استان كرمانشاه در يك نگاه
چهارشنبه 27 آذر 1398 1:32 PM
|
كرمانشاه يكي از باستانيترين شهرهاي ايران است كه گفته ميشود توسط طهمورث ديوبند – پادشاه افسانهاي پيشداديان- ساخته شده است. برخي از مورخين بناي آن را به بهرام پادشاه ساساني نسبت ميدهند. كرمانشاه در زمان قباد اول و انوشيروان ساساني به اوج عظمت خود رسيد. در قرن چهارم يكي از مورخان اسلامي از كرمانشاه به عنوان شهري زيبا در ميان اشجار و آبهاي روان ياد كرده است.تاورنيه، جهانگرد و بازرگان فرانسوي، كرمانشاه را به عنوان شهركي پرنعمت و آباد وصف كرده و چنين نوشته است: ” هم زمان با حمله افغان و سقوط اصفهان كه طومار فرمانروايي خاندان صفوي در نورديده شد، كرمانشاه به جرم قرب جوار، با تهاجم عثمانيها مواجه گرديد و بار ديگر شهر رو به خرابي نهاد.“ نادر شاه به منظور آمادگي در مقابل تجاوز عثمانيها، به اين شهر توجهي خاص مبذول داشت. در اوايل حكومت شاه اسماعيل صفوي سلطان مراد آق قويونلو با 70 هزار نفر كرمانشاه و همدان را اشغال كرد.صفويه براي جلوگيري از تجاوز احتمالي امپراطوري عثماني اين شهر را مورد توجه قرار داد. در زمان شيخ عليخان زنگنه صدر اعظم صفوي به آباداني و رونق كرمانشاه افزوده شد، ولي در دورة افشاريه مورد هجوم عثمانيها قرار گرفت. اما نادرشاه عثمانيها را به عقب راند، ولي در اواخر زندگي نادرشاه، كرمانشاه با محاصره و تاراج عثمانيها مواجه شد. كرمانشاه در عهد زنديه دستخوش آشوب فراواني گرديد. به طوري كه در كتاب ”تحفه العالم“ عبدالصيف جزايري از كرمانشاه به عنوان خرابه نام برده شده است. در دورة قاجار تا حدي از حملات عثمانيها به ناحية كرمانشاه كاسته شد. بهطوري كه در سال 1221ه.ق محمدعلي ميرزا به منظور جلوگيري از تجاوز عثمانيها در كرمانشاه مستقر شد.در سال 1267ه.ق، امام قلي ميرزا از طرف ناصرالدين شاه به سرحدادي كرمانشاه منصوب شد و مدت 25 سال در اين شهر حكومت كرد و در همين دوره بناهايي را احداث و به يادگار گذاشت. اين شهر در جنبش مشروطه سهمي به سزا داشت و در جنگ جهاني اول و دوم به تصرف قواي بيگانه درآمد و پس از پايان جنگ تخليه شد. در نتيجه جنگ تحميلي عراق عليه ايران، اين شهر خسارات زيادي ديد و پس از جنگ اقدامات مؤثري در جهت بازسازي آن صورت گرفت. |
اسلام آباد غرب |
نام اسلام آباد غرب نخست ”مندلي“ بود. بعد از حملة عربها، يكي از سرداران عرب به عمران و آبادي آن پرداخت و به مرور زمان به شهر ”هارون آباد“ معروف شد. در سال 1309 ه.ش نام شهر به شاه آباد غرب تغيير يافت.بعد از انقلاب اسلامي در سال 1357، نام اين شهرستان به اسلام آباد غرب تغيير داده شد. اين شهر در روزگار صفويه به ويژه در زمان شاه عباس رونق يافت و كاروانسراهايي براي اقامت تجار، مسافران و زايران عتبات عاليات احداث شد. |
پاوه (اورامانات) |
نام پاوه را به پاوه، سردار يزدگرد سوم – آخرين شاهنشاه ساسانيان – منسوب ميدانند كه جهت جلب حمايت اكراد روانة اين منطقه گرديد و مورد احترام اهالي قرار گرفت. بعدها به خاطر تجليل از آن سردار، اين ناحيه را پاوه ناميدند كه در كتابهاي عربي ”فاوج“ آمده است.قلعة دژ و پاسگه كه هنوز در پاوه وجود دارد بازماندة برج و باروي عهد آن سردار است. ظاهراً در محلي نزديك پاوه كه اكنون ”جنگاه“ گفته ميشود، مردم پاوه با سعد وقاص جنگيدهاند. همچنين معني كلمه اورامانات از اورتن (اورامان) – نام يكي از سرودههاي دين زرتشتيان – گرفته شده است. |
سرپل ذهاب |
سرپل ذهاب در جوار ويرانههاي شهر قديمي حلوان بنا شده و قلعة مخروبهاي نيز در نزديكي آن قرار دارد. سرپل ذهاب به عنوان دژ و پايگاه مرزي ايران باستان بود كه در زمان حملة عربها به ايران از بين رفته و آثاري از پايههاي آجري آن به جا مانده است.در كتب تاريخي از اين ناحيه به عنوان «زهاو» مركز ايالت حلوان نام برده شده است. كلمة ذهاب در لغت به معني ”آب مقطر، خوب و همچنين به معني چشمه و منبع آب“ آمده است. ظاهراً به علت چشمهسارها و سرابهاي فراوان، اين شهر به ذهاب مشهور شده است. نام ديگر اين ناحيه ”سرپل“ است كه از نام پلي بر روي رودخانة الوند در 12 كيلومتري ذهاب اخذ شده است. اين پل در سال 1345 ه.ش تخريب شده است. اين شهر كه طبيعتي بسيار زيبا دارد در جنگ تحميلي آسيب فراوان ديد ولي بعد از جنگ دوباره بازسازي و نوسازي شد. |
سنقر و كليايي |
سنقر در لغت فارسي به معني ”پرنده شكاري“ است. از قدمت ديرينة اين شهر اطلاعات روشني در دست نيست ولي در دورة سلاجقه امراي سنقر به نام ”آقا سنقر“ معروف بودهاند. گفته ميشود كه شهر سنقر در ابتدا يك اردوگاه مغولي بود كه بعدها به شهر تبديل شده است.در زمان شاه اسماعيل دوم صفوي حكومت سنقر به عهدة «سولاق حسين تكلو» بود. در عصر شاه طهماسب اول حكومتي به نام سنقر و كلهر در اين ناحيه ايجاد و به خوانين زنگنه تفويض گرديد.در سال 1017 هجري قمري به حكم شاه عباس صفوي، سنقر جزء تبول مصطفي پاشا فرزند اوزون احمد شد. به سال 1048 از طرف شاه صفي، شاهرخ بيگ (مير آخور)، به حكومت سنقر، هرسين، كرمانشاه و بيستون منصوب شد.در دورة افشاريه و زنديه سران ايل كليايي به حكومت سنقر، منصوب شدند. سپس حكومت سنقر به خسروخان اردلان والي كردستان تفويض گرديد.در زمان فتحعلي شاه قاجار فرزند وي فتحاله ميرزا به حكومت سنقر گماشته شد. سپس اين ناحيه با نواحي كنگاور، ملاير و تويسركان يكي شده و تحت حكمفرمايي شاهزاده شيخعلي ميرزا- پسر فتحعلي شاه – قرار گرفت. در زمان ناصرالدين شاه سنقر و كليايي ضميمة اسدآباد شد.در حال حاضر شهرستان سنقر و كليايي از نواحي جالب توجه و زيباي استان كرمانشاه است كه در جلگة هموار و زيبايي واقع شده و اطراف آن را رودخانه، سبزه زار، باغات و بيشه زار فراگرفته است و قلل كوههاي آن تا اواخر تابستان از برف زمستاني ميدرخشد و از جهات طبيعي واجد ارزشهاي جهانگردي ميباشد.
|
قصر شيرين |
قصر شيرين از شهرهاي بسيار قديمي ايران است. بناي اين شهر به خسرو پرويز ساساني منسوب است، ولي در عصر هخامنشيان نيز آباد بوده است. در اطراف شهر فعلي، ويرانههاي قصر شيرين كهنه باقي مانده است كه گفته ميشود در زمان سلطنت خسرو پرويز، باغي وسيع با قصرهاي دلپذير و فرخ انگيز بود و قصر زمستاني محبوبة او شيرين نيز در آن قرار داشته است. افسانة معروف شيرين و فرهاد از نام اين شهر اخذ شده است.پس از حملة عربها، قصر شيرين ويران گشت و تا سال 1270 ه.ق، مانند قصبة كوچكي باقي ماند. در جنگ جهاني اول، قصر شيرين مرز سربازان دولتهاي آلمان و عثماني از يك طرف و روسيه و انگلستان از طرف ديگر بود. اين شهر هم اكنون گسترش يافته و به شهري بزرگ و جذاب تبديل شده است. |
كنگاور |
