جشن های فراموش شده ایران باستان (قسمت اول)
جمعه 15 شهریور 1398 12:35 AM
تاریخچه ای از تقویم (گاه شمار) ایرانی
تاریخچه ی استفاده از گاه شمار در ایران به حدود دو هزار سال قبل از میلاد مسیح و همچنین قبل از پیدایش زرتشت برمی گردد. با گذر زمان و در طول تاریخ، گاه شمارنگاری ایرانی تغییرات زیادی در خود دیده است. نوشته های کهن ایرانی حاکی از این است که گاه شمار ایرانی از گاه شمار بابلی ها الهاماتی گرفته که سال 360 روز داشت (12 ماه 30 روزه) و هر شش سال یک بار، برای هماهنگی فصل ها، سال 13 ماهه می شد. حدود 2500 سال پیش، یعنی بعد از میلاد زرتشت و شکل گیری حکومت هخامنشی، گاه شمار ایرانی تغییراتی در خود دید و این تغییرات رفته رفته در طی حدوداً 300 سال به شکل نهایی خودش درآمد. با این دگرگونی ها، نام ماه ها به نام ایزدان زرتشتی درآمد و نام ایزدان زرتشتی به روزهای ماه ها هم اضافه شد. در این گاه شمار، هر روز ماه، نام خودش را داشت.
در ایران باستان، سال به دوازده ماه و ماه به سی روز بخش می شد و هفته های امروزی وجود نداشت. روزهای سی گانه ی هر ماه، با سی نام از نامه های ایزدان یا امشاسپندان و یا جلوه های اهورا مزدا نام گذاری می شدند.
نام روزهای ماه شامل:
1- اورمزد ( اهورا مزدا) 2-بهمن 3- اردیبهشت 4- شهریور 5- سپندارمذ (اسفند) 6- خورداد 7- امرداد 8- دی به آذر 9- آذر 10- آبان 11- خور (خورشید) 12- ماه 13- تیر 14- گوش (گئوش) 15- دی به مهر 16- مهر 17- سروش 18- رشن 19- فروردین 20- وهرام (بهرام) 21- رام 22- باد 23-دی به دین 24- دین 25- ارد 26- اشتاد 27- آسمان 28- زامیاد 29- مانتره سپند (سخن مقدس) 30- انارام
از میان این سی نام، دوازده نام را بر روی دوازده ماه گذاشته اند:
از 1- فروردین ... تا 12- اسفند.
زمانی که نام روز با نام ماه یکسان می شد، آن روز را جشن ماهانه می خواندند؛ مانند روز دوم از ماه یازدهم که بهمن روز از بهمن ماه می شود و آن جشن را بهمنگان می نامند. به این ترتیب دوازده جشن ماهانه در سال به وجود می آمد. اما به این سبب که در ماه دی 3 روز دیگر نیز به نام اهورا مزدا می باشد، 3 جشن دیگر افزوده و بر روی هم شمار جشن های ماهانه به 15 می رسید. از میان این جشن ها می توان به برجستگی تیرگان، دیگان (یلدا) و اسفندگان (بزرگداشت زنان و جشن مزدگیران) اشاره نمود.
لازم است بدانید که گاه شماری باستانی ایران با گاه شماری خورشیدی امروز هم پوشی نام ندارد و در هر ماه از یک تا شش روز نابرابری می توان دید. جشن تیرگان که در گاه شماری باستانی برابر با 13 تیرماه است، در گاه شماری امروزی برابر با 10 تیر ماه می باشد، در تقویم باستانی همه ی ماه ها 30 روزه بود و 5 روز پایانی را پنجه می گفتند.
انواع گاه شمار (تقویم) رسمی و محلی در ایران کهن
مطالعه ی تاریخ ایران باستان و تحقیقات اخیر در این زمینه نشان می دهد که از روزگاران پیشین در ایران کهن، سه گاه شمار زیر دارای اهمیت بیشتری بوده است:
*تقویم فرس قدیم (هخامنشی)
* تقویم اوستایی قدیم (مزدیسنا- زرتشتی- یزدگردی)
* تقویم مجوس و مغان
* تقویم فرس قدیم (هخامنشی)
تقویم رایج در اوایل حکومت شاهنشاهی هخامنشیان به نام فرس قیم یا فرس هخامنشی معروف بوده است. متون کتیبه های باقی مانده از داریوش بزرگ در کوه بیستون در کرمانشاهان و سایر فرمان های شاهان هخامنشی ما را از تقویم رسمی امپراتوری سترگ ایران زمین و چگونگی اصول زمان سنجی در آن روزگاران آگاه می سازد. متون این کتیبه ها و محتوای فرمان ها بیانگر این حقیقت اند که ایرانیان قدیم سال را به دوازده ماه تقسیم و فصول را می شناختند.
