دوباه مادر آورد
نخ و سنجاق و سوزن
که یک دامن بدوزد
برای خواهر من
ولی سوزن نوکش را
به دست او فرو کرد
نوک انگشت او را
کمی رنگ لبو کرد
بدون گریه، مادر
لباس تازه را دوخت
تمام شب دل ما
بری دست او سوخت
شاعر: افسانه شعبان نژاد