0

بشردوستی در فرهنگ ایران

 
majid68
majid68
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1388 
تعداد پست ها : 4493
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:بشردوستی در فرهنگ ایران
یک شنبه 30 تیر 1398  10:37 AM

ب- اهمیت رعایت قواعد بشردوستانه در جنگ
موضوع رعایت قواعد بشردوستانه در شاهنامه فردوسی را می‌توان در ذیل سه اصل مورد بررسی قرار داد که در ادامه به طور جداگانه به هر یک از آن‌ها پرداخته خواهد‌شد:

بشردوستی در فرهنگ ایران

اصل رفتار انسانی
در شاهنامه بارها بر احترام به کرامت انسانی اتباع نیروی متخاصم و نادیده‌گرفتن نژاد و مذهب آنان تأکید شده است. برای نمونه « کیخسرو» پادشاه استوره‌ای ایرانیان پس از تصرف توران (آسیای مرکزی امروز) با وجود جنگ‌های بسیار و کینه‌های دیرینه میان ایرانیان و تورانیان، سپاهیان ایران را به احترام به تورانیان فرامی‌خواند و در این باره می‌گوید:

ز دلها همه کینه بیرون کنید بمهراندرین کشور افسون کنید

بکوشید خوبی بکار آورید چو دیدید سرما بهار آورید(۲۳)

در بخش تاریخی شاهنامه نیز در بیان جنگ‌های ایران و روم در سده چهارم میلادی و در عصر پادشاهی شاهپور دوم (۳۷۹-۳۰۹ م) به موضوع احترام کرامت انسانی نیروی متخاصم اشاره می‌شود؛ در این جنگ با وجود این‌که رومیان، مسیحی و ایرانیان زرتشتی بودند و نژاد آنان نیز متفاوت بود. هنگامی که امپراتور روم به جنگی تجاوزکارانه ضد شاهپور دست زد و از وی شکست خورد، از شاهپور در خواست می‌کند تا به خاک روم یورش نبرد و در این باره به وی می‌گوید:

تو دانی که تاراج و خون ریختن ابابیگنه مردم آویختن

مهان سرفراز دارند شوم چه با شهر ایران چه با شهر روم(۲۴)

شاهپور نیز در پاسخ به این درخواست امپراتور روم، می گوید:

هم اندر زمان نامه پاسخ نوشت بگفت آن کجا رفته بُد خوب و زشت

چو زنهار دادم نسازمت جنگ جهان نیست بر مرد هشیار تنگ (۲۵)

یکی از جلوه‌های احترام به کرامت انسانی نیروی متخاصم در حمایت از اسیران دشمن و تعدی‌نکردن به شخصیت آنان است. این موضوع در شاهنامه فردوسی مورد توجه بوده است. در یکی از جنگ‌های میان کیخسرو با افراسیاب پادشاه توران، گروهی از سپاهیان افراسیاب به اسارت قشون کیخسرو در می‌آیند. کیخسرو با وجود کینه عمیقی که تورانیان از وی داشتند به مهربانی با آنان روی می‌آورد و ضمن همدری با وضعیت آنان، این اسیران را در ماندن نزد کیخسرو به عنوان میهمان وی و یا بازگشت به سرزمین خود مُخیر می‌سازد، در این باره در شاهنامه آمده است:

کنون بر شما گشت کردار بد شناسد هر آنکس که دارد خرد

نیم من بخون شما شسته چنگ نگیرم چنین کار دشوار تنگ

همه یکسره در پناه منید اگر چند بدخواه گاه منید

هر آنکس که خواهد که باشد رواست درین کار نافزایش نه کاست

هرآنکس که خواهد که زی شاه خویش گذارد نگیرم برو راه پیش(۲۶)

تشکرات از این پست
mohammad_43
دسترسی سریع به انجمن ها