داستان هاى تربيتى از زندگى امام حسن(ع)
جمعه 24 دی 1389 2:32 PM
امام حسن مجتبى عليه السلام مى فرمايد:
شيوه پيامبر صلى الله عليه و آله چنين بود كه هرگاه از او حاجتى خواسته مى شد آن را برآورده مى كرد و اگر امكان رفع نياز سائل برايش فراهم نبود او را با زبان خوش و سخنانى زيبا و چهره گشاده و يا حتى با راهنمايى جواب مى گفت.(1)
..................
1)تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 158.
2) حياه الامام الحسن (ع )، ج 1، ص 302.
داستانى كه در زير مى آيد نشانگر پيروى امام مجتبى عليه السلام از اين سيره نبوى صلى الله عليه و آله است .
روزى مرد نيازمندى به امام حسن عليه السلام مراجعه نموده و درخواست كمك مالى نمود. اتفاقا در آن هنگام امام مجتبى عليه السلام دست خالى بود، اما از اينكه سائل تهيدستى از در خانه اش نااميد برگردد، احساس شرمسارى و ناراحتى مى كرد، براى همين آن حضرت با سائل به گفتگو پرداخت :
- آيا مى خواهى تو را به كارى راهنمايى كنم كه به مقصود خويش نائل شوى ؟
- يعنى مى فرماييد چه كارى بكنم ؟
- امروز دختر خليفه از دنيا رفته و بدين جهت او عزادار است . هنوز كسى براى تسليت ، رسما به حضور وى نرفته است . نزد خليفه مى روى و با سخنانى كه به تو ياد مى دهم ، به وى تسليت مى گويى ، در اين صورت به هدف خود خواهى رسيد.
- مولاى من ! چگونه به خليفه تسليت بگويم ؟
- وقتى كه نزد خليفه رسيدى بگو: شكر خدا را كه اگر دخترت پيش از تو از دنيا رفت و در زير خاك پنهان شد زير سايه پدر بود، ولى اگر خليفه پيش از او از دنيا مى رفت ، دخترت پس از مرگ تو دربدر مى شد و ممكن بود در سر قبر تو هتك حرمت بشود.
هنگامى كه آن مرد نيازمند به راهنمايى امام حسن عليه السلام عمل كرد. به خواسته خود رسيد زيرا، اين جمله هاى آرامبخش و عاطفى در روان خليفه اثر عميقى بجاى نهاد و از حزن و اندوه وى كاسته و دستور داد جايزه اى به وى بدهند. آن گاه از وى پرسيد: اين سخن به ابتكار خودت بود؟ گفت : نه ، حسن بن على عليه السلام مرا راهنمايى كرد.
خليفه گفت : راست مى گويى ، او گنجينه فصاحت و بلاغت و كانون سخنان دلنشين و شيوا است.(2)