کمی بیش از یک قرن پیش سایری اسکوفیلد آمریکایی تحت تأثیر نظرات «جان داربی» انگلیسی انجیلی نوشت که اکنون به «انجیل پایان جهان» مشهور است. این انجیل مبنای تئوری پردازان صهیونیسم مسیحی در باب آخرالزمان قرار گرفت.

بعضی از مطالبی که در سایت «شیطان پرستی» با استفاده از پیشگویی های انجیل پایان جهان آمده، به شرح زیر است:

ضد مسیح (Anti Christ)

او فرزند شیطان است، اما تا ظهور مسیح به صورت عادی در میان مردم زندگی می کند. فردی متمول با ظاهری آراسته، و اهل سوریه است. بین 30 تا 50 سال سن دارد. نماد او عدد 666 ـ سمبل شیطان ـ است. عضو برجستة اتحادیة اقتصادی اروپا، ای.ای.سی (EEC)، است و در اقتصاد و سیاست جهانی نقش مؤثری به دست می آورد.

پیش از فاش کردن چهرة واقعی اش مدتی در یکی از کشورهای مصر، سوریه، عراق، ایران یا یونان حکومت خواهد کرد. اقتصاد جهانی را به انحصار خویش در می آورد، و به قدری محبوب می شود که بعضی او را مسیح خواهند پنداشت.

ضد مسیح (دجال) برای مخالفت با مسیح آماده می شود. و در آینده ای نزدیک خروج می کند. زمان خروج او دقیق و مشخص است. با ظاهری شیطانی (دیو صورت یا اژدها مانند) از میان دریاها بیرون می آید، بر اسراییل (فلسطین) مسلط می شود. و در اورشلیم ادعای خدایی خواهد کرد. او شیطان را می پرستد. و جواهرات گران قیمت نثارش می کند. پذیرش حکومت ضد مسیح از طرف اسراییل و دیگر ملت ها که ترس از عاقبت خود در کنار گذاشته و به دنبال خوشی و شادی هستند، برابر است با شروع مصائب مردم زمین. مردم در عذاب خواهند بود، زیرا حکومت او را پذیرفته و بت ها و شیطان را می پرستند.

دو نماینده از سوی خداوند

گواهانی بر ظهور مسیح که آمدنش را نوید می دهند و آغاز جنگی بزرگ را به مردم اخطار می کنند از مال اندوزی، بت و شیطان پرستی بر حذر می دارند و به پرستش خدای یکتا دعوت می کنند تا عقل و خرد را جای عصیان و سرکشی بنشانند.

آنها قلب پدران را بر روی فرزندان و قلب فرزندان را بر روی پدرانشان می گشایند. و مردم را برای ظهور مسیح آماده می کنند. آنها ثابت می کنند که ضد مسیح هیچ قدرتی ندارد. و خدای دروغین است.

و عاقبت پس از 1260 روز کشته می شوند. آنها باز از مرگ متولد می شوند. و به سوی بهشت پرواز می کنند.

دوران بدبختی های بزرگ

حکومت ضد مسیح 7 سال به طول می انجامد نیمة دوم این هفت سال «دوران بدبختی های بزرگ» نام گرفته است.

و نفرت و فلاکت جهان را پر می کند. در این دوران ایران، روسیه و سایر کشورها به اسراییل حمله می کنند.

در این جنگ یک چهارم مردم جهان نابود می شوند. و سپس مسیح ظهور می کند. نشانه های ظهورش همچون صاعقه، طوفان، زلزله و آتشفشان در زمین و آسمان آشکار می شود. وقتی زمین می لرزد، آسمان می غرد، و کوه ها از هم می گسلند، مردم مایملک خود را ترک کرده با وحشت در پی مأمنی خواهند بود.

جنگ نهایی آرمگدون و پایان بدبختی

مسیح و قدیسانش با نیروی شگرف از آسمان فرود می آیند. و ضد مسیح و پیامبر دروغین را در دریایی از آتش نابود می کنند. دشمنان خدا تسلیم می شوند. بسیاری از جمعیت جهان کشته می شوند و عدة قلیلی باقی می مانند. پرندگان اجساد مردگان را می خورند آسمان می بارد، و زمین از بدی ها پاک می شود.

فرشته ای از بهشت به زمین می آید تا شیطان را به زنجیر کشد و شیطان به مدت هزار سال اسیر خواهد بود. و این هزارة صلح است که قانون خداوند اجرا می شود. و پادشاهی های زمین در اختیار مسیح قرار می گیرد.

شمارش معکوس برای آخرالزمان (آپوکالیپس)

براساس زمان بندی پروژة «پایان جهان» که از سال 2000 آغاز گشته و ما در میانة آن قرار داریم صهیونیست ها تلاش می کنند تا پیش از سال 2007 سرزمین های دیگر میان «بابل» و اسراییل یعنی «سوریة کنونی» را تسخیر کنند. آنها باید بتوانند در سال 2007 مسجدالاقصی و«قبة الصخرة» را تخریب و «معبد بزرگ یهود» را در محل آن بنا کنند. تا جنگ آرمگدون وارد مرحلة پایانی شود.

آنچنان که در سایت هایشان اعلام کرده اند، قطعات پیش ساختة معبد بزرگ مدت هاست آماده شده تا در سریع ترین زمان به جای مسجدالاقصی نصب شود.

صهیونیست ها همچنین موفق شده اند گوسالة سرخ مویی را به عنوان سمبل قوم یهود پرورش دهند که قرار است در معبد بزرگ قربانی کنند تا ظهور دولت بزرگ یهود در جهان رسمیت پیدا کند.

اکنون زمان چنان فشرده است که هیچ کس اجازه ندارد فرصت های خود را برای یکسره شدن کار جهان از دست دهد.

بیش از هرجا دولت بوش محلی است که همة صیونیزم مسیحی با همة صهیونیزم یهودی دست داده است تا آپوکالیپس یا پروژة آخرالزمان به سرانجام رسد: در نبردی خونین اهل جمعه (امت محمّد(ص)) و اهل شنبه (امت موسی(ع)) یکدیگر را نابود کنند تا جهان به دست اهل یکشنبه (امت عیسی(ع)) که به زعم صهیونیزم مسیحی مؤمنان اهل نجات محسوب می شوند، افتد.

نکتة پایانی

در پیشگویی های صهیونیزم مسیحی حقیقت به ظرافت تحریف شده است. خاصه وقتی با ادبیات آخرالزمانی اسلامی و شیعی مقایسه شود، آشکارتر می شود. از این رو مطالعة تطبیقی آموزه های پایان جهان در حوزة ادیان و فرق مذهبی و نقد و تحلیل هریک ضروری می نماید. که ورود به آن فرصتی دیگر می طلبد.

اما آنچه در این مختصر قابل ذکر است اینکه دوست و دشمن تقریبا به یک اندازه از منجی سخن می گویند. و حرف «موعود» کاملاً بر سر زبان ها افتاده است. و آنچه به تازگی گفته می شود، نزدیکی ظهور است. زمانی بسیار نزدیک. توجه به وضع جهان علاوه بر علایم سنتی ظهور منجی که در متون دینی آمده، نشانه های مدرن ظهور را مشخص می کند که بزرگ ترین آنها «امکان جهانی شدن» اقوام و ملل و کم رنگ شدن مرزهای سیاسی کشورها به لحاظ رواج تکنولوژی ارتباطات در کل عالم است که به عنوان بستر حکومت جهانی منجی ارزیابی می شود.

دیگری «سازماندهی جهانی ظلم» و تک قطبی شدن جهان به دست اشرار عالم است که در زمانة ما اتفاق افتاده و بدیهی است «عدلی جهانی» باید تا آن را جبران نماید.

و این بار صهیونیم مسیحی در جاری شدن امر خداوندی اصرار و تعجیل دارد شاید با مسامحه بتوان گفت:

اگر دعای مظلومین تاکنون سبب ظهور منجی نشده است، باشد که از این پس زیاده خواهی های ظالمان ظهور موعود را جلو اندازد.

پس شایسته است منتظران به هوش باشند حداقل به هوشیاری دشمن. چه، صهیونیست های مسیحی می دانند که متقین وارث جهان خواهند بود. از این رو تمام امت ها به ویژه امت محمد(ص) را به انواع فسادها و رذایل مبتلی کرده اند. و خود ظاهراً راه تهذیب و تنزیه پیش گرفته اند تا در کار عاقبت جهان جزو برگزیدگان باشند.

جدیت آنها در دشمنی همان قدر عجیب و عبرت آموز است که غفلت بزرگ امت های پیامبران و حتی شیعیان که از این بی خبری و ناهوشیاری بی نصیب نیستند.

این اشعار در کتاب تباشیر المحرورین از محی الدین ابن عبری (قرن هفتم) نقل شده است:

إذ إتّحد الیهود مع النّصاری

هنگامی که یهود و نصارا متحد شدند

و طاروا بالحدید علی البروج

بر بالا پرواز کردند با آهن ها (هواپیماها)؛

و الضحی المسجد الاقصی اسیرا

و مسجدالاقصی گرفتار شد؛

و صارا الحکم مع ذات الفروج

و زن ها حاکم شدند؛

و نار فی الخلیج لها سعیر

آتشی در خلیج شعله ور می شود؛

و حکم بالحجاز مع العلوج

و پادشاهی در حجاز با مردان پست می شود؛

و فی الحرب الکواکب سوف تفنی

در جنگ ستارگان زود فانی می شوند

عوا صمهم مع زیت الخلیج

پایتخت آنها با روغن خلیج (نفت) فانی می شود؛

و یاجوج و ماجوج تفانوا

یاجوج و مأجوج فنا (کشته) می شوند؛

و صاحوا یا بحارالدم هیجی

فریاد می زنند ای دریاهای خون به هیجان درآیید؛

و قل لاعور الدجال هیاء

بگو ای دجال لوچ آماده باش؛

فقدان الاوان الی الخروج