يادداشت: اين برد مهم مقابل عراق
پنج شنبه 23 دی 1389 7:32 AM
يادداشت: اين برد مهم مقابل عراق
اين تيم بدون فوق ستارههاي واقعي کارش را آغاز کرد ولي پتانسيل آن را دارد که تورنمنت را در حالي به پايان ببرد که نسلي از بازيکنان تيم ملي که ميدانند چطور به عنوان يک تيم بازي کنند متولد شده باشند؛ نسلي که ميتواند اثر خود را در سالهاي بعد هم به جا بگذارد.
|
|
|
کاوه محجوب
یک برد, تضمینی برای قهرمانی نیست، اما راه قهرمانی آسیا از میان خیابانها و کوچههای عراق میگذشت و تیم ملی ایران توانست از این بخش راه عبور کند. این برد از آنهایی بود که نباید آن را با «درصد مالکیت توپ»، «تعداد کرنرها» و «تعداد ضربات داخل چارچوب» سنجید. البته نه این که تیم ملی، طبق این معیارها از عراق بدتر عمل کرده باشد. نه، برخی از بردها به سادگی شیرین هستند و نمایانگر نتیجهای هستند که به سختی و بر مبنای برنامه بازی که به خوبی اجرا شده، و رفتار جنگنده تیم به دست آمدهاند. این بردها با عرق و اشک مردانی سنجیده میشوند که تمام توان خود را در میدان گذاشتند تا پیروزی به دست بیاورند.
برای این که دیداری احساسیتر از این برد مقابل عراق به یاد بیاورم، باید به بازی ایران و آمریکا در سال 1998 برگردم. در این تاریخ (11/1/11)، مقابل این تیم (عراق)، در رویدادی که در این کشور (قطر) برگزار میشد، ایران نشان داد که جوانان میتوانند مثمرثمر باشند، شخصیت تیمی مهم است و این مربی (قطبی) و تیمش البته شایسته حمایت کامل یک ملت هسنتد.
ماهها بود که تیم ملی ایران، هم بازیکنان و هم مربیان، مجبور بودند فشاری مهیب را از طرف دوستان و دشمنان خود در جامعه فوتبالی تحمل کنند. از هر طرف به سمت بازیکنان و کادر مربیگری پیکان پرتاب میشد. با وجود تمامی اخبار منفی و سناریوهای وحشتناک، تیم ایران ایستاد، فشار را جذب کرد و عالی بازی کرد و فوتبالی باکیفیت به نمایش گذاشت. این تیم به ما اجازه داد فوق ستارههای گذشته نزدیک مانند دایی، مهدویکیا، هاشمیان و کریمی را فراموش کنیم. هیچ فوق ستارهای در میدان نبود و کاپیتان نکونام و تیمش، با هدایت کادر مربیگری، هدیهای ناآشنا به جامعه فوتبالی ایران دادند: آنها به عنوان یک تیم بازی کردند.
تیمی را دیدیم که میدانست چطور در مثلثهای کوچک و مرتب پاس بدهد، توپ را کنترل کند، موقعیتهای تهاجمی بسازد و حتی در اکثر موارد سازماندهی دفاعی داشته باشد. تیم ملی عنصر دیگری را هم نشان داد که مستقیما ریشه در سرمربیاش داشت؛ ایران با شور بازی کرد و از ته دل.
سه فاکتور حیاتی را فراموش نکنیم.
1- ایران رقیبی قدرتمند را برد. حتی اگر بگوییم که عراق به اندازه سال 2007 خوب نبود و به اندازه سال 2007 خوشاقبال نبود، اما هنوز مقابل ایران رقیبی قدرتمند بود و در دقیقه 13 پیش افتاد. ایران باید این عقب افتادن را جبران می کرد و سپس تغییرات متعددی انجام میداد تا به برد برسد. قطبی و همکارانش با تنظیماتی که بین دو نیمه انجام دادند، و با تعویضها داشتند، کارشان را به خوبی انجام دادند.
2- ایران اغلب مقابل تیمهای خلیج فارس بد بازی میکند. چنین اتفاقی در قطر مقابل رقیب سنتی منطقهای روی نداد.
3- این تیم بدون فوق ستارههای واقعی کارش را آغاز کرد ولی پتانسیل آن را دارد که تورنمنت را در حالی به پایان ببرد که نسلی از بازیکنان تیم ملی که میدانند چطور به عنوان یک تیم بازی کنند متولد شده باشند؛ نسلی که میتواند اثر خود را در سالهای بعد هم به جا بگذارد. خلعتبری، رضایی و حاجصفی در هر دیدار بلوغ بیشتری مییابند. آندرانیک تیموریان هنگامی که عراقیها روی مهار نکونام تمرکز کرده بودند رهبری خط میانی را به دست گرفت. آندرانیک حالا بازیکنی پرشور است که با تمام جان و دل بازی میکند. مبعلی هم به نظر میرسد دارد به آنچه که شایستهاش بود میرسد.
نکونام بازیهای عالی خود را در روزهای آتی انجام خواهد داد و بقیه بازیکنان دفاعی و رحمتی هم تنها بهتر خواهند شد. آینده این تیم در دستان خودش است. کم پیش میآید که بتوانیم درباره تیم ایران پس از روز نخست تورنمنتها این جمله را بگوییم.
این پیروزی قهرمانی نیست اما شروعی عالی است. در تورنمنتی که در آن عربستان شکست خورده و مربیاش را برکنار کرده، ژاپن به سختی دوام آورده و تیم میزبان باخته و کره جنوبی هم دردسر داشته، پیروزی ایران بیتردید برد شیرینی است که باید با احترام و شوق از آن یاد کرد. افشین قطبی حالا انعطافپذیری کافی برای برنامههایش برای دو دیدار مقابل کره شمالی و امارات را دارد. انتظار دارم او به فوتبال تهاجمی حسابشدهای که ایران نشان داد ادامه دهد و تیم اول گروه شود.
|
آنروز .. تازه فهمیدم ..
در چه بلندایی آشیانه داشتم... وقتی از چشمهایت افتادم...