شادی و نشاط
دوشنبه 19 فروردین 1398 12:25 PM
یکی از نیازهای اساسی انسان، شاد زیستن است، زیرا انسان متعادل، خود و جامعه خود را در پرتو آن می سازد؛ از این رو همه به دنبال شادی اند. قطعاً اسلام که دینی فطری و تأمین کننده صلاح دنیا و آخرت انسان است، مخالف شادی نیست، بلکه حامی و پشتیبان آن نیز می باشد. از نگاه دین، شادی پسندیده آن است که جهت گیری الهی داشته باشد و یا مقدمه ای برای انجام وظایف شرعی باشد، چون طبق نظام ارزشی اسلام، مطلوب واقعی، تقرب به خداست و همه حرکات و سکنات و افعال انسان باید در راستای آن انجام گیرد تا تکامل حاصل گردد.
شاد در لغت، به معنای خشنود، خوش حال، خوش وقت، بی غم، خوش و خرم زیستن، زندگی کردن، و زندگانی کردن، و شادی به معنای شادمانی، خوش حالی، و خوش دلی آمده است. علم روان شناسی تعریف های مختلفی از نشاط ارائه کرده است، اما به طور اجمال می توان گفت: یکی از جنبه های هیجان، شادی است که با واژه هایی چون: سرور، نشاط و خوش حالی هم معناست. در این جا به چند تعریف از شادی اشاره می کنیم:
«شادی، احساس مثبتی است که از حس ارضا و پیروزی به دست می آید. شادی، عبارت است از مجموع لذت ها منهای دردها. شادی، ترکیبی از عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفی پایین است.»
شادکامی و نشاط، حالتی است که از آن به سرزندگی و آمادگی برای پیشرفت یاد می شود. استاد مطهری در این باره می گوید: «سرور، حالت خوش و لذت بخشی است که از علم و اطلاع به این که یکی از هدف ها و آرزوها انجام یافته یا انجام خواهد یافت، به انسان دست می دهد. و غم و اندوه، حالت ناگوار و دردناکی است که از اطلاع بر انجام نشدن یکی از هدف ها و آرزوها به انسان دست می دهد.»
خنده، شوخی و شادمانی ویژگی شایسته انسانهاست که از مزرعه زرین احساسات آنان، دستچین می شود؛ نشان از نشاط روحی داشته و فهرستی از طراوت باطنی، بردباری و شکیبایی به همراه دارد. آنان که با این صفات به سر می برند، فرسودگی خاطر و پژمردگی درونی از گلبرگهای وجودشان دور مانده و چون با لبی لبریز از لبخند با حوادث زندگی روبه رو می شوند، دشواری کمتر و کامیابی بیشتری نصیبشان می شود، با تأمل و بصیرت تصمیم گیری می کنند و بیش از دیگران موفق می شوند.
اندیشمندان روانشناس و جامعه شناس، بین خنده و سلامت سایر اعضای بدن ارتباطی نزدیک دیده و خوش رویی، سرور و شادمانی را بهترین راه ایجاد ارتباط با دیگران بویژه کودکان، نوجوانان و جوانان ارزیابی می کنند. برخی از آنان روان درمانی خود را با خنده انجام می دهند و سلامت جسمانی را در افق نشاط روحی و شادابی روانی جستجو می کنند.
مطالعات و پژوهشهای روانشناسان در سالهای اخیر، نشان می دهد که اگر مردم، عوامل شادی بخش نسبتاً پایدار (مانند همسر یا دوستانی مهربان و حمایت کننده، شغلی سالم و سازنده، برنامه تفریحی لذت بخش و منظم) را با شادیهای کوچک و گذرا (نظیر گرفتن نمره خوب یا تشویق کاری، رفتن به گردش یا مسافرتی کوتاه مدت) بیامیزند، به بالاترین درجه شادی نایل می شوند.
مدتهاست که ثابت شده خوشبختی به پول و امکانات زیاد، موقعیت اجتماعی بالا، زن یا مرد بودن، برخورداری از چهره ای زیبا و... بستگی ندارد؛ چرا که اگر نگوییم بسیاری از دارندگان عوامل یاد شده، دارای گرفتاریها و رنجهای بیشتری از مردم عادی هستند، می توان گفت که از نظر شادی پایدار درونی، امتیازی بر دیگران ندارند. پس شادکامی به چه خصوصیات و عواملی مربوط است؟
پژوهشهای تجربی، بر: صفات معینی از شخصیت، شغل متناسب با مهارتها، پیوندهای صمیمانه دوستی، و ایمان مذهبی تأکید می کنند.
در میان صفات و خصلتهای شخصیت، اعتماد به نفس بالا، خوش بینی، برون گرایی و احساس و باورِ کنترل داشتن بر خود، اهمیت بیشتری دارند.
شادی و نشاط، چه نسبتی با دین دارد؟ آیا دین شادابی را تقویت می کند یا سبب رکود و خمود آن است؟
با توجه به منابع دینی، یعنی قرآن و سیره پیشوایان معصوم، دین اسلام موافق نشاط و شادی بوده، علاوه برآن که آدمی را از تنبلی رهانده، سرزنده و سر حال می سازد؛ البته این شادی، افراطی و تفریطی نبوده، بلکه درچارچوب نگاه تعدیلی قابل رهیابی است.
با توجه به منابع دینی، یعنی قرآن و سیرة پیشوایان معصوم، دین اسلام موافق شادی و نشاط بوده، البته این شادی افراطی و تفریطی نیست بلکه در چارچوب نگاه تعدیلی قابل رهیابی است.
با کند و کاو در نظریات دانشمندان و متون معتبر میتوان موارد ذیل را در زمرة عواملی بر شمرد که حالت شادی و نشاط را در انسان پدید میآورند: 1. ایمان 2. رضایت و تحمل 3. پرهیز از گناه 4. مبارزه با نگرانی 5. تبسم و خنده 6. مزاح و شوخی 7. بوی خوش 8. خودآرایی 9. پوشیدن لباسهای روشن 10. حضور در مجالس شادی 11. ورزش 12. امید به زندگی 13. کار و تلاش 14. سیر و سفر 15. تفریح 16. تلاوت قرآن 17. تفکر در آفریدههای خداوند 18. صدقه دادن 19. نگاه کردن به سبزه ها و. ..
نشاط و سرور بخشی از سرشت انسان است. بدین جهت قوانین روح بخش اسلام به پیروان خود نشاط و شادمانی می بخشد. پیامبر خاتم نیز همیشه شادمان بود و بر این امر تاکید می ورزید. افزون براین، بعضی از روایات نشان می دهد معصومان(علیهم السلام)درکجا ودر پی چه مسایلی شاد می شدند و برای شاد و بودن چه برنامه هایی ارائه می کردند.
پیامبر اکرم(ص)با یارانش مزاح می کرد، اجازه می داد یاران باوی مزاح کنند و گاه به شوخی یاران با یکدیگر، گوش می سپرد وتبسم می فرمود. او هرگز شادیهای یارانش را برهم نمی زد مگر وقتی سخن یا عملی خارج از محدوده شرع از آنها مشاهده می کرد.
آیا ظاهر شدن آثار آن همه خوشحالی برچهره شریف پیامبر و یادیگر رهبران امت در اثر عملکرد خوب برخی از پیروان وعلاقه مندان دلیل سرور و شادمانی اهل بیت(علیهم السلام)نیست؟
یکی از مقوله های بسیار مهم و یقیناً یکی از ضرورتهای جامعه، لبخند است. لبخند یکی از نیازهای زندگی انسان است. زندگی بیشادی و بی لبخند، زندگی دوزخی است. زندگی بهشتی، زندگی با لبخند است. حضرت علی فرمود: «المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه»؛ اگر غصه یی دارید، باید در دلتان نگه دارید؛ مؤمن این طوری است. لبخند و شادی مؤمن در چهره ی اوست. اصلاً چهره ها باید شاد باشد. اگر با چهره ی خودتان میتوانید به جامعه شادی بدهید، باید این کار را بکنید.
راجع به موضوع تفریحات، چیزی که می توانم بگویم این است که موضوعی بسیار مهم و اساسی است. اگر چه در جامعه، خیلیها هستند که ممکن است آن را جدی نگیرند و فکر کنند که یک زندگی جامد و خشک و بی انعطاف و بی لبخند، می تواند زندگی موفقی باشد. اما چنین نیست. اگر در زندگی تفریح سالم نباشد؛ اگر آن لبخند طبیعی که ناشی از نشاط است بر لب انسان ننشیند، زندگی برخود انسان و بر معاشران او، جهنم خواهد شد. مادیات، مقدمه ی زندگی خوبند؛ و تفریح، عنصر اساسی زندگی خوب است.
شاد کردن و شاد بودن جامعه موجب پیشرفت و توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و خانوادگی جامعه می شود؛ از بسیاری مسائل و بروز انواع آسیب های جامعه، جرم و بزهکاری، طلاق، نابسامانی خانوادگی و سایر مسایل جلوگیری به عمل می آید؛ اختلالات روحی در جامعه کمتر می شود و میزان رغبت تحصیلی و دل به کار دادن و تولید، افزایش پیدا مِی کند. شادی یک نیاز اساسی انسان است، افراد اگر در جامعه خود نتوانند این نیاز را برآورده کنند، روبه جوامع دیگر می برند، در نتیجه به تدریج از فرهنگ ملی خود دور می شوند، به تدریج فرهنگ و ارزش های غربی در جامعه رواج یافته و جامعه مسخ می شود. پس باید تا آنجا که می توانیم در برگزاری جشن های ملی و مذهبی چه از طریق رادیو، تلویزیون و مطبوعات و چه از طریق چراغانی کردن معابر و میادین و توزیع هدایا و شیرینی در خیابان ها کوشش کنیم.
یکی از بهترین هدایایی که پدر و مادر می توانند به فرزندانشان بدهند، امکان شاد زیستن و شاد بودن آنهاست. برای شاد بودن، به ثروت و دارایی فراوان نیازی نیست، بلکه می توان با ساده ترین و پیش افتاده ترین وسایل و امکانات نیز کودکان را شاد کرد. بچه هایی که بتوانند احساسات و عواطف شاد درونشان را بشناسند، می توانند آن را در سراسر زندگی خود حفظ کنند.
شادی کودکان موجب تقویت روحیه، انگیزه، عزت نفس و پایداری آنها می شود.
با کودکان خود بازی های کودکانه کنید.. شاید نتوانید هم پای او بروید و تحرک داشته باشید. حضور شما، نیروی پایداری را در کودکتان افزایش می دهد و دلیلی برای خنده و شادی هردو شما خواهد شد. بچه ها از اینکه می توانند بیشتر بپرند و سریع تر بدوند، احساس غرور می کنند و با آزاد کردن انرژی درونی شان، احساس شادی و نشاط می کنند.
شادی در روزهای شادی معصومان: یکی از شادی های پسندیده، تشکیل مجالس جشن و سرور به مناسب موالید ائمه معصومین علیهم السلام است. امام رضاعلیه السلام به ریان بن شبیب فرمود: «اگر دوست داری در درجات عالیه بهشت با ما باشی، به حزن ما محزون و به شادی ما شاد باش.»
سزاوار عاقل آن است که: به آنچه هست خود را راضی کند و غم گذشته رانخورد. و به آنچه از جانب پروردگار به او وارد می شود از نعمت و رفاه، یا محنت و بلاخشنود باشد. و هر که به این مرتبه رسید فایز گردد به ایمنی ای که هیچ تشویشی در آن نیست. و شادی ای که هیچ غمی با آن نه. و سروری خالی از همه حسرتها. و یقینی دوراز همه حیرتها. و کسی که طالب سعادت شد چگونه خود را راضی می کند به اینکه: ازسایر طبقات عوام الناس پست تر باشد؟ زیرا هر طایفه به آنچه دارد شاد است:
«کل حزب بما لدیهم فرحون». (آیه 32 سوره روم )
..پس اهل سعادت چرا باید به کمال خود خرسند و خرم نباشند. و بر فوت امور دنیویه حسرت و تاسف خورند؟!
تمام شادی ها در اسلام روا نیست، شادی هایی که ناشی از غرور، تکبّر، تمسخر و استهزاء دیگران و لهو و لعب و دنیامحوری باشد، به شدّت نکوهش شده است. این شادی ها باعث غفلت از نیل به کمالات و قصور در تکالیف فردی و اجتماعی می شود، خصوصاً این که لذّت ناشی از آن رشد فزاینده ی غیرقابل کنترل دارد و در نتیجه ی ادامه ی آن به زوال عقل یا حداقل تعطیلی وظایف انسانی منجر می شود. در اسلام حکمت عدم جواز شادی های زودگذر، فوت مصلحت و همچنین ناسازگاری با اوصاف مؤمنان برشمرده شده است.
در برخی روایات به حکمت مذمّت برخی عوامل شادی آفرین اشاره شده است و حکمت عدم جواز شادی های زودگذر، فوت مصلحت بالاتر و مهم تر معرّفی شده است، ولی درکلام حضرت امیر مؤمنان(ع) حکمت عدم جواز شادی های زودگذر، رفتار و حرکات سبک کودکانه که سازگار با ویژگی های مؤمنان نیست، است.
هر انسانی گرایش فطری و طبیعی به شادی و زیبایی دارد. در طول تاریخ، این گرایشها و باورهای نیاکان، مجموعه ایینها و آداب و رسومی را به وجود آورده که در هر قوم و قبیلهای متفاوت است. این باورها از مسیرهای پر پیچ و خمی گذشته و کم کم تکامل یافته و دچار تغییر شده و در نهایت، مجموعه ادبیات ذهنی و فرهنگی مردم را پدید آورده است که در زندگی فردی و جمعی انسانها نمایان میشود و بر مبنای نظام و اعتقادات و سلسله مراتب طبقاتی هر ملت استوار است.
همه میخواهند شاد شوند. برای همین، ملتهای دنیا بنا به اعتقادها و رویدادهای تاریخیشان، روزهایی را برای جشن و شادی اختصاص میدهند تا همه مردم در آن روز شاد باشند. به همین خاطر، در میان ملتها و کشورها، جشنهای فراوانی برای شادی هست.
اگر بخواهی برای تمام شادمانی هایی که داری تشکر کنی، دیگر وقتی برای گله گزاری نخواهی داشت.
باید تا آخرین حد ممکن خوشبخت باشیم و شادمانی کنیم.
بیایید شاد باشیم و به خاطر بسپاریم که بدبختی های تحمل ناپذیر، آنهاست که هرگز پیش نمی آید.
تبسم حرفی ندارد، ولی سود بسیار می دهد؛ لحظه ای بیش پایدار نیست، ولی یاد آن در سراسر عمر باقی می ماند.
در قلب خود بنویسید هر روز بهترین روز سال است.
تا بجوشد آبت از بالا و پست *