0

چلچراغ چهل سالگی انقلاب

 
mokary
mokary
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1387 
تعداد پست ها : 1493
محل سکونت : isfahan

پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب
چهارشنبه 17 بهمن 1397  9:39 AM

چهل سال پرسش و پاسخ آیت‌الله خامنه‌ای با دانشجویان

۴۰ سال پاسخگویی(4)

«یکى از بهترین ساعات، آن ساعتى است که با دانشگاهیان، مخصوصاً با دانشجویان روبه‌رو باشم، و با آن‌ها سخن بگویم و از آن‌ها بشنوم.» حضرت آیت‌الله خامنه‌ای؛ ۱۳۶۸/۰۱/۱۶
 
 
 پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب
* دوران رهبری
با آغاز دوران مسئولیت رهبری آیت‌الله خامنه‌ای از خردادماه ۱۳۶۸، که مسئولیتی به‌مراتب سنگین‌تر از مسئولیت‌های پیشین ایشان بود، جلسات پرسش و پاسخ دانشجویی همچنان ادامه یافت. این جلسات در دوران رهبری که امکان استفاده از بعضی ابزارهای پاسخگوییِ دیگر مانند مصاحبه با مطبوعات و رسانه‌ها وجود نداشت، اهمیتی دوچندان پیدا کرد؛ چراکه بزنگاهی بود برای طرح دغدغه‌های عمومی و پرسشگری‌های بلاواسطه یک قشر آگاه و جستجوگر که می‌توانست بهترین انتقال‌دهنده‌ی مسائل، معضلات و شبهات آحاد جامعه باشد. بیش از ۱۰ جلسه‌ی پرسش و پاسخ مستقیم با دانشجویان دانشگاه‌های کشور در این دوره، کارنامه‌ی قابل توجهی برای رهبری انقلاب است.

در این دوره، رهبر انقلاب، بازدید از دانشگاه‌های مهم کشور و به‌ویژه دانشگاه‌های پایتخت را از نو آغاز کرد و یک بار به هر کدام از آن‌ها سرکشی کرد و جلسه‌ی پرسش و پاسخ با دانشجویان برگزار کرد. آیت‌الله خامنه‌ای که در سال‌های دولت سازندگی، به امید حضور مسئولان در دانشگاه‌ها، از برگزاری جلسات پرسش و پاسخ منصرف شده بود، سرانجام تصمیم گرفت که از سال ۷۶، این جلسات صمیمانه و رو در رو را از نو آغاز کند (۲۲):
«در چند سال اخیر من خیلى به مسئولان گفتم و تکراراً اهمیت این کار را یادآورى کردم؛ ولى مثل اینکه متأسفانه مجال نکردند در دانشگاه حضور پیدا کنند. بالاخره این اواخر، من به این نتیجه رسیدم که خودم باید به دانشگاه بیایم.» (۲۳)

جلسات پرسش و پاسخ دوران رهبری به این ترتیب می‌باشد: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۷۷، دانشگاه تهران؛ ۱۲ شهریور ۱۳۷۷، دانشگاه تربیت مدرس؛ ۴ اسفند ۱۳۷۷، سردبیران و نویسندگان نشریات دانشجویی؛ ۱ آذر ۱۳۷۸، دانشگاه صنعتی شریف؛ ۹ اسفند ۱۳۷۹، دانشگاه امیرکبیر؛ ۲۲ اسفند ۱۳۷۹، دانشگاه امیرکبیر و ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۲، دانشگاه شهید بهشتی. این جلسات، جدای از دیدارهای سالیانه‌ی رهبر انقلاب با دانشجویان در ماه مبارک رمضان است که طی ده‌ها جلسه، دانشجویان و نمایندگان تشکل‌ها، فرصت بیان دیدگاه‌های خود و نیز پرسیدن سؤالات مورد نظرشان از رهبر انقلاب را داشته‌اند.

نکته‌ی مهم درباره‌ی جلسات این مقطع آن است که این جلسات، همگی در دوران موسوم به اصلاحات و در جوّ سیاست‌زده‌ی دانشگاه‌ها برگزار شد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نه‌تنها به‌هیچ‌وجه مخالف فعالیت سیاسی دانشجوها نبوده است بلکه در برهه‌ای که برخی دولتمردان به دنبال سرکوب هرگونه فعل سیاسی و هیجان در دانشگاه بودند، از حقوق دانشجویان دفاع و با دولتمردان برخورد کرده است:
«بنده چند سال قبل از این -خیلی پیش، سال‌ها پیش- راجع به سیاست در دانشگاه‌ها، یک تعبیری به کار بردم که مسئولین دولتیِ آن روز خیلی ناراحت شدند که چرا این حرف را می‌زنید؛ گفتم: خدا لعنت کند کسانی را که بساط فکر سیاسی و کار سیاسی و تلاش سیاسی را از دانشگاه‌ها جمع کردند؛ از ما گله‌مند شدند که شما بچه‌ها را وادار می‌کنید به کار سیاسی. خب، حالا البته همان‌ها گاهی اوقات ریاکارانه یک حرف‌هایی می‌زنند راجع به دانشگاه و دانشجو و این حرف‌ها، لکن عقیده‌ی واقعی‌شان همان است؛ [اما] من عقیده‌ام این است.» (۲۴)

با این حال، در دوران اصلاحات، سیاست‌بازی، جای فعالیت سیاسی سودمند و تقویت قوه‌ی تحلیل سیاسی را گرفت و بعضی جریانات وابسته‌ی حزبی و سیاسی در داخل دانشگاه با همدستی نیروهای نزدیک به جریانات حزبی، به دنبال انحراف حرکت آرمان‌خواهانه‌ی اسلامی و ملی جنبش دانشجویی و ایجاد تنش‌های بی‌فایده بودند که با مخالفت رهبری انقلاب مواجه شد. بنابراین در این برهه آیت‌الله خامنه‌ای با حضور در دانشگاه‌ها این امکان را برای مواجهه‌ی مستقیم دانشجویان با نظرات رهبری انقلاب فراهم کردند تا تمهیدی برای مقابله با جوسازی‌ها، تبلیغات منفی و ابهام‌آفرینی‌های معارضان باشد:
«یکی از شیرین‌ترین رخدادها برای انسان این است که جوانانی که مظهر معرفت‌جویی و استفهام و طالبِ دانستن و آگاهی هستند، چیزی را بپرسند که انسان می‌تواند در محدوده‌ی اطلاعاتش به آن جواب دهد و درعین‌حال به همین اندازه می‌تواند در رفع سؤال و ابهام در ذهن جوان -که مظهر شادابی و نشاط و میل به پیشرفت است- کمک کند؛ به‌خصوص با توجه به اینکه ابهام‌آفرینی، یکی از سیاست‌های اصلی کانون‌های مبارزه با جمهوری اسلامی است. ابهام‌آفرینی و ایجاد نقطه‌ی کور برای ذهن‌ها، خودش یک سیاست است؛ لذا من وقتِ عمده را باز هم ان‌شاءالله صرف پاسخ به سؤالات خواهم کرد.» (۲۵)

با نگاهی به محتوای پرسش‌های مطرح‌شده در این چند جلسه‌ی پرسش و پاسخ دوران رهبری، درمی‌یابیم که پرسش‌ها حتی از زمان ریاست جمهوری هم صریح‌تر است. دانشجویان در مطرح کردن سؤالات خود با آیت‌الله خامنه‌ای، و در به چالش کشیدن اقدامات و عملکرد رهبری انقلاب، و نیز درباره‌ی اختیارات رهبر و عملکرد نهادهای زیرمجموعه وی، هیچ احساس دغدغه یا خودسانسوری ندارند و همین امر، به طرح پرسش‌ها و پاسخ‌های ماندگار و جالب توجهی انجامیده است.

در بخشی از پرسش‌ها، دانشجوی پرسشگر، به نقد عملکرد جمهوری اسلامی و وضعیت کشور در سال‌های پس از پیروزی انقلاب پرداخته است. از آنجا که از نظرگاه عمومی، آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان بالاترین جایگاه در ساختار سیاسی نظام، به‌طور طبیعی متوجه این پرسش‌ها قرار می‌گیرد، برای پاسخ دادن به آن‌ها نیز کاملاً آمادگی دارد. یکی از دانشجویان دانشگاه تهران از ایشان درباره‌ی آزادی می‌پرسد: «مگر در قرآن عزیز ما نیامده است که انسان آزاد آفریده شده و بزرگ‌ترین آزادی، آزادی خواندن و نوشتن است؟ پس چرا در جمهوری اسلامی، این حق را از ما گرفته‌اند؟» رهبر انقلاب، در حمایت از موضع انتقادی این دانشجو و با اشاره به همین جلسات پرسش و پاسخ، جواب می‌دهند:
«من نمی‌دانم چه کسی این حق را گرفته است! هرکس گرفته، به من معرفیش کنید، تا من بروم حقّتان را از او بگیرم و به شما بدهم! امروز خوشبختانه در ایران، آزادی فکر کردن و فکر را بیان کردن، در دنیا کم‌نظیر است. البته من نمی‌خواهم بگویم که اسلام این آزادی را بدون قید و شرط داده است؛ نه، این‌طور نیست. محدودیت‌هایی در همین زمینه وجود دارد که در قوانین ما هم آن محدودیت‌ها پیش‌بینی شده است؛ که شاید آنچه محصول همه‌ی این‌ها است، با همان معارف قرآنی که شما ذکر کردید، منطبق است. اما آنچه که امروز محصول همه‌ی اینها است، آزادی است و خوشبختانه وجود دارد؛ خیلی هم خوب است. این وضعی هم که الان شما می‌بینید من و شما اینجا نشسته‌ایم و شما می‌گویید و من حرف شما را می‌خوانم، این هم جزو چیزهای کم‌نظیر در دنیا است.» (۲۶)

یکی دیگر از پرسش‌هایی که در همین موضوعات مطرح شده، درباره‌ی کاهش محبوبیت روحانیون است. دانشجویی در دانشگاه تهران پرسیده است: «اینجانب روز یکشنبه‌ی همین هفته شاهد مجروح شدن یک روحانی توسط یک نفر در خیابان کارگر بودم. به نظر شما علت کاهش محبوبیت روحانیون بعد از انقلاب چیست؟» رهبر انقلاب پاسخ می‌دهند:
«ایشان شاهد مجروح شدن یک روحانی بودند؛ اما من تقریباً شاهد شهید شدن چندین روحانی بودم... یک روحانی در خیابان مجروح شده؛ در همان ساعت، ده‌ها نفر غیرروحانی هم این‌طرف و آن‌طرف مجروح می‌شوند؛ این دلیل کمبود محبوبیت نیست. نمی‌شود هم به‌طور کلی گفت که بعد از انقلاب، محبوبیت روحانیون بالا رفته، یا پایین آمده است. بعضی‌ها محبوبیتشان زیاد شده، بعضی‌ها هم کم شده است... البته من نباید این را نگفته بگذارم، که ممکن است یک انسان قدسی، اگر در هیچ کاری دخالت نکند و کنار بِایستد، مقام قداست و آن حالت جنّت‌مکانیش محفوظ باشد؛ اما به مجرّد اینکه وارد میدانی شد، بالاخره یک عده مخالف و یک عده موافق پیدا می‌کند.» (۲۷)

