0

سیمای اخلاقی امام محمد باقر ( علیه السلام )

 
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

پاسخ به:سیمای اخلاقی امام محمد باقر ( علیه السلام )
شنبه 25 دی 1389  11:11 AM

4. اخلاق اجتماعي

الف) دستگيري از نيازمندان جامعه


كمك به محرومان، نيازمندان و ستمديدگان جامعه، اصل بزرگي در زندگاني امام باقرعليه السلام بود و برطرف كردن نيازهاي مادّي و روحي آنان را مهم ترين فعاليت هاي اجتماعي خود به شمار مي آورد. امام، آنان را دور خود جمع مي كرد، سخنانشان را مي شنيد و دردهايشان را آرامش مي بخشيد.

امام صادق عليه السلام در اين باره مي فرمايد:

« روزي نزد پدرم رفتم، در حالي كه مشغول تقسيم هشت هزار دينار به نيازمندان مدينه بود و يازده غلام را آزاد ساخت ». (26)

امام روزهاي تعطيل، به ويژه جمعه ها، را به دستگيري و انفاق به مستمندان اختصاص مي داد و ديگران را نيز به آن برمي انگيخت.

در روايتي ديگر از امام صادق عليه السلام آمده است:

    « با وجود اين كه پدرم از نظر بنيه مالي ضعيف تر از ساير افراد خاندانش و نيز مخارج زندگي اش بيشتر از بقيه بود، ولي در هر روز جمعه به نيازمندان كمك مي كرد، حتّي اگر كمك او به اندازه يك دينار بود و مي فرمود: پاداش صدقه و كمك به نيازمندان در روز جمعه برتري دارد؛ همان گونه كه روز جمعه نسبت به ديگر روزهاي هفته داراي برتري است ». (27)

ويژگي برجسته امام در دستگيري از مستمندان اين بود كه هرگز آنان را « سائل؛ گدا » خطاب نمي كرد و همواره به ديگران مي فرمود:

« آنان را به بهترين نام هايشان صدا بزنيد ». (28)

ب) زندگي مردمي

امام باقرعليه السلام در اين باره اهتمام ويژه اي داشت و ديگران را نيز از آموزه هاي سودمند اخلاقي خود در اين زمينه بهره مند مي كرد.

«زُرارة بن أعين» روايت مي كند:

«روزي امام باقرعليه السلام براي شركت در مراسم تشييع جنازه فردي از طايفه قريش حضور يافت. من نيز به همراه ايشان شركت كردم.مردي به نام « عطاء » نيز با ما بود. در اين هنگام، زني از تشييع كنندگان شروع به شيون و فرياد كرد. عطاء به او گفت: يا ساكت شويا همگي باز مي گرديم، ولي زن همچنان فرياد مي زد و مي گريست. عطاء [ناراحت شد ]و بازگشت. من به امام رو كردم و گفتم:

عطاء بازگشت [چه كنيم؟ ]امام فرمود: به راه خودت ادامه بده، اگر بنا باشد به خاطر ديدن يك اشتباه از ديگران (داد و فرياد زن) عمل شايسته اي را كنار بگذاريم، حقوق برادر مسلمان خويش را به جا نياورده ايم.

پس از تشييع، جنازه را بر زمين نهادند و امام بر آن نماز گزارد. سپس شخصي (گويا صاحب عزا) جلو آمد و ضمن سپاس گزاري از امام، عرض كرد:

خداوند، شما را رحمت كند. ديگر بازگرديد، پياده روي براي شما دشوار است. ولي امام از بازگشتن، طفره رفت. پيش آمدم و به امام گفتم:

از شما خواستند كه بازگرديد، پرسشي دارم كه مي خواهم در مورد آن توضيح بدهيد.

امام فرمود: به كار خودت ادامه بده؛ زيرا ما با اجازه او نيامده ايم تا حال با اذن او بازگرديم، بلكه ما به خاطر برتري و پاداشي كه تشييع و خاك سپاري مؤمن دارد، آمده ايم و هر اندازه كه انسان به تشييع و ديگر مراسم ادامه بدهد، از خداوند پاداش مي گيرد ». (29)

ج) احترام به مالكيت اجتماعي

ضرورت احترام به حقوق مالي و دارايي هاي مردم، حتّي اقليت هاي ديني، از مسائلي است كه اسلام به آن توجّه ويژه اي دارد.

اسلام، صرف نظر از رعايت حقوق مسلمانان، رعايت حقوق ديگر كساني را كه با مسلمانان زندگي مي كنند، ضروري مي داندو حتّي تجاوز به حقوق مالي و دارايي هاي فرقه ها و گروه هايي را كه معصومين آنها را لعن و نفرين كرده اند، بر نمي تابد و مالكيت آنها را محترم مي شمارد.

« ابو ثمامة » در اين باره مي گويد:

«روزي خدمت امام باقرعليه السلام رسيدم و عرض كردم: فدايت شوم! من قصد دارم در مكّه اقامت گزينم و ساكن آنجا باشم، ولي به يكي از پيروان فرقه مُرجئه  (30) بدهكارم و به او مديون هستم، حال مي خواهم نظر شما را بدانم.

امام (ع) در پاسخ فرمود: نزد طلبكار خود بازگرد و طلبش را بپرداز و به گونه اي زندگي كن كه وقتي به ديدار پروردگارت شتافتي،از سوي كسي دِيْني برگردن تو نباشد؛ زيرا مسلمان هرگز خيانت نمي كند ».  (31)

_____________________________

26) بحار الانوار، ج 46، ص 302.
27) اعيان الشيعه، ج 1، ص 653 ؛ انوار البهيّة، ص 141.
28) ائمتنا، ج 1، ص 345 ؛ احقاق الحق، سيد نور الله الحسيني التستري، تهران، دار الكتب الاسلامية، 1395 ق، ج 12، ص 179.
29) بحار الانوار، ج 46، ص 300 ؛ حلية الابرار، ج 2، ص 132.
30) مرجئه نام يكي از فرق اسلامي است؛ آنان بر خلاف خوارج كه فرد مرتكب به گناه كبيره را كافر مي دانستند، عقيده داشتند كه مسلمانان با ارتكاب كبيره از اسلام خارج نمي شوند و همين عقيده باعث شد كه سياست خود را بر سكوت بنا نهند و حاكم يا خليفه مرتكب كبيره را واجب الاطاعه و عادل بدانند. (فرهنگ فرق اسلامي، محمد جواد مشكور، مشهد، بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1368 ش، ص 402).
31) علل الشرايع، شيخ صدوق، قم، مكتبه داوري، بي تا، ج 2، ص 528 ؛ بحارالانوار، ج 100، ص 142.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها