امام باقر(ع)بهمون یاد دادند چگونه خشممون را کنترل کنیم
شنبه 25 دی 1389 11:19 AM
خداوند متعال يكى از مهم ترين ويژگى هاى انسان هاى الهى و پارسا پيشه را كظم غيظ و عفو از مردم مى شمارد و مى فرمايد:
ادامه دارد...
پى نوشتها:.........................
1- تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ج 3، ص: .97
2- معراج السعاده ، ملا احمد نراقي، ص .226
3- سنن النبي، علامه محمد حسين طباطبايي، ص 67.
4- تفسير نمونه، ج 11، ص 854
«كظم» در لغت به معنى بستن سر مشكى است كه از آب پر شده باشد
و به طور كنايه در مورد كسانى كه از خشم و غضب پر مى شوند ولى از اعمال آن خوددارى مى نمايند، به كار مى رود.
«غيظ» به معنى شدت غضب وحالت برافروختگى و هيجان فوق العاده روحى است، كه بعد از مشاهده ناملايمات به انسان دست مى دهد.
حالت خشم و غضب از خطرناك ترين حالات انسان است و اگر جلوى آن رها شود، در شكل يك نوع جنون و ديوانگى و ازدست دادن هر نوع كنترل اعصاب خودنمايى مى كند و موجب مى شود كه بسيارى ازجنايات و تصميم هاى خطرناك از انسان صادر شود كه انسان يك عمر بايد كفاره و تاوان آن را بپردازد. 1
در مقاله اى كه از نظر خوانندگان عزيز مى گذرد اين آموزه قرآنى با توجه به سخنان امام باقر (ع) مورد بررسى و تحقيق اجمالى قرار مى گيرد.
خشم مثبت و منفى
غضب يكى از غرايز انسانى است و بهره هاى فراوانى براى انسان دارد و در دفاع از هويت و باورها و فرهنگ او نقش مهمى ايفا مى كند.
سه گروه متفاوت
در واقع انسان ها را مى توان در مورد اين حالت نفساني، به سه گروه تقسيم كرد:
دسته اول: انسان هايى كه در هنگام غضب افراط مى كنند و از حد و مرز ايمان بيرون مى روند.
اين گونه اشخاص همواره گرفتار اعمال ناپسند خود هستند و بسا كه پشيمانى هم سودى به حالشان نخواهد داشت.
دسته دوم: افرادى هستند كه اساساً خشمگين نمى شوند و اصلا قوه غضبيه خود را به كار نمى گيرند و در جاهايى كه حتى شرع و عقل هم براى آنان خشم را لازم دانسته است، به هيچ وجه حركتى ندارند.
اينان نه تنها عملى ناپسند انجام مى دهند، بلكه از افراد عصبانى بدترند و افرادى بى غيرت و بى هويت تلقى مى شوند.
دسته سوم: كسانى كه براساس كمال وجودى خود هرگاه خشمگين شوند، از مرز اعتدال خارج نمى شوند.
خشم مقدس
قرآن كريم هرگز اصل خشم را تخطئه نمى كند و خشم هاى مقدس را مى ستايد.اساساً خشم مقدس يكى از صفات الهى است كه نام هاى قهار و جبار حضرتش به آن اشاره دارد. خشمگين شدن اگر متعادل و در راه حق باشد، نه تنها ناپسند نيست، بلكه پسنديده و مورد رضاى حق هم خواهد بود.
در سيره رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به نقل از امير مومنان (عليه السلام) آمده است كه:
علامه طباطبايى (ره) در اين زمينه مى فرمايد:«هرگاه رسول خدا(ص) خشمگين مى شد- كه جز براى خدا غضب نمى كرد- چيزى تاب مقاومت در برابر غضب آن حضرت را نداشت.» (3)
آرى يك انسان كامل فقط در راه حق و به خاطر پايمال شدن حقوق الهى و حقوق مردم خشمگين مى شود و در اين مورد هم از مرز ايمان و حدود الهى خارج نمى شود.
خشم پيامبر (ص)
در اين خصوص روايتى زيبا از سيره رسول گرامى اسلام (ص) نقل شده است كه حمزه بن عبدالمطلب، عموى بزرگوار و برادر رضاعى حضرت رسول بود؛ زيرا حمزه از ثويبه اسلميه- دايه پيامبر قبل از حليمه سعديه شير خورده بود،حمزه از رسول خدا چهار سال بزرگتر بود.
او در جنگ احد 60 سال داشت كه به دست وحشي- غلام جبير بن مطعم- به شهادت رسيد. وحشى به تحريك و تطميع هند- دختر عتبه بن ربيعه و مادر معاويه بن ابى سفيان- حضرت حمزه سيدالشهداء را مورد حمله غافلگيرانه قرار داد و به شهادت رساند. هند كه از آن بزرگوار به شدت ناراحت بود و از حضرت حمزه به علت كشته هاى جنگ بدر كينه شديدى داشت، بعد از شهادت حمزه اعضاى بدن آن حضرت را مثله كرد و حتى جگرش را بيرون آورده، از عمق كينه آن را در دهانش مكيد.
رسول خدا (ص) وقتى به بالين پيكر قطعه قطعه عمويش آمد آن چنان ناراحت و خشمگين شد كه سخن از انتقام گفت. در آن هنگام،جبرئيل عليه السلام نازل شد و براى دلدارى پيامبر (ص) اين آيه شريفه را نازل كرد:
هرگاه خواستيد كسى را مجازات و عقوبت كنيد، تنها به مقدارى كه به شما تعدى شده كيفر دهيد و اگر صبر كنيد، اين كار براى صبركنندگان بهتر است.» پيامبر نيز خشم خود را كنترل كرد و فرمود: