پاسخ به:اشعار بزرگان ادبیات در ثنای حضرت فاطمه (س)
سه شنبه 8 بهمن 1398 5:50 PM
امام خمینی (ره):
ای ازلیّت، به تربت تو مُخمر
وی ابدیت، به طلعت تو مُقرر
آیت رحمت ز جلوه تو هویدا
رایَتِ قدرت در آستینِ تو مُضْمَر
جودت، همبسترا به فیض مقدّس
لطفت همبالشا به صدرِ مُصَدّر
عِصمتِ تو تا کشید پرده به اجسام
عالَم اجسام گردد عالَم دیگر
جلوه تو، نور ایزدی را مَجْلی
عِصمت تو، سِرّ مُختفی را مَظهر
گویم واجب تو را، نه آنَت رُتبت
خوانم ممکن تو را، ز مُمکِن برتر
مُمکن اندر لباس واجب پیدا
واجبی اندر ردای امکان مُظْهر
ممکن، امّا چه ممکن، علّت امکان
واجب، اما شعاعِ خالقِ اکبر
ممکن، اما یگانه واسطه فیض
فیض به مِهتر رسد، وزان پس کهتر
ممکن، اما نمودِ هستی از وی
ممکن، امّا ز مُمکِناتْ فزونتر
وین نه عجب، زانکه نور اوست ز زهرا
نور وی از حیدر است و او ز پیمبر
نور خدا در رسول اکرم پیدا
کرد تجلّی ز وی به حیدر صفدر