خواب زمستانی /ترقی
پنج شنبه 23 دی 1389 10:03 PM
خواب زمستانی
گلی ترقی
انتشارات نیلوفر
خواب زمستانی اولین رمان گلی ترقی هست که دفعات زیادی هم تجدید چاپ شده . رمان در مورد پیرمردی است که تنها مانده و به روزهای قدیم و دوستان نزدیکش فکر می کند . آنها در جوانی 7 نفر دوست صمیمی بوده اند و به مرور از هم دور افتاده اند . پیرمرد اکنون تکه هایی از سرنوشت هر یک را به یاد می آورد . آقای هاشمی نقاش و همسر ریزه میزه اش شیرین . آقای انوری و مهدوی که همیشه باهمند تا زمانی که طلعت خانم وارد زندگی مهدوی می شود . آقای جلیلی که دچار جنون می شود . آقای حیدری که به نوعی سردسته است و در اثر حصبه فوت می کند . عزیزی که فرزندش در خارج ازدواج می کند و او را چشم به راه می گذارد و احمدی راوی . خوب این شد هفت تا ولی یک عسکری هم هست که مادر مریضی داره گمونم 7 تا از زمان کودکی بودند و حیدری بعد بهشون اضافه می شه !
داستان قشنگ بود خوب نوشته شده و فضای مقطع و غیر پیوسته هم هم خون با ذهن یک پیرمرد و راوی دچار فراموشی پیری است کتاب خوبیه ولی به نظر من می شده خیلی بهتر از این هم باشه . به نظرم جای کار بیشتری داشته بعضی قسمت ها باید واضح تر بیان می شده تا داستان بلیغ تر بشه مثلا قضیه هویت راوی و ماجراهاش شفاف تر باشه و به داستان بقیه هم کمی بیشتر پرداخته بشه ولی در کل کتاب نسبتا خوبیه .
خانم ترقی همسر هژیر داریوش سینماگر و منتقد سینمایی بوده و از ایشون دو فرزند هم داره هر چند بعد از مدتی از هم جدا می شوند.
قسمت های زیبایی از کتاب
عزیزی یک روز پرسید :می خوای از سر شروع کنی ؟
دیدم نه ، واقعا نه . از سر شروع کنم که چه شود ؟که چه کار کنم ؟ مگر این که بدانم راه دیگری هم هست ، که می دونم نیست . اقلا برای من نیست . اگر هزار بار دیگر شروع کنم باز به همین جا می رسم .
آدمیزاد فراموشکاره . وقتی درد داره ، قیل و داد می کنه ، داد می کشه و بعد یادش می ره . درد که همیشه درد نمی مونه . یا درمون می شه یا آدم بهش انس می گیره .
آدم یه خرده می ده یه خرده می گیره . یه کم موافقه یه کم مخالف . یه خرده هست یه خرده نیست . زندگی یه جور معامله است .
چه غریب است انتظار چیزی را نکشیدن ، هیچ چیز . دنیا خالی خالی شده ، از مکان ، از زمان ، از من .
http://bestbooks.blogfa.com
/