شبهه‌ی دُور در عملکرد شورای نگهبان یکی دیگر از پرسش‌ها است. یکی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس پرسیده است: «بررسی صلاحیت کاندیداها توسط شورای نگهبان، کم‌وبیش مشکلات دُورِ مورد اشاره‌ی منتقدان را دارد. آیا بهتر نیست با توصیه‌ی حضرتعالی، شورای نگهبان این امر را به مراجعِ معرفی‌شده از سوی جامعه‌ی مدرسین ارجاع دهد تا این شائبه رفع گردد؟» حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به این پرسش که یکی از شبهات عمومی جامعه بود، این‌گونه پاسخ می‌دهند:
«این شبهه‌ی دُوری هم که گفته‌اند، حرف غلطی است؛ به‌خاطر اینکه این شورای نگهبان را رهبرىِ فعلی که معین نکرده؛ رهبرىِ قبل معین کرده‌اند. این خبرگانی هم که می‌آیند، نمی‌خواهند که رهبرىِ فعلی را انتخاب کنند؛ رهبری بعد را انتخاب خواهند کرد. این چه دُوری است؟ اگر این رهبری فوت کند، یا به هر دلیل دیگری کنار برود، آن‌وقت رهبرىِ بعد را آن‌ها انتخاب خواهند کرد، وَالّا رهبر فعلی را که نمی‌خواهند انتخاب کنند. بنابراین هیچ دُوری نیست.» (۲۸)

گاهی پرسش‌ها به مسائل روز می‌پردازند و نظر رهبری انقلاب را در رابطه با این مسائل جویا می‌شوند. مثلاً در ایام برگزاری دادگاه‌ بررسی اتهامات شهردار اسبق تهران در دهه‌ی هفتاد، همین مسئله، موضوع یکی از پرسش‌های دانشجویی را شکل می‌داد: «سرانجام و پایان کار شهرداری به کجا خواهد رسید؟» رهبر انقلاب نیز به این پرسش پاسخ دادند:
«این را باید از دستگاه قضایی پرسید؛ چون من هیچ دخالتی در این قضیه ندارم. الان اطلاع هم ندارم که این پرونده در چه وضعی است. البته آن هنگام که گره‌ای ایجاد شده بود و من واقعاً دیدم معضلی هست، این معضل را به شکلی موقتاً حل کردم و این به‌ملاحظه‌ی اطراف قضیه بود. من دیدم که اطراف قضیه -که مسئولان عالی‌رتبه‌ی کشورند- سر این قضیه دچار مشکل می‌شوند؛ لذا من دخالت کردم و موقتاً این قضیه را حل نمودم؛ لیکن این حل نهایی نبوده است. بالاخره پرونده‌ای است، به دادگاه می‌رود و نتیجه معلوم می‌شود. به نظر من، دادگاه چیز بدی نیست؛ خوب است.» (۲۹)

رابطه‌ی رهبری با دولت اصلاحات نیز یکی از پُربسامدترین پرسش‌های دانشجویان در آن مقطع بود. یکی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، در همین رابطه از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌پرسد که «چرا شما به‌عنوان رهبر انقلاب، مانع سنگ‌اندازی گروه‌های فشار در جهت حرکت‌های متعالی این دولت نمی‌شوید و جلوی آن‌ها را نمی‌گیرید؟» رهبر انقلاب، در پاسخ به این پرسش می‌گویند:
«من اگر ببینم و بدانم که کسی حقیقتاً در کار این دولت سنگ‌اندازی می‌کند، بدانید که قاطعاً جلویش را خواهم گرفت؛ ملاحظه هم نمی‌کنم... اگر واقعاً کسانی بخواهند اذیت کنند، من جلوشان را می‌گیرم. البته بعضی از کارها ممکن است مخالف‌خوانی باشد؛ اما مانع به حساب نمی‌آید. مخالفان دولت‌ها همیشه هستند. اگر یک نفر در مسئله‌ای مخالف هم باشد و انتقادی هم بکند، مادامی که به سنگ‌اندازی نینجامیده باشد، اشکالی ندارد؛ اما اگر به آنجا برسد، قطعاً جلویش گرفته خواهد شد.» (۳۰)
پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب
اما بخش اعظم پرسش‌های دانشجویان در این چند جلسه‌ی پرسش و پاسخ دوران رهبری، به عملکرد شخص رهبری و نهادهای زیرمجموعه و منصوب ایشان اختصاص دارد. صراحت موجود در این سؤالات در نوع خود جالب توجه است. مثلاً یکی از دانشجویان، با ذکر الفاظی، اغلب انتصاب‌های رهبری را زیر سؤال برده و می‌پرسد: «چرا افرادی که از طرف حضرتعالی به سِمَت‌ها و مسئولیت‌ها گمارده می‌شوند، نه دارای سلامت نفس، نه توانایی مدیریت و نه شیفته‌ی خدمت هستند؟! خواهشمندم برای تقویت اسلام عزیز و جبهه‌ی ولایت، افراد بی‌طرف و مستقل و توانا را منصوب فرمایید.» آیت‌الله خامنه‌ای، پرسش این دانشجو را با سعه‌ی صدر ویژه‌ای پاسخ می‌دهند:
«البته شما بدانید، من نیتم این است که بهترین آدم‌ها را در رأس مسئولیت‌ها ببینم و بگمارم؛ در این شکی نداشته باشید. در این زمینه‌هایی هم که حالا مواردی را ذکر کردید و من نام و مسئولیت آن‌ها را نخواندم، سعی کرده‌ام بهترین‌ها را انتخاب کنم. البته گزینش سخت است. آدم، کنار که نشسته، عیب‌ها را می‌بیند. احیاناً بعضی انگیزه‌ها ممکن است دخالت کند و آدم عیبی را بزرگ‌تر از آنچه که هست، ببیند؛ محسّنات را نبیند و مقایسه بین آدم‌های مختلف برایش میسر نباشد. این کار خیلی سختی است. ما سعیمان این است که از آدم‌های خوب و توانا استفاده کنیم. البته بعضی‌ها را در جاهایی می‌گماریم، اما بعد از مدتی احساس می‌کنیم که مناسب آن جاها نیستند؛ طبیعتاً آن‌ها را برمی‌داریم؛ از این کارها هم بلدیم. این‌طور نیست که همیشه نصب باشد؛ گاهی هم عزل است. منتها عزل هم دوگونه است: گاهی از روی خشم و ناراحتی است؛ گاهی نه، از روی مصلحت‌اندیشی است. این‌ها هم وجود دارد.» (۳۱)

در پرسشی دیگر، یکی از دانشجویان، نظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را درباره‌ی نظارت خبرگان بر اعمال ایشان جویا می‌شود: «آیا شما نیز یادآوری وظیفه‌ی خبرگان رهبری در مورد نظارت بر ولىّ‌فقیه را توهین‌آمیز و تضعیف‌کننده می‌دانید؟» پاسخ رهبر انقلاب، صریح و جالب توجه است:
«باید بگویم که نه، چه توهینی؟ مجلس خبرگان، کمیسیونی به نام «کمیسیون تحقیق» دارد؛ تحقیقش هم طبق خود اصل قانون اساسی است. تحقیق در این است که آیا این رهبری که خبرگان یک روز تشخیص دادند که او حائز شرایط است، باز هم حائز شرایط هست یا نه؟ اصلاً کارشان این است؛ الان هم هستند و کار هم می‌کنند.» (۳۲)

پرسشِ نمونه‌ی دیگر، درباره‌ی کانال‌های ارتباطی رهبر انقلاب با وقایع و حقایق جامعه است؛ شبهه‌ای که ذهن بسیاری از افراد را به خود مشغول کرده است: «شما از چه کانال‌هایی و چگونه در جریان امور و مسائل جامعه قرار می‌گیرید؟ آیا همه‌چیز را به شما می‌گویند؟» حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به این شبهه و احتمال کانالیزه شدن رهبری می‌گویند:
«من از طُرق رسمی و غیر رسمی سعی می‌کنم با واقعیات در تماس باشم. گزارش‌هایی که به من داده می‌شود، بسیار متنوع است؛ هم گزارش‌های دستگاه‌های مختلف اطلاعاتی است -چه اطلاعات مربوط به وزارت اطلاعات، چه آنچه که مربوط به اطلاعات نیروهای مسلح است، چه آنچه که مربوط به بعضی از دستگاه‌های خبررسانى دستگاه‌های دولتی است- هم بخشی از دفتر ما کارش اطلاع‌رسانی است؛ مثل دفتر ارتباط مردمی و دفتر بازرسی، که این‌ها از طریق نامه و تلفن مرتباً با مردم در تماسند. با اشخاص و تیپ‌های مختلف اجتماعی هم ملاقات‌های فراوانی دارم و نامه هم زیاد دریافت می‌کنم. به‌هرحال گوش من، گوش فعالی است؛ اما درعین‌حال مدعی نیستم که همه‌چیز را می‌دانم. ممکن هم نیست که همه‌چیز را بدانم؛ البته ممکن است چیزهایی را بدانم و چیزهایی را هم ندانم. معتقدم که برای یک مسئول در دستگاه حکومتی -اعم از مسئولیتی که بنده دارم یا مسئولیتی که دیگر مسئولان دارند- انقطاع از واقعیات و دوری از مردم، عامل انحطاط است. معتقدم که یک مسئول نباید اجازه دهد که از واقعیات جامعه و از خبرهایی که در جامعه جاری است، دور بماند... من به خانه‌های اشخاص هم می‌روم. یکی از کارهایی که بحمدالله من از اوایل ریاست جمهوری تا به حال انجام داده‌ام -البته گاهی بیشتر است، گاهی کمتر- این است که به منازل اشخاصی از آحاد و توده‌های مردم می‌روم، روی فرششان می‌نشینم، با آن‌ها حرف می‌زنم و زندگی‌شان را از نزدیک لمس می‌کنم. البته به شما عرض کنم، اطلاع از مردم، یک بخش از اطلاع است؛ بخش دیگرش اطلاع از دشمن است.» (۳۳)

این پرسش‌ها، گاهی با لحن کنایه‌آمیز و اصلاً در قالب نصحیت به ائمه‌ی مسلمین و بدون شکل سؤالی مطرح می‌شوند. مثلاً یکی از دانشجوها، با متهم کردن تلویحی رهبری انقلاب به اینکه همه‌ی مشکلات کشور را از آمریکا می‌دانند، می‌نویسد: «همه‌ی مشکلات را به گردن نیروهای خارجی (آمریکای بیچاره!) نیندازید. رهبر کشور، خود باید پاسخگوی مشکلات کشورش باشد، نه یک کشور بیگانه». حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، به این نصیحت و خیرخواهی هم پاسخ قابل توجهی می‌دهند:
«کاملاً درست است. اولاً آمریکا خیلی هم بیچاره نیست؛ آن‌چنان هم که بعضی خیال می‌کنند، باچاره نیست! یک چیز میانه‌ای است. ما همه‌ی مشکلات را به گردن آمریکا نمی‌اندازیم -مشکلات ما از خودمان است- منتها دشمن می‌خواهد از این مشکلات حداکثر استفاده را بکند و پدر کشور و ملت را دربیاورد؛ این را هم نگوییم؟!» (۳۴)


روابط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با دانشجویان در دوره‌ی رهبری، بسیار گسترده‌تر از آن است که بتوان آن را در قالب یک گزارش جمع‌بندی کرد. در این مقاله، صرفاً به ذکر برخی نکات پیرامون جلسات پرسش و پاسخ دانشجویی در دوران رهبری و این میل و اشتیاق ایشان برای گفت‌وشنود مستقیم با دانشجوها اکتفا کردیم. این جلسات، اگرچه به همین شکل به دلیل آنچه رهبر انقلاب، مشکلات سن‌وسال و اشتغالات ذکر کرده‌اند،(۳۵) در سال‌های اخیر تکرار نشد اما جلسات دیدار سالیانه‌ی ایشان با دانشجویان، همچنان فرصت این مراوده‌ی رو در رو و دوطرفه را زنده نگه داشت. رهبر انقلاب اسلامی علاوه بر جلسات پرسش و پاسخ و نیز دیدارهای سالیانه در ماه رمضان با دانشجوها، در سفرهای استانی نیز با دانشجویان شهرها و استان‌ها دیدار کرده است. دیدارهای گه‌گاه با تشکل‌های دانشجویی که بخش مهمی از آن‌ها رسانه‌ای نشده است، بخش دیگری از این ملاقات‌های رو در رو است. به تصریح ایشان، «همه‌ی گروه‌های دانشجویی -چه خود گروه‌ها و چه افراد دانشجویی- با من ارتباط دارند... من هم همه‌شان را به یک معنا حمایت می‌کنم؛ البته نه حمایت مادی؛ من که از کسی حمایت مادی نمی‌کنم.»(۳۶) همه‌ی اینها، جدای از حساب جداگانه و بسیار بالایی است که رهبر انقلاب برای تسریع حرکت کشور به سوی پیشرفت‌های مادی و معنوی و نیز مطالبه‌گری برای تحقق آرمان‌های بلند دین و ملت، برای دانشجویان باز کرده است؛ امری که انکار آن، انکار خورشید تابان در آسمان نیمروز است.
پاسخ به:چلچراغ چهل سالگی انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در صدر دهه‌ی ۹۰، بار دیگر مسئولان کشور را برای پاسخگویی به دانشجویان فراخواندند. ایشان تأکید کردند که مسئولان باید خود را در معرض پرسشگری دانشجویان قرار بدهند: «من عقیده‌ام این است که مسئولین باید در دانشگاه‌ها شرکت کنند؛ رؤسای سه قوه، مسئولین میانی، رئیس صداوسیما، مسئولین سپاه و نیروهای مسلح؛ این‌ها بروند با دانشجوها جلسه بگذارند و حرف‌های گفتنیِ دانشجوها را بشنوند. و من به شما عرض بکنم؛ آن‌ها هم برای دانشجوها حرف‌های گفتنی زیادی دارند. هیچ چیزی جای این گفتگوی رو در رو و چهره به چهره را نمی‌گیرد.»(۳۷)
قضاوت درباره‌ی اینکه حضور مسئولان کشور در دانشگاه طی سال‌های اخیر، تا چه اندازه راضی‌کننده بوده است، بر عهده‌ی دانشجویان و آحاد جامعه می‌باشد.

**********************************

۲۲. البته آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت، در چند جلسه‌ی پرسش و پاسخ دانشجویی در دانشگاه‌های کشور شرکت کرد.
۲۳. ۱۳۷۶/۱۱/۲۰
۲۴.
بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌ها، ۱۳۹۵/۳/۲۹.
اصل سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۱۳۷۲/۸/۱۲ بیان شده است که در پیوند زیر قابل دسترسی است:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2691
۲۵.
بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۸۲/۲/۲۲
۲۶. بیانات در جلسه‌ی پرسش و پاسخ دانشگاه تهران‌، ۱۳۷۷/۲/۲۲
۲۷. همان
۲۸.
بیانات در جلسه‌ی پرسش و پاسخ دانشگاه تربیت مدرس‌، ۱۳۷۷/۶/۱۲
۲۹. بیانات در جلسه‌ی پرسش و پاسخ دانشگاه تهران، ۱۳۷۷/۲/۲۲
۳۰. بیانات در جلسه‌ی پرسش و پاسخ دانشگاه تربیت مدرس‌، ۱۳۷۷/۶/۱۲
۳۱. همان
۳۲. همان
۳۳.
بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ۱۳۷۹/۱۲/۹
۳۴. بیانات در جلسه‌ی پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۸۲/۲/۲۲
۳۵. بیانات در دیدار دانشجویان، ۱۳۹۱/۵/۱۶
۳۶. بیانات در جلسه‌ی پرسش و پاسخ دانشگاه تهران‌، ۱۳۷۷/۲/۲۲
۳۷. بیانات در دیدار دانشجویان، ۱۳۹۱/۵/۱۶

* آب ، کم جو ؛ تشنگی آور بدست

 تا بجوشد آبت از بالا و پست *

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها