پاسخ به:خاطرات دفاع مقدس
پنج شنبه 4 خرداد 1396 11:07 AM
قلّه بازی دراز، قلّه ای است که 1150متر ارتفاع دارد. و این کوه در دست دشمن بود و از آنجا به کل منطقه سر پل ذهاب تسلط داشت. هر گونه نقل و انتقالاتی را که می دید با توپ می زد. و به همین دلیل نقل و انتقالات، شبها انجام می شد. از آرزوهای رزمنده ها، فتح این قلّه بود. در عملیاتی که 500 نفر برای شکست دشمن رفته بودند 20 نفر از آنان به قلّه کوه رسیدند و عملیات به شدت شکست خورد. قلّه بازی دراز، قلّه ای است که 1150متر ارتفاع دارد. و این کوه در دست دشمن بود و از آنجا به کل منطقه سر پل ذهاب تسلط داشت. هر گونه نقل و انتقالاتی را که می دید با توپ می زد. و به همین دلیل نقل و انتقالات، شبها انجام می شد. از آرزوهای رزمنده ها، فتح این قلّه بود. در عملیاتی که 500 نفر برای شکست دشمن رفته بودند 20 نفر از آنان به قلّه کوه رسیدند و عملیات به شدت شکست خورد.
در اين عمليات، من ديده بان بودم. از كارهاي ناشيانهاي كه انجام شد، اين بود كه شب قبل از عمليات به رزمندگان مرغ دادند و من نيز مرغ خوردم و در طول روز تشنگي سختي را تحمل كردم. عمليات فاش شده بود و نيروها ضربه سختي خوردند. دوستان عزيزي مانند: يداللّه ديدهبان ، مجتبي كاظمي ، علي پورقاسمي كه از طلبههاي ناب و ناز بودند را از دست دادم. پيكر پاك برخي از شهداي اين عمليات را چند سال بعد آوردند. واقعا درس عبرتي بود تا توجّهمان را بيشتر كنيم؛ چون همة شرايط به نفع دشمن بود، حتي تانكهاي خودي كه گلوله مستقيم شليك ميكردند معمولا به سر كوه ميخورد و سنگهاي كوه به طرف خودمان باز ميگشت.
دوست ديدهباني داشتم كه اهل تهران و در ديدهباني موفّقتر از من بود. در بازگشت از بازيدراز به دلیل كارهاي عجيبش متوجه شدم که موجي شده است. او مدام ميگفت: اينجا كجاست من اين صحنهها را يك بار ديگر هم ديدهام. وقتي صداي صوت گلولهاي ميآمد، معمولي قدم برميداشت و روي زمين نميخوابيد. متأسّفانه پس از عمليات او را گم كردم و ديگر هيچ خبري از او نيافتم.
نگارنده : fatehan1 در 1391/07/08 22:22:01.