برترینها: این معماها در نگاه اول آسان به نظر میرسند، اما اگر بیشتر دقت کنید، متوجه پیچیدگی آن میشوید. برای رسیدن به پاسخ صحیح باید به جزئیات دقت کنید و خارج از چارچوب فکر کنید.
رمز عبور
مت برای ورود به یک باشگاه شخصی به رمز عبور نیاز داشت اما آن را نمیدانست. بنابراین نزدیک در باشگاه منتظر ماند و به همه گفتگوهای اطرافش گوش داد. وقتی یکی از اعضای کلوب نزدیک شد نگهبان به او گفت: «۱۲». او در پاسخ گفت: «۶» و وارد شد. یکی دیگر از اعضا نزدیک شد. نگهبان به او گفت: «۶» و او پاسخ داد: «۲» و وارد شد. مت الگوی رمز را فهمید و نزدیک شد. نگهبان به او گفت: «۱۰» ...
سوال: مت چه پاسخی داد؟
سرقت
مردی نزد پلیس رفت و گفت از او دزدی شده است. پلیس از مرد خواست آنچه برایش اتفاق افتاده را دقیقا توضیح دهد. مرد گفت: «داشتم به بانک میرفتم و ۱۰۰۰۰۰ دلار در کیفم داشتم. ناگهان مردی با لباس و ماسک و دستکش سیاه به من حمله کرد و کیفم را دزدید.» پلیس متوجه بریدگی تازهای در صورت مرد شد و از او پرسید که نتیجه حمله است یا خیر. مرد جواب داد: «بله، سارق انگشتر نقرهای در دست چپش داشت که صورتم را زخمی کرد.» پلیس متوجه شد مرد دروغ میگوید، اما چطور؟
جک، گوسفند، شیر، و علف
جک یک شیر، یک گوسفند و مقداری علف دارد. او میخواهد از رودخانه عبور کند، اما فقط یک قایق وجود دارد که آن هم هر بار فقط وزن دو مورد را تحمل میکند. همچنین جک نباید اجازه بدهد شیر، گوسفند و گوسفند، علفها را بخورد.
سوال: جک چطور هر سه را به آن طرف رودخانه برد؟
فرار از زندان
مرد بیگناهی اشتباهی به زندان افتاد و محکوم به اعدام شد. به او گفته شد که دو روز بعد اعدام میشود. بنابراین تنها دو روز فرصت داشت فرار کند. سلول او یک پنجره داشت، اما آنقدر بالا بود که نمیتوانست به آن برسد. او توانست یک بیل پیدا کند (نپرسید چرا و چگونه)، اما حداقل یک هفته زمان نیاز داشت تا راهش را به بیرون حفر کند، در صورتی که فقط دو روز زمان باقی مانده بود.
سوال: او چطور فرار کرد؟
کدام امن است؟
تام در جنگل راه میرفت که ناگهان با خانه بزرگی روبرو شد. خانه متروکه به نظر میرسید بنابراین تام وارد آن شد. اما به محض ورود درها بسته شدند. تام یادداشتی پیدا کرد که در آن نوشته بود در قفل شده، اما چهار در دیگر قفل نیستند و میتواند از طریق آنها خارج شود. مشکل پشت این درهای بسته بود.
اگر در اول را باز میکرد وارد آکواریومی با یک کوسه گرسنه میشد. چاهی پر از آب پشت در دوم بود. اتاقی پر از گاز پشت در سوم بود؛ و یک قاتل سریالی با یک اره برقی که از سال ۱۹۱۸ بیش از ۱۰۰ نفر را کشته بود پشت در چهارم بود.
سوال: تام کدام در را انتخاب کند تا زنده بماند؟
کارت
دوست آدام ۵۲ کارت به او داد و به او گفت که از بین آنها ۱۳ کارت رو به بالا و بقیه رو به پایین هستند. چشمان آدام بسته است و نمیتواند کارتها را ببیند. آدام باید طوری کارتها را به دو دسته تقسیم کند که هر دو دسته تعداد یکسانی کارت رو به بالا داشته باشند. چطور ممکن است؟
شیء متفاوت
کدام یک از اشیای زیر به این گروه تعلق ندارد؟
بلیت فروش
مرد کر و لالی به یک باجه بلیت فروشی رفت. بلیتها ۵۰۰۰ تومان هستند. مرد ده هزار تومان داد و بلیت فروش بدون هیچ سوالی دو بلیت به او داد.
بلیت فروش از کجا فهمید او دو بلیت میخواهد؟