0

کرونا و تصمیم عاقلانه؟!

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

کرونا و تصمیم عاقلانه؟!
سه شنبه 19 فروردین 1399  9:29 AM

کرونا و تصمیم عاقلانه؟!

عباس عبدی در یادداشتی برای خبرگزاری تسنیم با اشاره به جزئیاتی از پیچیدگی‌های خاص در تصمیم‌گیری راجع به سلامت و اقتصاد در مواجهه با کرونا، پیشنهاداتی در این زمینه ارائه کرده است.

 

کرونا و تصمیم عاقلانه؟!

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ــ عباس عبدی:

مسأله محوری سیاست و سیاست‌مدار، «انتخاب» است. هنگامی که وارد سیاست و یا حتی زندگی روزمره می‌شویم، مواجه با دوراهی‌ها و چندراهی‌ها می‌شویم که باید یکی را انتخاب کنیم. در برخی از موارد به‌صورت پیش‌فرض معلوم کرده‌ایم که انتخاب ما چیست، ولی بیشتر تصمیمات و انتخاب‌های ما چنین نیست بلکه باید هزینه و فایده کرد، در واقع باید درگیر یک کنش عقلانی شویم. آورده‌اند که شخصی خدمت امام صادق علیه السلام رسید حضرت از او پرسیدند "در نظر تو عاقل چه‌کسی است؟"، گفت "عاقل کسی است که خوب را قبول کند و بد را ترک کند"، حضرت فرمودند "با این تعریف تمام افراد عاقل هستند". او سؤال کرد "پس عاقل چه‌کسی است؟" حضرت فرمودند: "عاقل کسی است که بین خوب و خوب‌تر خوب‌تر را انجام می‌دهد و بین بد و بدتر بدترین را ترک می‌کند."

این نکته مهمی است. عقل کارآیی خود را در زمانی نشان می‌دهد که مرز ظریفی میان ترجیح دو یا چند گزینه پیشِ‌رو وجود دارد.

بحران کرونا به چند دلیل قوه عقلانیت بشر را به چالش جدی کشیده است؛ اولین آن ویژگی فراگیر کرونا است. هنگامی که می‌خواهیم یک جوراب بخریم، خیلی حساسیتی نداریم که آیا تصمیم و انتخاب ما عقلایی هست یا خیر، حداکثر اینکه سرمان کلاه می‌رود، خوب چند هزار تومان زیان می‌کنیم که اهمیت ندارد، ولی اگر بخواهیم یک خانه بخریم و وام بگیریم و اموال خود را برای تأمین بودجه لازم برای خرید، نقد کنیم باید خیلی دقت کنیم کوچک‌ترین خطا موجب بدبختی تا آخر عمر می‌شود و برعکس. کرونا از این حیث به‌گونه‌ای است که در سطح ملی سرنوشت صدها هزار نفر بلکه میلیون‌ها نفر را از حیث سلامت و زندگی، اقتصاد و نیز روحی و روانی تعیین می‌کند، لذا باید خیلی دقت کرد، و نمی‌توان سرسری تصمیم گرفت.

علت دوم، ناشناخته بودن این پدیده است که ضریب ریسک و خطا را بالا می‌برد. برخی افراد که ریسک‌پذیر نیستند، همیشه در خرید سهام سبدی از سهام را می‌خرند که در نهایت سود و زیان احتمالی آنها متوسط است، ولی افراد ریسک‌پذیر تک‌سهام می‌خرند که می‌تواند سودهای کلان یا زیان‌های فراوان داشته باشد، کرونا تک‌سهام است، قابل پیش‌بینی نیست.