كنگاور يكي از شهرهاي قديمي ايران است كه قدمت آن به دورة ساساني ميرسد. بعد از شكست ايران، عربها نام آن را قصراللصوص ناميدند. كنگاور به دليل همجواري با معبد باستاني آناهيتا، اهميت ويژهاي داشته است. اين شهر تا زمان ساسانيان آباد بود، ولي پس از غلبة عربها ويران شده است. در حال حاضر آثار قلعة خرابة سنگي معبد آناهيتا در محلة گچكن آن باقي مانده است.جغرافيانويس يوناني – ”خاراكسي“- در قرن اول ميلادي از كنگاور تحت عنوان « گونگويار » ياد كرده است. تاريخ و جغرافيانويسان عرب از قرن چهارم هجري، از اين ناحيه نام برده و اغلب آن را ”كَنكَور“ نوشتهاند.در اين شهر، خسرو پرويز بر روي صفهاي، بناي ستونداري از گچ و آجر ساخته بود.ياقوت حموي در قرن هفتم هجري قمري نوشته است كه ساختمانهاي ساسانيان بيست ذرع از سطح زمين بلندتر است. شهر كنگاور به دليل بقاياي كاخ يا معبد آناهيتا اشتهار ملي و جهاني دارد. |
جوانرود |
جوانرود همان محلي است كه حمدالله مستوفي در نزهت القلوب از آن به عنوان ”الاني“ نام برده است. در حال حاضر نيز آب مشروب شهر جوانرود، از آب سراب معروف ”الاني“ تأمين ميشود. حمدالله مستوفي از الاني يا جوانرود امروز به عنوان قصبهاي معتبر با هواي خوش، آبهاي روان، علفزارهاي نيكو، شكارگاههاي خوب و ناحيهاي با محصولات غلات نام برده است.در دورة شاه طهماسب صفوي جوانرود بيش از صد قريه داشته است و اطراف آن قلعههايي نيز وجود داشته است. درويش سلطان (فرزند صفي خان سليمان گوران – والي جوانرود) بر خرابههاي الاني، قلعه و مسجد، بازار و مدرسه ساخته است.در دوران افشاريه و تا اواخر دورة زنديه مورد توجه خاص حكمرانان بوده است. در دورة قاجاريه، حكومت جاف و جوانرود در دست برادر و فرزندان امان الله خان والي بود. امان الله خان والي، حكومت جاف و جوانرود را به محمد صادق خان پسرش واگذار نمود. حكومت جوانرود بعد از سال 1320 به يكي از بيك زادگان رستم بيك جاف واگذار شده بود. اين شهر در حال حاضر بسيار آباد و توسعه يافته است و طبيعت و فضايي زيبا دارد.
|
گيلان غرب |
شهرستان گيلان غرب از نواحي قديمي استان كرمانشاه است كه در نوشتههاي تاريخي نيز به كرات از آن نامبرده شده است. خرابههاي روستاي گيلان در منتهياليه جنوب جلگة كرمانشاه بر سر راه كرمانشاه به بغداد قرار دارد. اين خرابهها كه به شكل تپه خودنمايي ميكنند، احتمالاً بناهايي بودهاند كه بنابه ضرورتهاي دفاعي و امنيتي ساخته شدهاند. در اين تپهها آجرهاي بزرگ به سبك بابلي و به تعداد زياد پيدا شده كه نشانههايي از قدمت تپهها هستند و احتمالاً آتشكدههاي بزرگ مربوط به مغها بودهاند كه در دورة اشكانيان به يكي از خدايان محلي اختصاص داشته است. شهرستان گيلان غرب محل سكونت ايل بزرگ كلهر است و از گذشتههاي دور، خوانين كلهر زمستانها را در اين منطقه سر ميكردند. |
هرسين |
هرسين يكي از نواحي باستاني استان كرمانشاه است. در اين ناحيه آثاري از دورة ساساني از جمله صفحة تراشيدة كوه، حوض سنگي، طاق سنگي، پلكان سنگي، قلعه و آثاري ديگر باقي مانده است. پيشينة تاريخي شهرستان هرسين با قدمت و تاريخ كرمانشاه عجين شده است. لسترنج در جغرافياي سرزمينهاي خلافت شرقي از قول حمدالله مستوفي مينويسد: «در همان حدود قلعه هرسين و در پاي آن قلعة كوچكي واقع بود و اين شهر كوچك هنوز در بيست ميلي جنوب شرقي كرماني باقي است.» صاحب عالم آراي عباسي در زمرة جلوداران لشگر ايران در مقابل لشگر عثماني، از شاه سلطان خدابنده لو حاكم هرسين نام ميبرد. در دورة قاجار نيابت، اين محل با امين الرعايا و فرزندان او بوده است. اين ناحيه در سالهاي اخير به شهرستان تبديل شده است. |
صحنه |
شهرستان صحنه يكي ديگر از بخشهاي شهرستان كرمانشاه بود كه در سالهاي اخير به شهرستان مستقلي تبديل شده است. محدودة اين شهرستان نيز از نواحي قديمي و تاريخي استان كرمانشاه است و آثار و بقاياي ادوار گذشته در آن به جا ماندهاند
|
نام و نشاني اماكن و ديدنيهاي مهم استان |
كرمانشاه صحنه سنقر و كليايي كنگاور
|