داستان کوتاه آرامش امام حسین(ع) در روز عاشورا
پنج شنبه 14 شهریور 1398 5:21 PM
امام سجاد (ع) فرمود «روز عاشورا، هنگامی که کار بر امام حسین (ع) بسیار سخت شد، عدهای از یاران آن حضرت دیدند که حال امام (ع) با حال آنها فرق دارد آنان، هر چه بیشتر در محاصره دشمن قرار میگرفتند، ناراحتتر میشدند و دلهایشان پریشانتر میشد، ولی حال امام حسین (ع) و بعضی از خواص یاران چنین نبود، بلکه رنگ چهره آنها برافروختهتر میشد و آرامتر میشدند در این وقت بعضی به یکدیگر میگفتند «گویا حسین(ع) باکی از مرگ ندارد»
امام (ع) به آنها رو کرد و فرمود «ای فرزندان عزیز و بزرگوار من! قدری آرام بگیرید، صبر و تحمّل کنید، زیرا مرگ پلی است که شما را از گرفتاریها و سختیها به سوی بهشتهای وسیع و نعمتهای جاودان گذر میدهد کدامیک از شما دوست ندارد از زندانی به قصری انتقال یابد؟ آری مرگ برای دشمنان شما قطعاً چنان است که از قصری به سوی زندان انتقال یابند پدرم نقل کرد که
رسول اکرم (ص) فرمود «اِنَّ الدُّنیا سِجْنُ الْمُؤمِنِ وجَنَّهُ الْکافِرِ وَالْمَوْتُ جِسْرُ هؤلاءِ اِلی جَنّاتِهِم وَجِسْرُ هؤُلاءِ اِلی جَحِیمِهِم.
همانا دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است و مرگ پلی است که مؤمنین را به سوی بهشت و کافرین را به سوی دوزخ میکشاند .
سپس فرمود «نه من دروغ میگویم و نه پدرم و رسول خدا به من دروغ گفتهاند»
معانی الأخبار صدوق ص۲۸۸