شرح نامه 31 نهج البلاغه: وصف دنیا و آخرت
یک شنبه 3 شهریور 1398 11:30 PM
"يَا بُنَيَّ إِنِّي قَدْ أَنْبَأْتُكَ عَنِ الدُّنْيَا وَ حَالِهَا وَ زَوَالِهَا وَ انْتِقَالِهَا"
'اى فرزندم، همانا كه من خبر دادم تو را از دنيا و حال آن، و زوال و نيستى و انتقال و تحول و تغييرات آن'
هيچكس در دنيا شناسى، به پايه ى امام اميرالمومنين عليه السلام نمى رسد. ظاهر و باطن دنيا و آغاز و پايان آن بسيار روشن و آشكار در زير ديد حق نگر و واقع بين امام على عليه السلام است، و از اينرو فرزند خود و بهتر بگويم كه فرزندان خود، يعنى امت اسلام را به حال دنيا و اوضاع و احوال و دگرگونيهاى مداوم و آن اطلاع داده است.
"وَ أَنْبَأْتُكَ عَنِ الْآخِرَةِ وَ مَا أُعِدَّ لِأَهْلِهَا فِيهَا"
'و تو را از آخرت و آنچه كه براى اهل آخرت در آنجا فراهم شده و آماده گرديده اطلاع دادم'
همچنین بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله، هيچكس مانند امام اميرالمومنين عليه السلام آخرت را خوب نشناخته، كه او فرزند آخرت و قطعه اى از عنصر آخرت است و از اينرو فرزند خود و همه ى فرزندان معنوى خود و امت مسلمان را از وضع آخرت اطلاع مى دهد و نعمتهاى بيكران پروردگار را كه براى صالحين و خوبان آماده شده، به آنان ياد آورى مى كند.
"وَ ضَرَبْتُ لَكَ فِيهِمَا الْأَمْثَالَ لِتَعْتَبِرَ بِهَا وَ تَحْذُوَ عَلَيْهَا"
'و براى تو درباره ى دنيا و آخرت مثلهائى زدم تا با آنها عرت بگيرى و بر خط آن مثلها راه رفته و پيروى كنى'
آرى غرض، داستان سرائى و وقت گذرانى و خواب كردن شنونده نيست. اولياء خدا اگر براى كسى سخن مى گويند و به ذكر قصص و امثال و داستانها و سرگذشتها و شواهد مى پردازند، هدف تربيتى دارند و مى خواهند كه شنوندگان را به نتائج و سرانجام داستانها توجه دهند و در پرتو ضرب المثلها، درسهاى فراموش ناشدنى و جاويدانه اى را به آنان بياموزند.
__________________________
منبع: به سوى مدينه فاضله، على كريمى جهرمى
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست