0

غم فاطمه (س)

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

غم فاطمه (س)
جمعه 28 دی 1397  12:18 AM

 
 
غم فاطمه (س)
 

مدينه غمگنانه لحظات سنگين خويش را سپرى مى كرد، غم سنگينى سينه شهر رسول اللَّه را مى فشرد.
لحظه ها مى رفتند تا مدينه بماند بدون رسول اللَّه زمين و آسمان چشم به خانه پيغمبر دوخته بودند.
صداى گريه زهرا، سلام اللَّه عليها، شدت گرفت، پيامبر سرشان را به طرف حضرت زهرا بالا برد و فرمود: عزيز دلم، فاطمه جان! چرا گريه مى كنى؟...

 

مدينه غمگنانه لحظات سنگين خويش را سپرى مى كرد، غم سنگينى سينه شهر رسول اللَّه را مى فشرد.
لحظه ها مى رفتند تا مدينه بماند بدون رسول اللَّه زمين و آسمان چشم به خانه پيغمبر دوخته بودند.
صداى گريه زهرا، سلام اللَّه عليها، شدت گرفت، پيامبر سرشان را به طرف حضرت زهرا بالا برد و فرمود: عزيز دلم، فاطمه جان! چرا گريه مى كنى؟
- از ضايعه اى كه بعد از شماست مى ترسم.
- عزيزم! آيا نمى دانى خداوند كاملًا بر احوال زمين آگاه است و در يك نظر پدرت را به رسالت مبعوث نمود. و براساس همان آگاهى، در نظر بعد، شوهرت را برگزيد و به من وحى كرد تو را به نكاح او درآورم.
آنگاه چشمان كم رمقش را به تيرك هاى چوبى سقف اتاق دوخت.
- فاطمه جان! خداوند به ما اهل بيت هفت خصلت عطا نموده است كه به كسى قبل از ما عطا نشده، و پس از ما نيز به كسى عطا نخواهد شد.
اول آنكه من، خاتم پيامبران، برترين ايشان و محبوب ترين مخلوق در نزد خدا هستم و پدر توام.
دوم آنكه جانشين من، بهترين جانشينان و محبوب ترين ايشان نزد خدا و او شوهر توست.
سوم آنكه شهيد ما، بهترين شهدا و محبوب ترين آنها نزد خداست و او حمزه، عموى پدر و عموى شوهر توست.
چهارم از ماست آنكه دوبال دارد و هرگاه بخواهد با آن در بهشت با ملائكه پرواز مى كند و او پسر عموى پدر و برادر شوهر توست.
پنجم و ششم، دو نوه پيامبر اين امت فرزندان تو هستند، حسن وحسين كه آقاى جوانان بهشتند و قسم به خدا! پدرشان از هردو آنها نيكوتر است.
هفتم: فاطمه جان! قسم به كسى كه مرا به پيامبرى برانگيخت مهدى اين امت فرزندان آن دو (حسن و حسين، عليهماالسلام) است. هنگامى كه دنيا را هرج و مرج فرا گيرد آشوب ها پديدار گردند؛ راه ها بسته شده و گروهى، گروه ديگر را غارت مى كند، بزرگان به كودكان رحم نمى نمايند و كوچكترها حرمت بزرگان را رعايت نمى كنند، در اين هنگام خداوند از نسل (حسن و حسين، عليهماالسلام) كسى را برمى انگيزد كه قلعه هاى گمراهى و دلهاى قفل زده را مى گشايد و اساس دين را در آخرالزمان استوار مى كند. چنانچه من در دوره رسالت آن را استوار نمودم و زمين را پس از آنكه از ظلم و جور انباشته شده باشد پر از عدل و داد مى كند.
فاطمه جان! اندوهگين مباش و گريه مكن، همانا خداوند، عزوجل، از من نسبت به تو مهربان تر و رئوف تر است و اين به خاطر جايگاه تو نزد من و مهر توست در قلب من. خداوند ترا به مردى تزويج نمود كه از جهت خاندان بزرگترين مردم، و از جهت بزرگوارى و مقام برترين ايشان و مهربانترين آنان نسبت به مردم، عادل ترين آنها در مساوات و بيناترين در رويدادها و مسائل است و من از خدا خواسته ام كه تو اولين كسى باشى از اهل بيتم كه به من ملحق خواهد شد.
در اين هنگام آثار سرور و شادى در چهره حضرت زهرا، سلام اللَّه عليها، نمايان شد ...
* بحارالانوار، ج 51، ص 79.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها