سیره تبلیغی امام جواد علیه السلام
جمعه 18 مرداد 1398 10:15 PM
زندگانی سراسر افتخار پیامبر اسلام و ائمه ی هدی -صلوات الله علیهم اجمعین- از زوایای مختلف قابل بررسی است. روش تبلیغی معصومان علیهم السلام نیز مانند دیگر ابعاد زندگی شان اسوه و الگو به شمار می آید. وقتی از این زاویه زندگی این بزرگان را مورد مطالعه قرار می دهیم، خود را با وظیفه ای سنگین رو به رو می یابیم; زیرا این نورهای پاک لحظه ای از عمل به تکلیف و ابلاغ رسالت الهی غافل نبودند. در سیره ی تبلیغی امام جواد علیه السلام، موارد زیر مهم و در خور تامل می نماید:
بارزترین نوع تبلیغ امام جواد علیه السلام مناظره است. مناظره های آن حضرت -که از نخستین روزهای امامتش آغاز شد- وی را در تثبیت جایگاه ولایت و امامت، هدایت حق جویان و آشکار ساختن سستی گفتار ستمگران یاری داد. آن حضرت به دو جهت در عرصه ی مناظره های علمی گام نهاد.
نخست نیاز شیعیان که با توجه به سن اندک آن حضرت در پی کشف جایگاه معنوی اش بودند و دوم خواست مامون و معتصم که اندیشه ی خوار ساختن امام و اثبات الهی نبودن آگاهی های وی در سر می پروراندند. خلفا می کوشیدند با برپا ساختن مجالس مناظره امامان شیعه را رو در روی برخی از دانشمندان بنام زمان قرار دهند تا شاید از پاسخ پرسشی باز مانند و جایگاه معنوی شان مورد تردید واقع شود. مهمترین اهداف امام جواد علیه السلام در این مناظره ها چنین است:
امام جواد علیه السلام در این مناظره ها بیش از هر چیز در پی اثبات حقانیت خود بود. بر اساس گفته ی مورخان، امام -با آن که هفت سال بیش نداشت- در یکی از محافل به سی پرسش پاسخ داد.(1)
امام علیه السلام در مناظره چنان رفتار می کرد که نادرستی فضائل ساختگی خلفا آشکار شود.
در یکی از مجلس ها مامون از «یحیی بن اکثم» خواست پرسشی مطرح کند. یحیی عرض کرد: یابن رسول الله، بر اساس روایت ها جبرئیل به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کرد: یا محمد، خداوند سلامت می رساند و می فرماید از ابوبکر بپرس آیا از ما خشنود است؟ زیرا من از وی راضی ام; در این باره چه می فرمایید؟
امام علیه السلام فرمود: فضل ابوبکر را انکار نمی کنم، ولی آن که این خبر را روایت کرده باید به خبری که رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجة الوداع فرمود توجه کند. حضرت صلی الله علیه و آله فرمود:
«لقد کثُرَت الکذّابة علیّ ...»: دروغ گویان بر من بسیار شده اند و نسبت دروغ بر من فزونی یافته است. پس هر که بر من دروغ بندد، خداوند آتش دوزخ را نصیبش می کند. چنانچه حدیثی برایتان آوردند، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنید; هر چه با آن موافق بود بپذیرید و آنچه مخالف بود رها سازید، خداوند می فرماید:
«ولقد خَلَقنَا الانسانَ ونَعلمُ ما تُوَسوسُ بِه نفسُه ونحنُ أقربُ إلیه مِن حَبل الوَرید».(2): به تحقیق ما انسان را آفریدیم و می دانیم آنچه نفسش به او وسوسه می کند و ما از رگ گردن به وی نزدیک تریم.
روایتی که شما ذکر کردید، نشان می دهد خشنودی یا ناخشنودی ابوبکر بر خداوند پوشیده بود که این مطلب با این آیه قرآن سازگار نیست و همچنین نزد عقل محال و ممتنع است».(3)
مامون امام علیه السلام را بسیار احترام می نهاد و دخترش ام الفضل را، به رغم مخالفت های گوناگون به عقد وی درآورد. این برخوردها هرگز امام را به دستگاه خلافت خوش بین نساخت. او خلیفه را ستمگر می شمرد و اندیشه ی مخالفت با آن را در سر می پروراند. بنابر این، در نخستین فرصت به بهانه ی حج سمت مدینه رهسپار شد و در آن دیار اقامت گزید. حسین مکاری می گوید: هنگامی که حضرت محمد تقی علیه السلام نزد خلیفه جایگاهی والا داشت، وارد بغداد شدم و به دیدار وی شتافتم. چنان می اندیشیدم که حضرت دیگر به مدینه باز نخواهد گشت. چون این امر را به خاطر آوردم، امام علیه السلام سر فرو افکند. اندکی بعد سربلند کرد و در حالی که رنگ مبارکش زرد شده بود، فرمود: حسین، نان جو و نمک نیم کوب در حرم رسول الله صلی الله علیه و آله از آنچه مشاهده می کنی برایم بهتر است.(4)
پرورش دانش پژوهان روشن بین نیز در شمار روش های تبلیغی امام نهم علیه السلام جای دارد. آن حضرت ضمن پاس داری از حوزه ای که امام صادق علیه السلام بنیان نهاده بود، دویست و هفتاد شاگرد تربیت کرد که گروهی از آنان نیز از شاگردان امام هشتم شمرده می شدند.(5)
امام نهم علیه السلام برای خنثا ساختن تبلیغات شوم بنی عباس و ارائه ی اسلام راستین به مردم، نمایندگانی به مناطق مختلف می فرستاد. این نمایندگان، کارگزاران امام علیه السلام شمرده می شدند و در مراکزی چون اهواز، همدان، سیستان، بُست، ری، بصره، واسط، بغداد، کوفه و قم زمینه ی اتحاد شیعیان و پیوند آن ها با معصوم را فراهم می آوردند.
امام علیه السلام همچنین به پیروانش اجازه می داد درون دستگاه حکومت نفوذ کنند و پست های حساس را در دست گیرند. «محمد بن اسماعیل بن بزیع» و «احمد بن حمزه قمی» از این فرصت بهره بردند و با رسیدن به موقعیت های ممتاز حکومتی در مسیر خدمت به دین و دین داران گام برداشتند.(6)
________________________
پی نوشت:
1) منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، انتشارات هجرت، ج 2، ص 577 .
2) سوره ق، آیه 16 .
3) سیره ی پیشوایان، مهدی پیشوایی، انتشارات توحید، ص 552 .
4) منتهی الآمال، ص 582 .
5) امام الجواد من المهد الی اللحد، سید محمد کاظم قزوینی، ص 89 .
6) سیره ی پیشوایان، ص 559 .
منبع: مبلغان - بهمن 1378، شماره 2
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست