شعر کودکانه جوجه طلایی
شعر کودکانه جوجه جوجه طلایی
"شعر جوجه طلایی"
جوجه جوجه طلائي
نوكت سرخ و حنائي
تخم خود را شكستي
چگونه بيرون جستي
گفتا جايم تنگ بود
ديوارش از سنگ بود
نه پنجره ، نه در داشت
نه كسي ز من خبر داشت
دادم به خود يك تکان
مثل رستم پهلوان
تخم خود را شكستم
اينگونه بيرون جستم
شعر کودکانه جوجه
"شعر تولد جوجه"
ترک ترک ترک خورد
یه تخم مرغ کوچک
یهو به دنیا اومد
یه جوجه ی وروجک
تا مرغه و خروسه
تبریکی گفتند به او
جوجه از آنها پرسید:
«کیک تولدم کو»
شعر از اسدالله شعبانی
گردآوری: بخش کودکان بیتوته