در تقویم فرس قدیم آغاز سال با آغاز پاییز مقارن و اولین ماه سال «با کیائدیس» با برگزاری جشن « باگایادی» توأم بود. هم چنین از قرار معلوم جشن مهرگان بعد از برقراری تقویم زرتشتی به جای جشن باگایادی برگزار می شده است.
در خصوص اینکه سرآغاز تقویم فرس قدیم از چه زمانی و متکی بر چه واقعه ای بوده است، اطلاع دقیقی در دست نیست. ولی براساس قرائن می توان گفت چون آغاز سلطنت هر پادشاهی، مبدأ تاریخی آن زمان محسوب می شده و در دولت بابل نیز چنین می کردند، پس مادها و پارس ها که چیزهای زیادی را از بابل و آشور اخذ و اقتباس کرده بودند، به احتمال زیاد این امر نیز از آنان گرفته شده است. همچنان که متون گلی پارسه ی تخت جمشید این احتمال را مقرون به حقیقت ساخته است.
در تقویم فرس قدیم، مانند عصر حاضر، روزهای هر ماه را با شمارش اعداد مشخص می کردند و هر ماه دارای 30 روز بوده است. نمونه ی آن در کتیبه ی بیستون چنین آمده است:
«چهارده روز از ماه ویخن گذشته بود که ... نه روز از ماه گرم پد گذشت بود که ...»
در تقویم فرس قدیم، سال به چهار فصل سه ماهه تقسیم می شد و به کار بردن کلماتی همچون وهار به جای بهار و هامین به جای تابستان و پاییژ به جای پاییز که در زبان پهلوی معمول بوده، مبین همین تقسیم بندی است. این واژه های باستانی امروز در زبان کردی به راحتی قابل مشاهده است.
کردهای ایرانی نژاد هنوز این واژه ها را حفظ کرده اند و به بهار امروزی ها همان وههار می گویند و یا برای تابستان پارسی امروزی همان واژه ی پهلوی ایران باستان یعنی هامین را به کار می برند.
نام ماه های هخامنشی و معنای آن ها
*ادوکن ئیش: هنگام کندن جوی، برابر با فروردین
* ثور واهر: بهار پرغرور، برابر با اردیبهشت
*تائی گرچی: سیر چیدن، برابر با خرداد
* گرم پد: پای گرم، برابر با تیر
* درن باجی: جاودانگی، برابر با امرداد
* کاریاشیا: برابر با شهریور
* بایگائیس: ماه پرستش خدا، برابر با مهرماه
* ورگزن: برابر با آبان ماه
* اثری یادی: ماه پرستش آتش: برابر با آذر ماه
*آنامک: ماه خدای بی نام، برابر با دی
*سامیا: برابر با بهمن ماه
*ویخن: برابر با اسفند ماه
داریوش بزرگ دو نفر از منجمان نامدار کلدانی به نام های نبوریمنو کیدینوس را جهت اصلاح این تقویم به ایران دعوت کرد. آن ها با آشنایی به دانش نجوم یک سال شمسی را برابر با 365 روز و 6 ساعت و 15 دقیقه و 41 ثانیه معین نمودند. به احتمال قوی سال و ماه ایرانیان را با اصول سال و ماه بابلی تنظیم کردند. این تقویم که قدیمی ترین نمونه ی زمان سنجی در ایران است، تا زمانی که تقویم اوستایی در ایران رواج یافت، تقویم رسمی کشور بوده است.
*تقویم اوستایی قدیم ( مزدیسنا – زرتشتی - یزدگردی)
بعد از پادشاهی داریوش بزرگ، تقویم مزدیسنا در ایران رواج یافت و ماه های زرتشتی جانشین ماه های فرس هخامنشی گردید. این تقویم در تاریخ ایران به تقویم دینی مزدیسنا یعنی تقویم زرتشتی و یا تقویم اوستایی که بعدها تقویم یزدگردی شد، مشهور است. این تقویم کاملاً مذهبی است و براساس خواسته های دینی زرتشتیان و براساس انجام مراسم و فرایض دینی آنان بنا شد؛ به طوری که هر یک از روزها و ماه های سال به فرشته یا فرشتگانی اختصاص دارد و انجام فرایض دینی را در زمان های خاص توصیه می نماید در اوستا شبانه روز به پنج وقت یا گاه تقسیم شده است:
وانگاه، ربیتونیگاه، ازیرنیگاه، اویسروتریمگاه و اشهینگاه.
واژه هاتر یا هاسر در فرهنگ اوستا و پهلوی به جای ساعت به کار گرفته می شود و یک هاسر برابر است با یک ساعت و 12 دقیقه ی امروزی. روزهای 30 گانه ی این تقویم که هر یک به نام فرشته یا ایزدی نام گذاری شده است.
در خرده اوستا در گفتاری تحت عنوان سیروزه می خوانیم، نگهبانی از 30 روز ماه به یکی از فرشتگان سپرده شد و به همان فرشته محول گردیده و ایزدان معروف مزدیسنا، همان که روزهای ماه را با نام های آنان خوانده اند و خود ایزدان بزرگ از همکاری همین فرشتگان که آنان را امشاسپندان گویند، به شمار می آیند و بقیه همکاران و مددکاران آنها می باشند.
ماونگه در اوستا و در تقویم مزدیسنا، هم به مفهوم سیاره ی ماه (قمر) و هم به معنای شبانه روز از زمان است. در این تقویم هر 30 روز را یک ماه نامیده و هر سال را 12 ماه می گرفتند، بنابراین هم ماه و هم سال در این تقویم اصطلاحی است، نه حقیقی. اسامی دوازده ماه این تقویم همان اسامی ایزدان معروف دین بهی زرتشتی است و در تقویم امروزی ایران با کمی تغییر محفوظ مانده است.
چرا تالارهای پارسه 30 پله دارد؟
اگر هر پله را برای یک روز برگزینیم، سی پله سی روز ماه هر روزی که نام ماه و روز با یکدیگر برابر می شد ایرانیان باستان جشن می گرفتند. امروزه نیز زرتشتیان این مراسم ها را اجرا می کنند. در تقویم مزیسنا چون سال 12 ماه 30 روزه حساب می شود پس 5 روز اضافی را به نام اندرگاه می نامیدند که این اسم در دوره ی اسلامی به پنجه ی دزدیده یا خمسه مسترقه معروف گردید. هر یک از پنج فصل گات ها نیز به یکی از روزهای اندرگاه منسوب شده است.
سرآغاز سال در این تقویم
از زمان هخامنشیان که اصول تقویم نگاری مصری از آنان اخذ گردید، ماه ایرانی معادل با ماه توت مصری آغاز شد و به دنبال آن اصلاحتی صورت گرفت. در ابتدا آغاز سال را از اول پاییز به آخر اسفند منتقل کردند و فروردین ماه را اول سال قرار دادند. آن گاه برای تثبیت محل آن، کبیسه ای در نظر گرفتند که با اعمال آن در هر دوره ی 120 ساله، آغاز سال در اول فروردین ماه ثابت می ماند.
آغاز سال در تقویم مزدیسنا از دی ماه بود که علت آن را تعلق خاطر ایرانیان به این ماه که منسوب به آفریدگار است می دانستند و معتقد بودند آغاز سال با ماهی که به پروردگار منسوب باشد، نیک است و چون کبیسه به طور دقیق اجرا نمی شد، به تدریج دی ماه به اعتدال ربیعی رسیده و این زمان با اصلاحاتی که داریوش بزرگ با اقتباس از مصریان انجام داده بود مصادف گردید و چون اول ماه توت مصری با اول ماه دی برابر بود، فروردین ماه را به جای دی ماه برگزیدند و سه ماه به عقب بردند و اعتدال ربیعی را سرآغاز تقویم مزدیسنا قرار دادند که این رسم هنوز پابرجاست.