پاسخ به:اشعار بزرگان ادبیات در ثنای حضرت فاطمه (س)
سه شنبه 8 بهمن 1398 5:50 PM
هاتف اصفهانی:
که خم از باد اجل شد ناگاه
حیف از فاطمه آن نخل جوان
در جهان خیل نکویان را شاه
حیف از آن گوهر ارزنده که بود
پرتو آن طربافزا غم گاه
حیف از آن شمع فروزنده که بود
عفتش همدم و عصمت همراه
بود از پاکی طینت تا بود
پاکدامان وی از لوث گناه
بود ذیل وی از آلایش دور
روشن از عارضش این نه خرگاه
خرم از چهرهاش این هفت اقلیم
از سموم اجلش حال تباه.
چون شد آن سرو قد لالهعذار
لاله زین غم ز سر افکنده کلاه
سرو ازین غصه به بر جامه درید
کرد در ماتمش این جامه سیاه
ریخت در فرقتش آن خاک به سر
جانش از شوق ملاقات الله.
چون شد از دار فنا سوی بهشت
بار بگشاد در آن عشرتگاه
رخت بربست از این غمخانه