نظم نوین جهانی در آینده پساکرونا
پنج شنبه 28 فروردین 1399 11:51 AM
در نظم جهانی در آینده پساکرونا شاهد رشد ملی گرایی و ناسیونالیسم، زوال گلوبالیزم و هنجارهای مربوط به فرهنگ جهانی شدن خواهیم بود. نظمی که مفهوم مرزها و ملیت ها مجددا ارزش و جایگاه خود را بازخواهند یافت و همچنین نقش دولت ها به عنوان بازیگران اصلی صحنه نظام بین الملل در مقابل بازیگران فراملی و بین المللی افزایش خواهد یافت.
نسیم آنلاین؛ علیرضا فقیهی راد: امروز و در حالیکه تقریبا تمامی کشورهای دنیا درگیر کنترل ویروس کرونا هستند و طبیعتا دولت و ملت ها برای کنترل و مبارزه با آن بیش از گذشته نیازمند همکاری و هماهنگی با یکدیگر هستند، اما روندهای عینی از تغییر الگو و نظم جدیدی بر جهان حکایت می کند.
جهان پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی به سمت تک قطبی شدن و نظم غرب محور حرکت کرد و غرب نیز برای تحکیم این نظم، سازمان های جهانی و بین المللی را تاسیس کرد تا هنجارها و اصول خود را با ضمانت اجرا جهانی کند. نظریه های جهانی شدن و وابستگی متقابل به اوج خود رسید، تشکیل نهادها و سازمان های بین المللی مبتنی بر نظم غرب محور شدت گرفت. تا جائیکه دیگر مک لوهان از «دهکده جهانی» و فرانسیس فوکویاما از «پایان تاریخ» سخن گفتند.
اما روندهای سال های گذشته از قدرت یابی چین در سطح جهانی، ظهور قدرت سیاسی نظامی روسیه در شرق اروپا، نفوذ و گسترش قدرت ایران در منطقه غرب آسیا، خیزش جریانات راست گرای افراطی در اروپا، ظهور بازیگران فروملی جدید در عرصه بین الملل که التزامی به قواعد حاکم بر نظم جهانی ندارند و بازگشت جریانات ناسیونالیستی در جهان و بطور خاص در اروپا، همگی موجب تسریع روند فرسایش نظم تمدنی غرب در جهان شده اند.
اکنون با وقوع بحران همه گیر و جهانی ویروس کرونا، شاهد آن هستیم هرچند ملت ها و دولت ها بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر نیازمندند و سازمان ها و نهادهای جهانی باید در راهبری برای عبور از این بحران وارد میدان شوند، اما در عمل نه تنها شاهد افول قدرت سازمان های جهانی هستیم، بلکه نقش دولت ها، مرزهای ملی و ملی گرایی به شدت افزایش یافته است.
مردم ایتالیا که در اوج بحران کرونا قرار دارند در واکنش به عدم حمایت اروپا در کمپینی پرچم اتحادیه اروپا را به آتش می کشند و اعلام می کنند خودمان از خودمان حفاظت می کنیم و از خروج اتحادیه اروپا می گویند. حتی جوزپه کانته نخست وزیر ایتالیا در واکنش به مطالبه خروج از اتحادیه اروپا می نویسد: «اول، بگذارید ویروس را شکست دهیم، سپس دوباره درباره اروپا فکر کنید؛ و در صورت لزوم، (با اتحادیه اروپا) خداحافظی کنید، حتی بدون تشکر کردن از آن.»
موج ناسیونالیسم شدت گرفته، پس از برگزیت، ایرلند و اسکاتلند هم به دنبال جدایی از بریتانیا هستند تا این پادشاهی متحد نیز از هم بگسلد. از آن طرف همچنان کاتالونیا به دنبال جدایی از اسپانیا است و از این به بعد هم احتمالا باید شاهد جدایی ایتالیا از اتحادیه اروپا باشیم. اتحادیه ای که دیگر قوام و استحکام قبل را ندارد و با ظهور پدیده ترامپ نیز هر روز فاصله اش با آمریکا بیشتر می شود.
کشورهای غربی سردمدار وابستگی متقابل و جهانی سازی امروز حتی به محموله های دارویی یکدیگر رحم نمی کنند و مانند غارتگران به دزدی از یکدیگر مشغول شده اند. اقتصاد آزاد و شرکت ها و کارخانه های خصوصی چندملیتی تنها نظاره گرند و تنها تکیه گاه مردم دولت ها شده اند. دولت های مدعی اقتصاد آزاد، شرکت های خصوصی را با زور وادار به تغییر خط تولید برای تجهیزات پزشکی و ایمنی کرده اند.
دولت ها در سراسر جهان قید اقتصاد جهانی را زده و رو به ناسیونالیسم اقتصادی و استقلال اقتصادی آورده اند و مشغول ذخیره سازی مواد غذایی و افزایش ذخایر استراتژیک خود شده اند.
قزاقستان که یکی از بزرگترین صادرکنندگان آرد گندم در جهان است، صادرات این کالا را به همراه کالاهای دیگری مانند پیاز و سیبزمینی ممنوع کرده، ویتنام موقتا صادرات قراردادهای جدید برنج را متوقف کرده، صربستان صادرات روغن آفتابگردان و سایر کالاها را متوقف کرده و روسیه بزرگترین صادرکننده گندم در جهان نیز با اعلام ارزیابی اوضاع، احتمالا به ممنوعیت صادرات اقدام کند.
در نظم جهانی در آینده پساکرونا شاهد رشد ملی گرایی و ناسیونالیسم، زوال گلوبالیزم و هنجارهای مربوط به فرهنگ جهانی شدن خواهیم بود. نظمی که مفهوم مرزها و ملیت ها مجددا ارزش و جایگاه خود را بازخواهند یافت و همچنین نقش دولت ها به عنوان بازیگران اصلی صحنه نظام بین الملل در مقابل بازیگران فراملی و بین المللی افزایش خواهد یافت.
در حالی که تمامی تحولات جهان، خود غرب را به نقطه ای رسانده که در کنفرانس امنیتی مونیخ 2020 از «غرب زدودگی» از نظام بین الملل ( Westlessness) یاد می کنند، کرونا تنها یک محرک جهت تسریع این روند و تغییر نظم غرب پایه جهانی است. امروز نظم غربی در جهان نه تنها از معنا تهی شده است، بلکه جایگاه سیاسی امنیتی خود در تعیین کنندگی تحولات جهان را نیز از دست داده است.
ایشینگر رئیس کنفرانس مونیخ در توضیح انتخاب «غرب زدودگی» به عنوان موضوع اصلی نشست صریحا می گوید: «غرب، کمتر غربی است...جهان بطور کلی امروز کمتر غربی است.» امانوئل ماکرون که در سخنرانی تاریخی خود در کنفرانس سالانه سفرای فرانسه با بیان این جمله که: «ما احتمالا در دوران پایان هژمونی غرب بر جهان زندگی میکنیم.» اعتراف بزرگی کرد چندی پیش نیز در کنفرانس مونیخ گفت: ««پانزده سال پیش، فکر میکردیم که ارزشهای ما جهانی است و در درازمدت بر کل جهان مسلط میشویم، مسلط از منظر فناوری، نظامی و غیره. اما وقتی حالا وقتی به افق ۱۰-۱۵ ساله نگاه میکنیم، میبینیم که ما به شکلی فزاینده از جنبههای مختلف تحت فشار قرار گرفتهایم و ارزشهای دیگری در حال ظهور است.»
نهایتا اینکه ما شاهد افول نظم آمریکایی_اروپایی (نظم غربی) در جهان هستیم و بحران کرونا این روند را تسریع و عیان کرد. در نظم نوین پساکرونا بسیاری از مناسبات سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و عقیدتی جهانی شاهد تغییر و تحول خواهند بود و آنچه نیازمند آینده پژوهی، برنامه ریزی و تلاش جدی است ایفای نقش فعال جمهوری اسلامی ایران و بهره گیری مناسب از این تحولات می باشد.