پاسخ به:کتابخوانی نوروز
شنبه 11 فروردین 1397 8:39 AM
بنام خدا
با سلام
بنده هم بنوبه خود مدتهاست که کتاب های زیادی را مطالعه کرده و می کنم و البته بیشترین آنها کتابهای رمان و تاریخی و حماسه های دفاع مقدس بوده اند.اگرچه این روزها درگیری با فضای مجازی و تنبلی باعث شده کمتر کتابها را ورق زده و مطالعه کنم اما سعی نموده ام از کتاب جدا نشوم و امیدوارم بتوانم.......
کتابی که برای شما معرفی میکنم :
کتاب من زنده ام خاطرات خانم معصومه آباد دختر آبادانی که در دوران جنگ چند سالی به اسارت بعثیون عراقی در آمد،میباشد و از انتشارات بروج است.
خلاصه کتاب:
اسارت مفهومی است که تا اسیر نشده باشی نمیتوانی آن را درک کنی. برای یک مرد هم مفهوم اسارت غیر قابل تصور است چه رسد به اینکه این اتفاق را از زبان یک دختر ۱۷ ساله بشنوی! دختری که در روزهای ابتدایی یک نبرد بزرگ اسیر دشمنی شود که به هیچ قانون و اخلاق و اصولی پایبند نیست.
«من زندهام» روایت این دختری ۱۷ ساله است که حالا نماینده مردم تهران در شورای شهر شده است. دختری از دیار آبادان که در خانواده پر جمعیت «آباد» به دنیا آمد و نامش را به خاطر نذری که مادربزرگش در هنگام تولدش کرده بود، «معصومه» گذاشتند.
معصومه آباد، راوی کتاب من زندهام یکی از نیروهای جوان هلال احمر بوده که بعد از وقوع انقلاب اسلامی به عنوان نماینده فرماندار در هلال احمر در یکی از یتیم خانههای شهرش مشغول به کار میشود و در زمان آغاز حملات هوایی رژیم بعث به شهر آبادان مجبور به انتقال کودکان به شیراز شده و در راه برگشت و در همان روزهای ابتدایی جنگ به اسارت درمیآید.
او که به همراه سه زن دیگر بیش از چهل ماه در اسارتگاه رژیم بعث محبوس بودهاند، بعد از آزادی و بازگشت به وطن در تشرفش به حج تصمیم میگیرد که برای حفظ میراث گرانبهای هشت سال دفاع مقدس دست به قلم شود و نتیجه کار او کتابی ۵۵۰ صفحهای است که در هشت فصل خود روایت روزهای زندگیش از کودکی تا زمان آزادیش از اسارت را جای داده است.
این اثر در سال 92 برای اولینبار روانه بازار کتاب شد و با وجود آن که شاید نقدهایی بر شیوه روایی آن وارد باشد، اما بدون شک یکی از بهترین آثار حوزه دفاع مقدس است که با نثری روان و گیرا توانسته است از زبان نویسندهای صادق روایتگر روزهای سخت اسارت، وضعیت اسفناک اسرای ایرانی و رذالت دشمن بعثی باشد.
کتابی که مقام معظم رهبری در تقریظشان بر آن نوشتند: «کتاب را با احساس دوگانه اندوه و افتخار و گاه از پشت پردهی اشک، خواندم... این نیز از نوشتههائی است که ترجمهاش لازم است...»
لذا هر یک از دوستان و راسخونی های عزیزی که کتاب را مطالعه کرده و مایلند در این چالش شرکت نمایند تا فرد خاصی در معذوریت قرار نگیرد.والسلام