستان سوی ساقی آمدند
مستِ مست از جام باقی آمدند
سینه ها آماج رگبار بلا
جای زخم ریسمان بر دستها
هوش از سر رفته و دل باخته
جسم خود را بر زمین انداخته
هـر یکی در جستجوی تربتی
بر لب هر یک کلامی صحبتی
قلبها پـــر شِکوه از بیداد بود
آشنای قبرها سجاد بود
رهبــــر زینب امام راستین
حجت حق بود زین العابدین
آمده همراه دخت بوتراب
بر سر آن قبر کلثوم و رباب
زخمهای این سفر سر باز کرد
هر کسی درد دلی آغاز کرد