0

اشعار مجالس ختم و ترحیم،تشییع جنازه،خاکسپاری ، شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی)

 
rasoll60
rasoll60
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1395 
تعداد پست ها : 2375
محل سکونت : تهران

پاسخ به:اشعار مجالس ختم و ترحیم،تشییع جنازه،خاکسپاری ، شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(سا
یک شنبه 29 تیر 1399  10:24 PM

دو بیتی جهت مجالس ختم و ترحیم ، تشییع جنازه و خاکسپاری
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
--------------------------------------
اجل باغ و بهارم را خزان کرد
عزیز مهربانم نیمه جان کرد
خزان شد عمر و ما در سوگواری
درون خاک او را میهمان کرد
---------------------------------------
فراق و دوریت باور نمی شه
غم و اندوه در دل کرده ریشه
تویی درخاک من هم سینه چاکت
درون قلبم هستی تو همیشه
------------------------------
به دنیا سیر گردی همچو قارون
ببارد دُّر و گوهر همچو بارون
نیرزد بر زمان کندن جان
ببارد قطره اشکی از دو چشمون
-----------------------------------
می نویسم نامه ای بر برگ باغ
هر کجایی از تو می گیرم سراغ
دوریت آ تش زده بر جان من
سینه دارم شرحه شرحه از فراق
------------------------
رونق خانه و کاشانه خدا یار تو باد
همسر عاشق و فرزانه خدایارتو باد
در فراق و غم هجران توای نوربصر
ای صفا و کرم خانه خدا یار تو باد 
-------------------------------
شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
-----------------------------------
درون خانه نامت را به شوکت یاد باید کرد
برای مردی ومردانگی هم بامروّت یاد باید کرد
تو قلب خانه ای بابا چرا از ما جدا گشتی
ز تو از پاکی و مهر و فتوّت یاد باید کرد
-------------------------------------
وقتی که پیکرت، درون خاک خانه میزند
دیدم که خاک، موی تو را شانه می زند
جسمت به خاک ،روح به افلاک می رود
آنجاست که ،نور حقیقت جوانه میزند
------------------------------
بارون چشم خیس من،می باره از داغ پدر 
بر سر و سینه می زنه،بر سر قبر تو پسر
گرد یتیمی بر سرم ،شکسته شد بال و پرم
طاقت دوری ندارم ،بیا منو با خود ببر
-----------------------------------
عکس تو بر قاب دیوار و دلم بی تاب شد
از برای دیدن یکبار ه این دل آ ب شد
این دلم طوفانی و چشمان من بارانی است
آ خرین لحظات دیدارت رخ ارباب شد
---------------------------
حالا که همه اسیر آ ه و دردیم
دور تو چو پروانه همش می گردیم
در سوگ تو ای پاک ترین واژه عشق
در فصل خزان همچون برگ زردیم
-------------------------
عالم به طریقی گلی از دامن ما چید
آ دم چه عذابی ز غم همدم خود دید
گلچین زمان روز و شبم تار نموده
هردیده زداغی شده بارانی وکم دید
---------------------------------
از داغ ماتم تو ،غمگین و دل شکسته
گرد یتیمی حالا،بر صورتم نشسته 
من سوگوارو زارم ،بنما نظر به حالم
دردفراق ودوری،دست ودلم رو بسته
--------------------------
یک دسته گل و گلاب و خرما آ ورد 
بر سنگ دل ما غم عظما آ ورد 
اکنون که تو رفته ای و یادت مانده
یک فاتحه بر روی لب ما آ ورد
------------------------------
به زیبایی ترنج ات نام کردند
درون خانه گنج ات نام کردند
چه زیبا گفت شاعر مادرم را
تو را تنها به رنج ات نام کردند
-------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها