پاسخ به:روایت منظوم آغاز هجرت حسینی(ع)
دوشنبه 27 فروردین 1397 9:57 AM
محمدجواد پرچمی هم از شاعرانی است که درباره این شب و روز شعر دارد:
وقت پرواز رسیده، پر خود را برداشت
زودتر از همه آب آور خود را برداشت
مَشکها را که علمدار روی ناقه گذاشت
یا علی گفت و علی اصغر خود را برداشت
بغلش کرد و صدا زد که خدا رحم کند
بر سر دوش عمو دختر خود را برداشت
دور او اهل حرم که همگی جمع شدند
صدقه داد و سپس خواهر خود را برداشت
خواهرش زودتر از پوشیهها، معجرها
پیرهن بافته ی مادر خود را برداشت
«إن یَکاد» ی بنویسید؛ بلا دور شود
ساربان دید که انگشتر خود را برداشت
بی سبب نیست عبای نبوی را می خواست
شِبه پیغمبر، علی اکبر خود را برداشت
آب پشت سرشان امّ بنین میریزد
آنقدر سوخت که خاکستر خود را برداشت