0

“آبزن” در فرهنگ کهن ایران زمین

 
majid68
majid68
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 4493
محل سکونت : اصفهان

“آبزن” در فرهنگ کهن ایران زمین
شنبه 23 فروردین 1399  11:33 AM

“آبزن” در فرهنگ کهن ایران زمین

 

در ایران باستان محفظه ای از سفال یا فلز به اندازه یک نفر ساخته میشد که ایرانیان خود را در آن شستشو میدادند زیرا در نظر ایرانیان آلوده کردن آب بسیار گناه بود و برای جلوگیری از آلودگی آب روان یا استخرها یا هر آب بزرگ همان مقدار آبی را که برای شستشوی یک نفر لازم بود استفاده میکردند.(حافظان محیط زیست تازه امروزه به این اصل پی برده اند)

در گزارش شاهنامه فردوسی در بخش پادشاهی ضحاک از آبزن سخن به میان آمده که ضحاک برای رستن از آزار ماران همه روزه تن در آبزنی پر از خون دد و دام و مرد و زن شستشو میداد.

آبزن همی خون دام و دد و مرد و زن
بریزد کند در یکی آبدن

مگر کاو سرو تن بشوید به خون
شود فال اخترشناسان نگون

در کارنامه اردشیر بابکان به رفتن ساسان نیای دودمان ساسانی به آبزن یا حمام و خلعت پوشیدن او اشاره شده و حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه ماجرا را چنین به نظم در آورده است:«به بابک چنین گفت زان پس جوان. که من‌پور ساسانم ای پهلوان/ نبیره جهاندار شاه اردشیر. که بهمنش خواندی همی یاد گیر/ بیاورد پس جامه پهلوی. یکی باره با آلت خسروی/ بدو گفت بابک به گرمابه شو. همی باش تا خلعت آرند نو».

همین‌طور فرزانه طوس در داستان ضحاک با پدرش به شست‌و‌شوی تن اشاره می‌کند: «گرانمایه شبگیر برخاستی. ز بهر پرستش بیاراستی/ سر و تن بشستی نهفته به باغ. پرستنده با وی نبودی چراغ».

هرچند برخی از نوشته‌های مورخین قرون اولیه اسلامی با کلی گویی به نبود حمام در ایران باستان اذعان دارند، اما علی بن حسین مسعودی در مروج الذهب در باب معرفی مهره‌ها و انگشتری‌های خسرو پرویز پادشاه ساسانی از انگشتری با نقش آبزن یاد می‌کند که او آن را هنگام ورود به حمام در دست می‌کرد.

بنابراین نظر نبود حمام در ایران باستان ادعایی واهی بیش نیست و شاید به دلیل باورهای عرفی و دینی، حمام‌های عمومی در این دوره وجود نداشتند، ولی همان‌طور که به اختصار پرداخته شد منابع حاکی از وجود حمام‌های خصوصی و توجه ایرانیان به طهارت جسم و روح در ایران باستان هستند.

و نیز در کتاب کارنامه اردشیر بابکان آمده است که بابک شاه به ساسان دستور داد تا تن در آبزن بشوید و دستی جامه شاهوار بر تن کند.

این آبزن که از عهد باستان در میان ایرانیان رایج بود را برای نخستین بار سفیر فتحعلی شاه قاجار در پاریس بساخت و از آنجا که که آنان گرمابه نمیشناختند همین آبزن بعدها در اروپا به خود نام “وان” گرفت و وقتی به ایران بازگشت گمان رفت که پدیده ای اروپایی است.

تشکرات از این پست
mohammad_43
دسترسی سریع به انجمن ها