خداوند درآیه اول سوره نساء ميفرمايد: «يَاأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا»
از آيه شريفه استفاده می شود كه نسل موجود از انسان تنها منتهي به آدم و همسرش مي شود، و جز اين دو نفر هيچ كس ديگر در انتشار اين نسل دخالت نداشته است(نه حوري بهشتي، و نه فردي از افراد جن و نه غير آن دو) و گرنه ميفرمود: «و بث منهما و من غير هما».
با پذيرفتن اين معنا دو مطلب نتيجهگيري ميشود:
1- منظور از جمله رجالاً كثيراً كل بشر است و افرادي است كه يا بدون واسطه (چون هابيل و قابيل و غيره) و يا با واسطه(چون افراد بشر تا هنگام بپا شدن قيامت) از اين دو فرد (يعني آدم و حوا) منشعب شدهاند.
2- ازدواج در طبقه اولي، بعد از خلقت آدم و حوا يعني در فرزندان بلا فصل آدم و همسرش بين برادران و خواهران بوده و دختران آدم با پسران او ازدواج كردهاند، چون آن روز در تمام دنيا، نسل بشر منحصر در همين فرزندان بلا فصل آدم بوده (در آن روز غير از آنان نه دختراني يافت ميشده است كه همسر پسران آدم شوند، و نه پسري بود كه همسر دختران آدم گردند) بنابراين هيچ اشكالي هم ندارد.
از آنجائي كه مسأله تشريعي است و تشريع هم تنها و تنها كار خداي تعالي است و او ميتواند يك عمل را در روزي حلال و روزي ديگر حرام كند: «و الله بحكم لا معقب لحكمه و ان الحكم الا لله». و بعضي احتمال دادهاند كه فرزندان آدم با بازماندگان انسانهاي پيشين ازدواج كرده باشند اين احتمال با ظاهر آيه سوره نساء چندان سازگاري ندارد.
منبع : پایگاه عرفان