علت سوم که مهم است، تصمیم درباره کرونا با خرید سهام فرق دارد، ما در خرید خانه، جوراب و سهام به‌صورت فردی تصمیم می‌گیریم، تبعات آن اعم از سود یا زیان متوجه خودمان می‌شود، می‌توانیم محافظه‌کار باشیم، می‌توانیم ریسک‌پذیر رفتار کنیم، ولی در کرونا چنین نیست. نتایج هر تصمیم ما در درجه اول متوجه مردمی می‌شود که در این تصمیم دخالتی ندارند، با این مقدمه باید پرسید که؛ بهترین شیوه تصمیم چگونه است؟
ابتدا مشخص کنیم و بپذیریم که در این مورد هر تصمیمی بد است، و ما در برابر تصمیمات بد قرار داریم که برخی از آنها نسبت به دیگری بدتر هستند. نمی‌توانیم از طریق بیان بدی‌های هر تصمیم آن را نقد و رد کنیم. اصولاً تصمیم خوب در این ماجرا وجود ندارد.

نکته دوم اینکه هر تصمیمی باید محافظه‌کارانه باشد، یعنی مبتنی بر ریسک نباشد، چون از یک سو به زندگی هزاران و حتی صدها هزار نفر مربوط است و از سوی دیگر تبعات آن درازمدت و پایدار است.

نکته سوم اینکه چون مسأله با زندگی مردم مربوط است باید حداکثر مشارکت را در تصمیمات داشت و برای تحقق بهتر این منظور، باید حداکثر شفافیت وجود داشته باشد. باید تمامی کارشناسان اعم از پزشکان، اپیدمیولوژیست‌ها، اقتصاددانان، سیاستمداران، جامعه‌شناسان، روان‌شناسان، و نیز نهادهای مدنی صنفی و... در عرصه باشند، ولی در نهایت باید ایده‌هایی را پیگیری کنند که منافع عموم را مدنظر قرار می‌دهد.

نکته چهارم این است که در این زمینه خاص دو تصمیم افراطی و تفریطی وجود دارد؛ یکی اینکه کارها را رها کنیم به امان خدا!! مسیر ایمنی جمعی را برویم، بگوییم چاره‌ای نداریم جز اینکه 70 تا 80 درصد مردم کرونا بگیرند و جامعه ایمن شود، گریزی از این سرنوشت نیست. راه‌حل سر دیگر طیف قرنطینه کامل مثل ووهان چین است، همه در خانه بمانند، امکانات و هزینه‌ها را دولت بدهد، تا زمانی که اطمینان حاصل شود بیماری مهار شده است. هر دوی این راه‌حل‌ها، بدی‌های فراوانی دارند. باید آن‌چنان آزادی وجود داشته باشد که مردم و کارشناسان درباره بدی‌های این راه‌حل‌ها نظر دهند. ولی در میانه این دو راه، انواع راه‌های دیگر وجود دارد که آنها را می‌توان حداقل در سه سطح 25، 50 و 75 درصد کاهش ارتباطات فیزیکی تقسیم‌بندی کرد که هر کدام از اینها نیز عوارض خود را دارد. پرسش این است که؛ کدام را باید برگزید؟ و البته مهم است که زمان نیز محدود است و از دست می‌رود، همچنان که فرصت‌های پیشین از دست رفته است.

بنابراین پیشنهاد مشخص این است که از یک مجموعه قابل توجهی از کارشناسان فوق که مورد اعتماد مردم و حوزه‌های مربوط به تخصص خودشان باشند دعوت شود و طی یک نشست اضطراری تمامی راه‌حل‌های مذکور تشریح و خوب و بد آنها برشمرده شود و بهترین تصمیم، تصمیمی خواهد بود که مورد حمایت چنین جمعی باشد. در این مورد باید یک تصمیم ملی و به‌نسبت اجماعی گرفت، نتیجه هر چه بشود به آن رضایت داده شود. البته در ساختار موجود این راه پیشنهادی قدری انتزاعی و احتمالاً روشنفکرانه محسوب و رد می‌شود ضمن آن که به‌نظر می‌رسد تصمیم نهایی گرفته شده است و گوشی برای شنیدن وجود ندارد. در هر حال صادقانه امیدوارم که سیاست عادی‌سازی موجود درست باشد. تا پیش از تابستان این نتایج را خواهیم دید.

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها