رفتار هاي غير انساني در اردوگاه ها
جمعه 24 دی 1389 1:46 PM
آنها دستورات و مقررات داخل اردوگاه را بوسيله عرب زبانان ايراني براي ما بازگو كردند و گفتند هر موقع درب باز شد همه بايستي بصورت پنج نفر پنج نفر سرها پائين و دست روي سر و به صورت دو زانو نشسته قرار گيريم و ارشدي نيز از اسرا براي آسايشگاه انتخاب كردند هر آسايشگاه يك ارشد داشت و يك نفر عرب زبان به عنوان مترجم . قرار شده بود ساعت 10 صبح به محوطه برويم و ساعت 4 بعداز ظهر همه با آمار وارد آسايشگاه مي كردند و آمار حين خروج و ورود به آسايشگاه ها همواره وجود داشت بطوريكه اعصاب همه را خراب كرده بود.
در بيرون همه مي بايست قدم مي زدند نشستن و صحبت كردن و راه رفتن دو نفري ممنوع بود و در صورت مشاهده با كابل به جان ما مي افتادند.هرروز آسايشگاه ها تفتيش مي شد همراه داشتن راديو ، سيم،ميخ،چاقو، و مدارك ، عكس ،خودكار ،مداد ، كاغذ و هر چيزي ممنوع بود ما مي بايست يك لباس مي داشتيم .
سلول هاي انفرادي به ابعاد 60 سانتي متر ارتفاع و 50 در 50 با درب آهنين شبيه لانه سگ درست كرده بودند هركس اعتراض مي كرد و يا مقررات عراقي ها را نقض مي كرد با كابل و باتوم مي زدند و داخل آن اتاقك مي كردند و حتي بعضا" يادشان مي رفت اسيري در آن محل وجود دارد. 8 ساعت يا يك روز يا بيشتر نگهداري مي كردند موقع آزاد كردن انسان از درد پا ها و دست ها و گردن و بدن هفته ها توان حركت نداشت هرچه در آنجا فرياد مي كشيدي و گريه مي كردي كسي نبود جواب ترا بدهد در سرما و گرما در وسط اردوگاه با فاصله زياد از عراقي ها و آسايشگاه ها نگهداري مي كردند. اين سلول هادر زندان هاي هيتلري نيز سابقه نداشت.
روزهاي اول مدت دو روز به هيچكس اجازه خروج از آسايشگاه نداند گويا از ياد رفته بوديم هر چه اعتراض مي كرديم عراقي ها از پشت پنجره مي گفتند .بعدا.ً بعداً ، آسايشگاه تبديل به دستشوئي شده بود هم زندگي مي كرديم وهم رفع حاجت آنها كاري كرده بودند كه حيا و شرم از بين مي رفت . اسرا با ديگري انس مي گرفتد تا بناي يك زندگي در شرايط سخت و غير انساني را در زندان هاي مخوف عراق شروع كنند.
با اعتراض اسيران به فرمانده ارودگاه دستور داد يك سطل آب براي هر آسايشگاه و براي 16 ساعت كه در داخل بوديم تهيه كنند به ياد دارم يك سطل اشغال بزرگ كه هنوز مقداري اشغال داخل آن بود پر آب كردند و به آسايشگاه ما آوردند . وهر گاه اسرا شلوغ مي كردند و اعتراضي داشتند عراقي ها به آب تايد مي ريختند تا همه اسهال بگيرند و مريض شوند و يا آب كم مي دادند تاهمواره در گير خودمان باشيم .
مشكل دستشوئي را هم اينگونه حل كردند كه روزانه فقط يكبار در روز بعداز نشستن در صف هاي انتظار 2 ساعته يكبار استفاده شود ودر شب براي هر 10 نفر يك حلب روغن 5 كيلوئي براي رفع حاجت شبانه و در جلوي چشمان همه تهيه ديدند و براي هر 10 نفر كه يك گروه يا اكيپ خوانده مي شد يك تشت آلومينيومي بع عنوان ظرف گرفتن غذا و خوردن و ديگر كارها دادندصبح ساعت 10 و ظهر ساعت 2 و عصر ساعت 4 از هر آسايشگاه تعداد 16 تشت غذا در بيرون حاضر مي شد و ما نوبتي دله دستشوئي را تخليه و با تشت ها غذا مي گرفتيم.
براي هر 10 نفر هروعده يك ملاقه( يك ونيم ليتري ) عدس مي دادند و ظهر غذا نيم بيل برنج و نيم ملاقه كوچك آب كلم يا بادمجان سياه به عنوان خورشت و شام عبارت بود از 10 تكه كوچك گوشت و نيم ملاقه آب همان گوشت و داخل آن هيچ چيز ديگري نمي ريختند.اين گوشت ها كه تاريخ توليد آن روي جعبه ها نوشته شده بود به سالهاي 1965 ميلادي برمي گشت كه مدت 30 سال در يخچالها نگهداري شده بود و از كشورهاي غربي وارد روز تعداد يك و نصفي نان شبيه نان ساندويچي كوچك به ما مي دادند و هر شب بوسيله 4 نفر با پتو از پشت كاميون به آسايشگاه آورده و پخش مي شد.و تمام گوشتها كرم زده بودند.
ما از ناچاري از فرط گرسنگي توجهي به آنها نداشتيم . بعد از 5يا 6 ماه در هرروز يك وعده صبحانه چاي مي دادند يك ليوان براي 5 نفر بودكه ما هم نوبتي هر5 روز يك ليوان مي خورديم براي اينكه معده هاي ما خوب كار كند نان ها را جلو خورشيد خشك مي كرديم مي خورديم .
بايد افزوده شود كه ما اسراي مفقود الاثر بوديم و دولت عراق از سال 1365 آمار اسرا را در اختيار صليب سرخ جهاني قرار نداده بود و اين را براي تضيف روحيه ايراني ها و فشار قرار دادن دولت ايران انجام مي داد و صليب سرخ تنها به اسراي قبل از 1365 دسترسي داشت و تا حدودي به وضعيت آنها رسيدگي مي شد نامه نگاري مي كردند و به وضعيت بهداشتي و رفاهي آنان رسيدگي مي شد ،حتي شكايت اسرا را رسيدگي مي كردند، واسرا براي خانواده هاي خود نامه نگاري مي كردند ، و نگهبانان آن اردوگاه ها نمي توانستند مانند نگهبانان اردوگاه ما آزادي عمل داشته باشند و بي دليل اسرا را آزار و اذيت كنند ، امكانات صوتي و تصويري و نوشت افزار و كلاس هاي آموزشي مانند زبان و غيره براي اسراي ثبت نام شده فراهم بود.