روایت مقاومت مردان بی ادعای صنعت نفت در جزیره خارک
یک شنبه 26 دی 1389 9:08 AM
ضیغمی و سوری از مسئولین شرکت نفت:
دشمن تا دندان مسلح با خیال خام فتح سه روزه تهران، جنگی خانمانسوز را آغاز کرده بود، هرگز در 2888 روز بمباران هوایی جزیره خارگ نتوانست قلب صنعت نفت کشورمان را از تپش باز دارد و این مهم دست نیافت مگر با رشادت های دلاورمردان عرصه صنعت نفت و مردان بی ادعایی که هنوز هم در این عرصه زنده اند و نامشان ماندگار...
در فاصله دوم مهر ماه که اولین بمب به جزیره نفتی خارگ اصابت کرد تا 14 خرداد 1367 در مجموع این جزیره 2300 بار مورد بمباران هوایی دشمن قرار گرفت و 2880 روز مقاومت، آتش، خون و آب را به خود دید.
خارگ! این نام را حتی زمانی که هیچ اطلاعی از نفت نداشتم و زیرمجموعه های پر هیبتش را نمی شناختم، شنیده بودم!
از روزگاران دور، آن هنگام که ما کودک نوپا بودیم و دشمن در کمین این خاک...
از روزگاران دور همراه عبارت شاهرگ حیاتی ایران یعنی "نفت" نام خارگ را هم شنیده بودم، اما این گستره عشق و غیرت را به چشم ندیده بودم!
مهندس علیرضا ضیغمی که در دوران دفاع مقدس در جزیره خارگ حضوری فعال به عنوان رئیس شرکت پایانه های نفتی داشته می گوید: با شروع جنگ تحمیلی از طرف رژیم بعث عراق، نخستین حملات هوایی در ساعت 15:36 روز دوم مهر 1359 با بمباران دو مخزن نفتی آغاز شد و این دو مخزن دچار آتش سوزی شد و به علت نداشتن پدافند غیرعامل خطوط لوله این منطقه نیز مورد حملات هوایی قرار گرفت.
منطقه خارگ قبل از پیروزی انقلاب متشکل از 15 هزار نفر که شامل پنج هزار نفر افراد بومی ، پنج هزار نفر از کارکنان نظامی و پنج هزار نفر از کارکنان صنعت نفت بود. وسعت این جزیره به ابعاد چهار کیلومتر در هشت کیلومتر در مجاورت شهرستان های بوشهر و گناوه واقع است. در آن مقطع جزء استان خوزستان محسوب می شد و تاسیسات نفتی آن نیز زیر مجموعه مناطق نفتخیز جنوب بود و پشتیبانی عمده از جانب آبادان تامین می شد.
هنوز خاطره های صدور نفت زیر باران بمب بر زبان ناخدایان جاری است
مهندس علیرضا ضیغمی می گوید: قبل از آغاز جنگ، گروهک های ضد انقلاب که فعالیت هایی ایذایی خود را با پیروزی انقلاب اسلامی شروع کرده بودند، در این مقطع نیز کار خود را برای دلسردی کارکنان صنعت نفت در منطقه خارگ ادامه دادند و با تکثیر افکار خود در روزنامه هایشان و تحریک کارکنان به شرکت در راهپیمایی روز کارگر در 11 اردیبهشت 1358، توان دفاعی و اراده کارکنان صنعت نفت را تحلیل ببرند. هدف اصلی آنها مخالفت با اهداف نظام انقلاب اسلامی ایران بود که در آن مقطع بنده به عنوان جانشین فرمانده سپاه و مسئولیت بخشداری منطقه با این توطئه مقابله کردیم.
با توجه به نداشتن پدافند غیرعامل، بمباران های پیاپی، توان صادراتی برای ما دچار مشکل شده بود و بیشترین توجه کشور معطوف دفاع از کیان کشور بود. در ملاقاتی که باشهید محمدعلی رجایی نخست وزیر وقت داشتم، این موضوع را به اطلاع ایشان رساندم که آن شهید بزرگوار تاکید داشتند که هم بایست به جنگ ادامه داد و هم صادرات نفت را متوقف نساخت که این کار صورت گرفت.
دوم مهر 1359 بود؛ همان روزهایی که کام شیرین پیروزی انقلاب مردم ایران با جنگی تحمیلی تلخ شد و مصیبت این جنگ بر پیکر ارزشمند جزیره خارگ نوشته شد.
متخصصان صنعت نفت و صنایع حمل و نقل جهان هنوز در ذهن خالی از عشق و ایمان خود فرمولی برای بیش از 3000 روز صدور نفت از جزیره خارگ در شرایط جنگی نیافته اند و قصه تپش نفت از خارگ در زیر سنگین ترین حملات دشمن، همچنان یکی از جذاب ترین داستان های ناخدایان و ملوانان نفتکش ها و سرزمین های دوردست است.
هنوز هم هنگامی که نگاهت به آن نفتکش کره ای سوخته در کنار سکوی آذرپاد می افتد، می توانی چشم هایت را ببندی و لحظه ای در ذهن خود روزهایی را به یاد بیاوری که تمام چراغ های جزیره، نفتکش ها و فلرها خاموش می شد و بعد می توانی غرش هواپیماهای دشمن و انفجارهایی که جزیره را روشن می کرد، تجسم کنی.
مهندس موسوی سوری که در دروان جنگ هشت ساله به عنوان یکی از مدیران پیشرو در استمرار صدرو نفت خام بود به خبرنگار شانا می گوید: در نزدیکی اسکله "سی آیلند" نفتکش سوخته ای وجود دارد؛ این کشتی کره ای در حدود 300 متر طول داشته که در زمان جنگ نفتکش ها در حال بارگیری از اسکله "سی آیلند" بود که به وسیله هواپیماهای میگ 25 عراقی بمباران شد و کاملا سوخت و هم اکنون جایگاهی برای استراحت ملوانان و ناخدایان ایرانی است.
بی شک جریان بدون وقفه صادرات نفت از طریق اسکله T و "سی آیلند" مدیون خون شهدایی است که در این آب و خاک پرپر شدند، زیرا به گفته مسئولان این جزیره میزان نفت صادر شده از جزیره خارگ در طول 8 سال دفاع مقدس هرگز از حد برنامه ریزی کاهش نیافت و فقط 5 درصد از آن از سوی دشمن از بین رفت.
این خاک خونی را که بر آن ریخته شده از یاد نمی برد و ستارگان پرنور این آب و خاک پر نورتر از نور مشعل های خارگ در شب راه را به ما باز می نمایند!
خارگ شاید نفتی ترین جزیره در جهان باشد. اگر فقط چند ساعت در جزیره خارگ قدم بزنید تنها تصویر ذهنی تان از این جزیره خطوط لوله بی شمار و ناتمام و بی انتها و مخازن غول پیکر فلزی است که میلیون ها بشکه نفت خام را در دل خود جای می دهند.
وقتی به بالای جزیره آن هم در هنگام غروب قدم می گذاری، با منظره ای رو به رو می شوی که نمونه آن را در عسلویه هم ندیده ای! اینجا هم رودخانه ای از لوله ها در اندازه های مختلف به سمت دو اسکله هدایت شده اند، در حالی که یک سر آنها به دریا و سر دیگرشان در دامان این خاک گره خورده است!
نفت، این آشناترین واژه برای اهل جنوب اکنون بالاترین بهای خود را در تاریخ تجربه می کند؛ کیمیایی که عطش صنعت دستیابی به آن را هر روز افزایش می دهد و دنیای سیاست در چند سال اخیر به آن به مانند اسلحه ای می نگرد.
خارگ همان گوهری است که ایرانیان باستان از هنگامی که این وادی را دریای پارس نامیدند پذیرای ملاحان و جاشویان دریادل بوده است اما اکسیر نفت سرنوشت جزیره را تغییر داد و خارگ را از جغرافیای فراموش شده به نقطه ای تاریخ ساز تبدیل کرد و چنین بود که نام خارگ با صدور میلیاردها بشکه نفت و نفتکش هایی غول پیکر در دنیا به ثبت رسید.
در میان بیست پایانه بزرگ دنیا، خارگ از نظر حجم و دقت در عملیات بارگیری و ذخیره سازی در طول سال از همه پایانه های فعال تر است. خارگ هم اکنون توان پهلودهی همزمان 9 نفتکش با ظرفیت های گوناگون را داراست و وجود مخازن ذخیره سازی نفت با ظرفیت های میلیونی این قابلیت را به پایانه خارگ داده که روزانه بیش از 10 میلیون بشکه نفت را به مشتریان تحویل دهد.
غول آهنی با پیمانه هایی پر عازم راه دراز خود می شود و و جای خود را به نفتکش دیگری می دهد و این چرخه زندگی بخش خارگ ادامه می یابد!