شب چله در مناطق مختلف ایران چگونه برگزار می شود؟
دوشنبه 25 آذر 1398 3:20 PM
امروزه شب چله یا یلدا صرفاً یک مناسبت اجتماعی است و خانواده ها و دوستان برای تفریح و سرگرمی، خوردن غذاهای لذیذ، نوشیدن چای و خواندن شعر شب یلدا به دور هم جمع می شوند. میوه خشک، آجیل و میوه تازه مخصوص فصل زمستان بر روی میز چیده می شوند. حضور میوه خشک و تازه در کنار هم، بر اساس یک عقیده باستانی، نشانه نگرانی کشاورزانی است که با شروع فصل زمستان آغاز می شود که باید با شروع این فصل میوه های فصلی باید کاشت و برداشت شوند. انار و هندوانه از میوه های فصل زمستان از اهمیت ویژه ای در جشن شب چله برخوردار است.
در این شب بزرگ ترین عضو خانواده شروع به خواندن دعا می کند و بابت نعمت های سال گذشته خدا را شکر می کند و برای سال آینده از درگاه خداوند درخواست سعادت و وفور نعمت می کند. سپس هندوانه ای بریده می شود و به همه سهمی می دهد که این برش به معنای از بین بردن بیماری ها و درد ها از خانواده است.
جشن به نیمه شب می رسد و در این بازه مجموعه شعر های فارسی مخصوصا اشعار دیوان حافظ که از جایگاه ویژه ای برخوردار است، خوانده می شود. علت انتخاب اشعار حافظ در شب چله به خاطر این است که حافظ از عشق، شادی حرف می زند و باعث رقم خوردن اوقات شادی در جمع می شود.
قبل از ورود وسایل گرمایشی مدرن، خانواده ها و فامیل ها به دور میز کرسی جمع می شدند. کرسی شامل یک میز است که زیر آن ذغال سنگ داغ پر شده و باعث ایجاد گرمایش می شود.
با آمدن میوه های فصلی زمستان به بازار خانواده ها از قبل میوه های انگور، هندوانه، گلابی، پرتقال، نارنگی و سیب را خشک می کنند تا در شب چله از میهمانان پذیرایی کنند. خانواده ها در همان روز به میوه فروشی ها رفته و میوه های تازه و شیرین تهیه می کنند سپس مهمانان به دور کرسی یا شومینه جمع می شوند و از میوه های خشک و میوه های تازه لذت می برند.
طبق باورهای قدیمی خوردن آجیل منجر به سعادت و کامیابی می شود. خوراکی های مهم دیگر این شب خورشت بادمجان با برنج زعفرانی، زرشک پلو با مرغ با ماست و حلوا است.
با گذشت زمان شب چله در نقاط مختلف کشور رشد پیدا کرد و شکل بومی هر منطقه را به خود گرفت. در همدان یکی از زنان بزرگ خانواده شعر می خواند، در حالی که دختران جوان به سوزن دوزی مشغول می شوند. شعر های خوانده شده حکم فال و بخت بینی دارند و برای افراد فامیل به ترتیب سن فال شعر گرفته می شود.
حافظ می فرماید:
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش زدهام فالی و فریادرسی میآید
در سنندج، مرکز استان کردستان، نان دولما و سنگک برای شب چله تدارک دیده می شود و هر ساله طبق توافق خانواده ها، این مراسم در خانه دیگری برگزار می شود. از چند ماه قبل از شب یلدا یا چله خوشه های انگور در زیرزمین ها یا زیر سایه درخت ها آویزان می شوند. مردم سنندج برخی از هندوانه های کوچک بومی روستای سراب قامیش را ترشی می کنند و آنها را تا شب چله نگهداری می کنند و اگر خانم باردار در محله باشد مقداری از ترشی را تقدیم او می کنند.
شاهنامه فردوسی، گلستان سعدی، کتاب اسکندر نامه گنجوی خوانده می شود و میوه های خشک شده ای که با سماق پخته شدند پذیرایی می شود. دانه کدو تنبل و گندم بو داده شده با شیره درخت گز تفت داده شده و جهت پذیرایی از مهمانان بر سر میز یا سفره آورده می شود.
جمله ای قدیمی وجود دارد که می گوید: «وزش باد در تابستان باعث ایجاد درد پشت بدن می شود». به همین دلیل کسی که هندوانه چله یعنی طولانی ترین روز سال را بخورد در برابر چنین دردهایی مصون خواهد ماند. به هرحال این یک باور قدیمی بوده و نسل به نسل تا به امروز منتقل شده است و خوردن هندوانه در این روز جزو آیین ها حساب می شود. این همان چیزی است که تهران قدیم به آن معتقد بود. در چنین شب هایی مجموعه اشعار حافظ توسط زوجین و به خصوص کسانی که به امید ازدواج نشسته اند به ترتیب توسط حاضرین خوانده می شود و تفسیر شعر را به عنوان فال و بخت خود قبول می کنند. گردو ها شکسته می شوند تا میوه آن خبر از آینده و ثروت بدهد.
از آنجا که مردم استان چهارمحال و بختیاری شاهنامه را از حفظ می دانند، در شب چله به خواندن آن می پردازند. مردم این استان معتقدند که شیر، ماست، پنیر، کنجد، کدو تنبل، چغندر قند، کشک، آویشن و نان جو باعث شکوفایی در طول سال خواهند شد به همین علت در این شب حتما بر سر سفره گذاشته می شود.
کدو تنبل های بزرگ قرمز که نمادی از خورشید هستند اول داخل آب به جوش می آورند سپس به قطعات کوچک تر بریده به مهمانان سرو می شود.
یک سنت قدیمی پختن نان های بزرگی است که نام آن به محلی گرده گفته می شود که قبل پخت آن مهره آبی درون خمیر قرار می دهند. پس از پخت نان گرده بین حاضرین و مهمانان تقسیم می شود و هر کس که مهره آبی را در سهم خود ببیند به عنوان خوش بخت ترین فرد جمع نام گذاری می شود.
در مازندران نیز حافظ و فردوسی از محبوبیت خاصی برخوردار است. بزرگان جمع داستان های قدیمی زمستان های سخت، طولانی و تاریک را به حاضرین و مهمانان بازگو می کنند. بعد از صرف شام دور کرسی جمع می شوند و چای، پرتقال، نخود فرنگی برشته شده، شیرینی های محلی، کشمش، بادام شیرین، نارنگی، سیب، لیمو و هندوانه صرف می کنند. طبق یک سنت قدیمی اهالی مازندران گردوهایی را به صورت چشم بسته انتخاب می کنند و بعد از مراسم شب به هنگام خواب زیر بالش خود می گذارند. صبح آنها گردوها را می شکنند تا ببینند هسته آن روشن و سالم است یا خشک و تاریک.
تازه داماد های مازندرانی نیز با فرستادن ملزومات به خانه عروس از این فرصت استفاده می کنند تا از عروس و خانواده عروس تقدیر کنند. این ملزومات شامل ماهی، مرغ و سایر مواد مغذی است.
یک داستان قدیمی مشهوری است به نام ننه سرما که در بین اهالی مازندران بسیار محبوب است. داستان از این قرار است که اگر ننه سرما در این شب اسطوره ای اشک بریزد، باران خواهد بارید. اگر پنبه های رختخواب خود را بیرون کند، برف خواهد بارید و اگر گردنبند خود را پاره کند، دانه های تگرگ از آسمان به زمین بارش خواهند کرد.
آداب و رسوم شب چله با گذشت زمان کم رنگ تر می شوند و مسئولیت ما در قبال آداب گذشته هر روز بیشتر و بیشتر می شود. همانطور که در گذشته موضوع اصلی جشن شب چله یا همان شب یلدا جابجایی موقعیت های اجتماعی افراد بود. پادشاهان به غلامانی بدل می شدند و غلامان نقش پادشاه را می گرفتند. ولی امروزه چیزی از این رسم در ایران باقی نمانده است و بیشتر یک مناسبت اجتماعی تلقی می شود.