پاسخ به:بشردوستی در فرهنگ ایران
یک شنبه 30 تیر 1398 10:38 AM
اصل ضرورت نظامی
در شاهنامه فردوسی بر اینکه هر فعالیت نظامی باید بر اساس توجیه نظامی صورت گیرد، تأکید شدهاست و در این راستا بر مصادیقی همچون نفی غارت شهر یا محل تصرفشده و نفی تخریب یا ضبط اموال غیرنظامی و نیز ممنوعیت حمله به نظامیای که سلاح را بر زمین گذاشته است(نظامی تسلیمشده) اشاره شده است که به این مصادیق در زیر اشاره میشود.
کیخسرو پس از فتح توران، به سپاهیان ایران در ممنوعیت غارت اموال تورانیان، میگوید:
ز جیز کسان سر پیچید نیز که دشمن شود دوست از بهر چیز
هر آنکس که جوید همی رای من نباید که ویران کند جای من
و دیگر که خوانند بیداد و شوم که ویران کند مهتر آباد بوم(۲۷)
در بخش تاریخی شاهنامه انوشیروان پادشاه ساسانی به جنگ با روم شرقی ( بیزانس)، پرداختهشدهاست که در سال ۵۴۰ میلادی شهر انطاکیه در خاک روم ( واقع در سوریه امروزی) به تصرف وی در میآید، انوشیروان پس از تصرف انطاکیه، غارت اموال مردم این شهر را ممنوع میکند و در این باره به سپاهیانش میگوید:
« از این پس گر آید ز جایی خروش ز بیدادی و غارت و جنگ و جوش
ستمکارگان را کنم بر دو نیم کسی کو ندارد ز دادار بیم» (۲۸)
در مورد نفی حمله به نظامیای که سلاح را بر زمین گذاشته است در بخش تاریخی شاهنامه و در بیان وصایای اردشیر بابکان بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی ( متوفی ۲۴۲ میلادی) آمده است:
« چو پیروز گردی ز تن خون مریز چو شد دشمن بد کنش در گریز
چو خواهد ز دشمن کسی زینهار تو ز نهارده باش و کینه مدار
چو تو پشت دشمن ببینی به چیز متاز و مپرداز هم جای نیز(۲۹)
اصل تفکیک
در شاهنامه فردوسی بر تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان و اهداف نظامی( برای نمونه اموال غیر نظامی) تأکید شده است. که به نمونههایی از آن در زیر اشاره میشود.
کیخسرو و پادشاه ایران بر تعرضنکردن به غیرنظامیان در جنگ با تورانیان تأکید کردهاست و در این باره میگوید:
« سر بیگناهان نباید برید ز خون ریختن دست باید کشید
نه مردی بود خیره آشوفتن بزیر اندر آورد را کوفتن
نیاید جهان آفرین را پسند که جویند بر بیگناهان گزند.»(۳۰)
کیخسرو درباره ممنوعیت تعرض به زنان میگوید:
« ز پوشیده رویان بپیچید روی هر آنکس که پوشیده دارد بکوی»(۳۱)
در بخش تاریخی شاهنامه نیز در هنگام پرداختن به تصرف انطاکیه به وسیله انوشیروان به سخنان انوشیروان در ممنوعیت تعرض سپاهیان ایران به افراد و اموال غیرنظامی اینچنین اشاره میشود:
« اگر هیچ بانگ زن و مرد پیر و گر غارت و شورش و دار وگیر
بگوش من اید بتار یک شب که بگشاید ار زنج یک مرد لب
هم اندر زمان آنکه فریاد از اوست پر از کاه ببینندش آکنده پوست.»(۳۲)
نتیجهگیری
با بررسی شاهنامه فردوسی به عنوان نماد اصلی فرهنگ و تمدن ایرانی دریافته میشود که در شاهنامه بر ستایش صلح و نکوهش جنگ تأکید شدهاست و همچنین ارزشهای بشردوستانهای مانند تعرضنکردن به افراد و اموال غیرنظامی در جنگ، حمایت از اسیران و نظامیان تسلیمشده و احترام به کرامت انسانی افراد دشمن مورد توجه ویژهای قرار داشته است. امید که پیشینه ارزشهای بشردوستانه در فرهنگ و تاریخ جهان، زمینه سازی را برای پذیرش و رعایت حقوق بینالملل بشردوستانه در سرتاسر جهان فراهم کند.